جیک مککوید نابغه نیست. راستش را بخواهید خیلی هم تنبل است. نمرههای مدرسهاش تعریفی ندارند و حتی حالوحوصلهی انجام تکالیفش را هم ندارد. جیک آنقدر تنبل است که حاضر میشود سوار بر اتوبوس به آن سر شهر برود تا غذایی آماده و مجانی بخورد، اما غذای فریزری را گرم نکند. ولی دنیای جیک با خوردن یک شیشه آبنباتژلهای، زیر و رو میشود. جیک ناگهان به زبان سواحلی حرف میزند، ریاضی برایش مثل آب خوردن است و پرتابی نیست که توی زمین بسکتبال، گلش نکند. حالا جیک مککوید یک نابغه است. اما نابغهای قلابی!
اما خب به قول عمو بنِ مرد عنکبوتی؛ «قدرت زیاد، مسئولیت زیادی به همراه دارد!»
پس زمان آن رسیده که جیک با نبوغ تقلبیاش کشورش را نجات دهد، جلوی تعطیلی مدرسهاش را بگیرد، به دوستانش کمک کند و شاید هم یک گنج دزددریایی به جیب بزند!
البته، تا وقتی که اثر آبنباتهایش از بین نرفته!