کاراته یک سوسک بود، اما نه یک سوسک معمولی.
او به هرچیزی لب نمی زد
و توی یک خانهی عروسکی دنجِ کپک زده و راحت زندگی می کرد...
تا اینکه مامانبزرگ مایر به خانهی سالمندان رفت و زندگیِ قشنگ کاراته تمام شد.
صاحب خانه ی جدید با دمپایی افتاد دنبال سوسکی و خانه ی عروس کیاش را هم پرت کرد وسط آت آشغال ها.
اما سوسکیِ زبروزرنگ کوتاه بیا نبود.
او به همراه کک و شپش یک دارودسته راه انداخت:
بعد هم یک عالمه نقشه کشیدند.
تولد سلما است. مامان می خواهد برایش کیک شکلاتی بپزد.
کاراته عاشق کیک شکلاتی است و به دوست هایش قول می دهد یک تکه کیک برایشان یباورد، البته اگر همه کمکش کنند.
فقط باید کیک را از روی میز بردارند، آن هم جلوی چشم همه.
کاراته زودی دست به کار می شود و نقشه ی معرکه ای میکشد.
هوهوچیچی! دارودست هی سوسکی سوار قطار می شوند...
فرمت محتوا | pdf |
حجم | 44.۸۹ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 76 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۲:۳۲:۰۰ |
نویسنده | کریستین تیلمن |
مترجم |