خالق «سایههای شب» و شاهکارهای دیگر
«امیل ادوارد شارل آنتوان زولا» معروف به امیل زولا، نویسنده و روزنامهنگار سرشناس فرانسوی است که سال ۱۸۴۰ در پاریس متولد شده. بسیاری زولا را برجستهترین نویسندهی گرایش ناتورالیسم در تاریخ ادبیات میدانند و نقش او در تئاتر طبیعتگرا را نمیتوان نادیده گرفت. او در آزادسازی سیاسی فرانسه هم بسیار اثرگذار بوده است. زولا در زمان حیاتش چندین رمان و داستان کوتاه، مقاله و نمایشنامه نوشت اما بیشتر برای مجموعهی بیستجلدی «روگن ماکار» شناخته میشود. این شکل از گردآوری آثار در یک مجموعهی بزرگ، تحت تأثیر «انوره دو بالزاک» و «کمدی انسانی» او اتفاق افتاد. اما اندیشههای زولا بیش از بالزاک تحت تأثیر «چارلز داروین» بود و در داستانهایش نقش وراثت و محیط زیست بر جامعه و افراد آن پررنگ و محسوس است. برخی از آثار مهم و تأثیرگذار امیل زولا عبارتند از: «ژرمینال»، «ترز راکن»، «نانا»، «بهشت بانوان»، «آسوموار»، «دارایی خانوادهی روگن»، «شکم پاریس»، «سهم سگان شکاری»، «شکست»، «حمله به آسیاب»، «پول و زندگی»، «فتح پلاسان»، «شاهکار» و البته «سایههای شب». زولا در زمستان ۱۹۰۲، زمانی که ۶۲ سال داشت، بر اثر مسمومیت با مونوکسید کربن که از تهویهی نادرست دودکش ناشی شده بود، درگذشت اما پس از یک قرن و اندی، شاهکارهایش هنوز هم برای مخاطبان ادبیات کلاسیک جذاب و آموزنده هستند.
حرکت مهارنشدنى روح بشر
داستان کتاب «سایههاى شب» از ایستگاه راهآهن پاریس آغاز میشود، در میان محوطهى راهآهن چون جویباری از فلز و خون و هیجان ادامه مىیابد و روى خطوط راهآهن به پایان مىرسد. توصیفهاى زولا از محیط راهآهن و زندگى روى خط آهن چنان زنده و تپنده است که گویی تعمیرگاهها، لکوموتیوها، چرخش سینىِ دوّار و حرکات مداوم دستگاههاى لکوموتیو نفس مىکشند. زولا در سایههاى شب از شلوغی ایستگاه، بخار لکوموتیوها، سرعت سرسامآور و مرگبار قطارها، فانوسهاى سبز و سرخِ سوزنبانها، سگها و شکارچىها، پیرزنها و پیرمردها، روغن و آتش و زغال و خاکستر به جا مانده از سوخت لکوموتیوها، قطارهایی شتابنده که بىاعتنا به سرنوشتهاى انسانى به سوی «آینده» رواناند، سخن مىگوید. سایههاى شب فقط داستان عشق و مرگ، حسد و خشونت، تباهی و نومیدى، هوس و سرکوفتگى نیست؛ سایههاى شب روایت شگفتآور گوشت و فولاد، رنگ پریدگی پوست زنانه و حرکت مهارنشدنی روح بشر نیز هست.
بخشی از شاهکار «سایههای شب»
«روبو داشت از دم پنجره کنار میرفت که کسی نام او را صدا زد و او ناچار از پنجره خم شد و زیر بالکن طبقهی چهارم، چشمش به جوانی حدوداً سیساله به نام هانری دوورنی افتاد؛ هانری نگهبان بود و با پدرش که یکی از چند معاون رئیس ایستگاه خط اصلی بود، و دو خواهرش کلر و سوفی، دو دختر موبور جذاب هجده و بیستساله زندگی میکرد.»
«بار دیگر همهی روزگار گذشته در دوانویل، کودکی و آغاز جوانی از پیش چشم سورین گذشت. آیا ماجرا در انبوه درختان باغ بزرگ اتفاق افتاده بود؟ یا در کنج پنهانی در یکی از راهروهای کوشک؟»
«دری باز شد و بانوی تیرهپوش زیبا با وحشت جستی زد و پایین آمد. خیال میکرد تصادفی پیش آمده است. شوهرش، همان بازرگان سالخورده، فریاد زد: من به وزیر شکایت میکنم، راستی که شرمآور است!»
کتاب صوتی «سایههای شب»
نشر صوتی آوانامه با همکاری «انتشارات نگاه»، نسخهی صوتی کتاب «سایههای شب» اثر «امیل زولا» را با ترجمهی «علیاکبر معصومبیگی» تولید و منتشر کرده است. روایت این کتاب را «حامد فعال» بر عهده داشته است. پیش از این هم کتاب «شاهکار» از همین ناشر و نویسنده و مترجم، و با صدای «مهیار ستاری» توسط آوانامه صوتی شده است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 1.۱۶ مگابایت |
مدت زمان | ۲۰:۵۲:۳۶ |
نویسنده | امیل زولا |
مترجم | علی اکبر معصوم بیگی |
راوی | حامد فعال |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۹/۰۳ |
قیمت ارزی | 8 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
داستان خوبیه،کشش خوبی هم داره. فکر میکنم خیلی عالی ترجمه شده، بعضی کلمات که در ترجمه بکار رفته خیلی جالب و گویاست. اجرای آقای فعال هم عالیه.