معرفی، خرید و دانلود کتاب صوتی هفت گام مهم برای تغییر با حداکثر تاثیر

بخشی از کتاب

سلام، من تونی رابینز هستم، از این که شما رو در برنامه‌ی "هفت گام مهم برای تغییر پایدار" ملاقات می کنم خوشحالم، ما قصد داریم در این برنامه سفری جذاب و پر ماجرا رو تجربه کنیم، سفر به مرزهای روانشناسی انسان، من در این سفر علت رفتارهای انسان و این که چرا آدم ها می‌تونن در عین بخشنده بودن تبدیل به موجودات شروری بشن رو نشونتون میدم.راستی، به نظر شما چیزی که شخصیت ما رو می‌سازه چیه؟ چرا آدم ها میتونن در عین بخشنده بودن، ناگهان تبدیل به موجوداتی شرور بشن؟ اصلا چیزی که شخصیت ما انسان ها رو شکل میده چی هست؟ بیشتر ما می خواهیم فرد متشخصی باشیم اما در نهایت به یه آدم متفاوت با اونچه که می خواستیم، تبدیل میشیم، چه چیز این تضاد درونی رو به وجود میاره؟، چطوری میشه این تضادهای درونی رو رفع کرد؟

دوستان من!، نمی دونم تا حالا اسم "وزلی آدری" به گوشتون خورده یا نه، واسم این سوال مطرحه که چطوری ممکنه یک نفر مثل "وزلی آدری" رفتار کنه؟ این مرد آفریقایی-آمریکایی یک روز همراه با پسر و دختر کوچیکش در یکی از شهرهای آمریکا وارد ایستگاه مترو میشه و ناگهان دانشجوی سفید پوستی رو در حال سقوط به روی ریل قطار میبینه، سر اون دانشجو زخمی میشه و "وزلی آدری" در حالی که بچه های خودش رو کنار میزنه مثل فیلما خودش رو روی اون جوون سفیدپوست پرت میکنه و مانع برخورد قطار سریع السعیر با اون میشه، فقط چند سانتی متر،اون ورتر، کافی بود که این مرد سیاه پوست به خاطر نجات جون دانشجوی سفیدپوست کشته بشه.

خب، در مورد این قضیه چی فکر می کنید؟ چطور یک نفر راضی میشه جون خودش رو به خاطر یه غریبه به خطر بندازه؟ اما صبر کنید، طرف مقابل این قضیه کسانی هستند که حتی از زجر کشیدن انسان های دیگه هم لذت میبرند، کسانی هستند که به خاطر شکنجه ی جسمی و روحی دیگران احساس سرزندگی و مهم بودن می کنند، بله دوستان من، هر دوی این نوع از انسان ها دارن توی این دنیا به زندگیشون ادامه میدن. اولین سوالی که به ذهن میرسه اینه که آیا نحوه ی تربیت خانوادگی افراد باعث به وجود اومدن این وضعیت میشه؟، یا این مشکل ناشی ازتاثیر محیط اجتماعی بر افراد هست؟ صبر کنید،اینجا یک سوال دیگه هم مطرحه، اگر این وضعیت ناشی از نوع تربیت خانوادگی شخص هست، پس چطور بعضی انسان های با سواد و مرفه که از طرف خانواده ی خودشون هم محبت و حمایت کافی دریافت می کنن دچار انواع انحطاط شده و باقی عمرشون رو در مراکز بازپروری میگذرونن؟ باز هم، در نقطه ی مقابل، انسان هایی رو می بینیم که زمانی هیچ چیز نداشتن و در جامعه هم عددی محسوب نمیشدن که هیچ، خودشون هم مورد سوءاستفاده های فیزیکی و روحی قرار گرفته بودن، ولی از همین شرایط وحشتناکشون واسه یادگیری و رشد شخصیشون استفاده کردن و به افرادی تبدیل شدن که الان دنیا داره ازشون الهام میگیره.