«هنر یک احساس است» این جملهای است که زندهیاد، استاد هشترودی، مقالة مشهور خود دربارة هنر را با آن آغاز کرده است. بعدها یکی از بینشمندان دو کلمة «زبان» و «الهام» را به این جملة پرمعنی افزوده و گفت: «هنر زبان یک احساس و یک الهام است.»
به راهنمایی این جملة داهیانه از وادی شاعرانة ابهام (یا به اصطلاح کلام الله، از مرحلة فی کل واد یهیمون) میگذریم و به وادی ایمن الهام وارد میشویم، و به همین جهت نیز سخن را با تعریف الهام آغاز میکنیم.
الهام، استنباطی است که بدون استدلال و بدون تمهید مقدمات صغروی و کبروی، ناگهان به مغز وارد میشود، خواه در زمینه دانش و خواه در مقولة هنر.
ابنسینا، آن جا که راجع به معنای درک سریع، گفتگو میکند، میفرماید:
«حدس دو نوع است: یکی «حدس منطقی» و یکی «حدس قوی» یا «قوه قدسیه الهیه».
«حدس منطقی» عبارت است از انتقال سریع از صغرا و کبرای استدلال به نتایج آن.
و «حدس قوی» استنباط سریع حکم کلی است، بدون توسل به صغرا و کبرا. (رجوع شود به کتاب «منطق نوین» اثر استاددکتر مشکوة الدینی)
البته ابنسینا در این گفتار، نظر به رشتههای مختلف دانش داشته و معتقد است که کشفیات علمی از طریق همین «حدس قوی» یا «قوه قدسیة الهیه» به دست آمده است.
ناگفته پیداست که صدق مفهوم الهام بر مقولة هنر، بیش از صدق آن بر رشتههای علمی است. و امادر عرفان، مفهوم الهام بسی وسیعتر است. از این دیدگاه، الهام عبارت است از درک حقیقت هر چیز بدون توسل به استدلال، از طریق اشراق. چنان که حضرت علی(ع) هم راه کشف حقیقت را با این جملة پر رمز و راز به کمیل تلقین فرمودهاند: «محوالموهوم و صحوالمعلوم» یعنی پاک کردن ذهن از معلومات موهوم که تلبیس حقیقت میکنند، جهت رسیدن به معلوم واقعی از طریق الهامات اشراقی.
بهتر است شرح این معما را از زبان عارف بزرگ و بزرگوار، استاد الهی نقل کنیم که به غایت روشن و روشنگر است. استاد در کتاب آثارالحق، در مورد فرق بین الهامات و فکر، روش انی (از اثر پی به مؤثر بردن) را لازم دانسته میفرماید: «الهام اثر خاصی دارد که با فکر فرق میکند. هر کس، درجة فکر و عقل خود را میداند و میتواند بفهمد که چنین موضوعی [یعنی موضوعی که به او الهام شده است] در اثر فکر و عقل خودش نبوده زیرا قدرت فکری به این اندازه نیست... برای گرفتن الهام، باید دریچة فکر را بست و افکار شخصی را دور ریخت [یعنی تعصب و پیشداوری و اصول غلط را از ذهن پاک کرد، که این، محوالموهوم است] تا الهام مستقیماً کار خودش را بکند [که صحوالمعلوم است]. دور ریختن فکر هم ممارست میخواهد.»