کتاب مسابقه ی بزرگ در کتابخانه ی آقای لِمونچلو 3 اثر کریس گرابنستاین نشر پرتقال

کایل کیلی توی کَتش نمی‌رفت این بازی را ببازد. بعد از مسابقه‌ی مشهور فرار از کتابخانه‌ی آقای لمونچلو، این اولین باری بود که کایل با چارلز چیلینگتون، دشمن دیرینه‌اش، رو در رو می‌شد. چارلز از سه خانه جلوتر پوزخندزنان گفت: «تسلیم شو، کیلی! ما چیلینگتون‌ها هیچ‌وقت نمی‌بازیم!» آکیمی هیوز، بهترین دوست کایل، داد زد: «فعلاً که همه‌ش دارین می‌بازین!» آکیمی ده خانه از کایل عقب‌تر بود و چشم نداشت ببیند چارلز از همه جلو زده. صفحه‌ی بازی فکری در اندازه‌ی واقعی، مثل زیراندازی باریک و پلاستیکی، دور اولین ردیف از میزهای تالار گرد کتاب‌خوانی کتابخانه‌ی آقای لمونچلو روی زمین پهن شده بود. کایل لبخندی زد و گفت: «جوجه رو آخر پاییز می‌شمرن، آقای چارلز.»