کتاب کتابخانه ی ارواح نشر پرتقال

نقد و بررسی کتاب کتابخانه ی ارواح

کتابخانه ی ارواح، نوشته‌ی ریچارد دنی، رمانی کوتاه و جذاب در ژانر وحشت و رازآلود برای نوجوانان است که با روایتی گیرا، فضاسازی‌های وهم‌آلود و شخصیت‌های دوست‌داشتنی، خواننده را به سفری هیجان‌انگیز در دنیای ارواح و موجودات ماوراءالطبیعه می‌برد. کتابخانه ی ارواح رمانی نسبتاً کوتاه است که در مدت زمان کوتاهی می‌توان آن را مطالعه کرد. لحن روان و جذاب داستان، باعث می‌شود خواندن آن به سرعت و بدون خستگی انجام شود. این ویژگی برای نوجوانانی که حوصله‌ی کتاب‌های بلند را ندارند، بسیار ایده‌آل است. داستان کتابخانه ی ارواح از همان ابتدا خواننده را مجذوب خود می‌کند. ماجراجویی سایمون در کتابخانه‌ای تسخیر شده، سرشار از اتفاقات غیرمنتظره، لحظات ترسناک و صحنه‌های اکشن نفس‌گیر است. سایمون سانتیاگو، نوجوانی 13 ساله، که با دنیای ارواح عجین است و می‌تواند آنها را ببیند و با آنها صحبت کند. اما این توانایی خارق‌العاده، بیشتر از آنکه نفع داشته باشد، برای او دردسر آفرین بوده است. با مرگ غم‌انگیز پدر و مادر سایمون در یک سانحه قطاری، او به ناچار نزد عموی خود فرستاده می‌شود. عمو که از قدرت سایمون آگاه است، از او به عنوان ابزاری برای کسب ثروت در آژانس شکار ارواح خود سوء استفاده می‌کند.  روزگار سایمون با تماسی از کتابخانه‌ای بدنام دگرگون می‌شود. عطش موجودی مرموز در کتابخانه برای تسخیر روح سایمون، او را به سوی ماجراجویی خطرناکی رهنمون می‌کند. در این مسیر، سایمون با داوطلبی جوان از کتابخانه آشنا می‌شود. آنها با اتکا به یکدیگر، مصمم به کشف رازهای کتابخانه و نجات جان خود از چنگال موجود پلید می‌شوند. رمان کتابخانه ی ارواح با تصاویری وهم‌آور و داستانی پرکشش، خواننده را به دل تاریکی و نبردی نفس‌گیر بین خیر و شر می‌برد. سایمون در این نبرد، همچون ابرقهرمانی شجاع، برای رهایی خود و دیگران از شر ارواح پلید تلاش می‌کند. اگر شما هم به خواندن کتاب‌های نوجوان حوزه داستان علاقه دارید حتما به دسته‌بندی کتاب‌های داستان و رمان فیدیبو سر بزنید.

 ریچارد دنی، نویسنده‌ای در میان ارواح و تاریکی

ریچارد دنی، نویسنده‌ بریتانیایی، در سال 1944 متولد شد. او نویسنده‌ای نام ‌آشنا در حوزه‌ی ادبیات ترسناک برای کودکان و نوجوانان است. دنی از همان دوران کودکی شیفته‌ی کتاب و دنیای داستان‌ها بود. این اشتیاق، او را در سن ۱۲ سالگی به نوشتن رهنمون شد و مسیر زندگی‌اش را به کلی دگرگون کرد. دنی در میان نویسندگان متعددی که بر او تاثیر گذاشته‌اند، از جی.کی. رولینگ و جان بلیرس به عنوان اسطوره‌های خود یاد می‌کند. بی‌شک، خلاقیت و قلم توانای این بزرگان، در شکل‌گیری سبک و سیاق نویسندگی دنی نقشی اساسی داشته است. یکی از مهم‌ترین توصیه‌های این نویسنده‌ی چیره‌دست به نویسندگان جوان‌تر، دنبال کردن شور و اشتیاق خود در نوشتن است. دنی بر این باور است که اگر نویسنده‌ای به موضوعی که به آن علاقه ندارد، بپردازد، هرگز نمی‌تواند اثری درخشان و ماندگار خلق کند. پیام اصلی ریچارد دنی به نسل نوِ نویسندگان، شجاعت دنبال کردن علایق و سلایق خود در دنیای داستان‌هاست. او معتقد است که خلاقیت و عشق به کار، رمز رسیدن به قله‌های موفقیت در نویسندگی و خلق آثاری بدیع و ماندگار است.

چرا کتاب کتابخانه ی ارواح را بخوانیم

در کتابخانه ی ارواح پیچش‌های داستانی به‌موقع و غیرقابل پیش‌بینی، هیجان داستان را دوچندان می‌کنند و خواننده را تا انتهای داستان درگیر خود نگه می‌دارند. شخصیت‌های داستان به خوبی پرداخته شده‌اند و هر کدام از آنها ویژگی‌ها و خصوصیات منحصر به فرد خود را دارند. سایمون، با وجود سن کم، شخصیتی شجاع، باهوش و فداکار دارد که به راحتی می‌توان با او همذات پنداری کرد. دنی در این رمان به زیبایی هرچه تمام‌تر فضایی وهم‌آلود و ترسناک را خلق کرده است. توصیفات دقیق او از کتابخانه‌ی قدیمی، ارواح سرگردان و موجودات ماوراءالطبیعه، حس ترس و وحشت را به طور واقعی به خواننده منتقل می‌کند. این فضا به خصوص برای نوجوانانی که به دنبال رمان‌های ترسناک هستند، جذاب و هیجان‌انگیز خواهد بود. در ورای هیجان و ترس داستان، کتابخانه ارواح به موضوعات عمیق‌تر زندگی و جهان هستی نیز می‌پردازد. مفاهیمی مانند مرگ، زندگی پس از مرگ، شجاعت، فداکاری، دوستی و نبرد خیر و شر در تار و پود داستان تنیده شده‌اند و به خواننده در مورد این موضوعات به فکر وا می‌دارند. این ویژگی به کتاب عمق می‌بخشد و آن را از صرفاً یک رمان سرگرم‌کننده فراتر می‌برد. کتابخانه ی ارواح با وجود لحنی که برای نوجوانان مناسب است، از عمیق و پیچیده بودن نیز خالی نیست. به همین دلیل، این کتاب می‌تواند برای خوانندگان در هر سنی جذاب و سرگرم‌کننده باشد.

در بخشی از کتاب کتابخانه ی ارواح می‌خوانیم

کتابخانه خیلی خیلی بزرگ بود، طوری که مجبور شدم برای دیدن همه‌ی ساختمان چند قدم عقب ‌بروم و همین باعث شد روی مانع وسط خیابان زمین بخورم. تحقیقات اولیه را از طریق اینترنت انجام داده بودم؛ بررسی ده‌ها فیلم از تجربیات مردم در کتابخانه و چندین مقاله‌ی قدیمی از دهه‌ی پنجاه، راجع به بچه‌هایی که توی کتابخانه رفته و هیچ‌وقت برنگشته بودند. کتابخانه‌ی عمومی چیلدِرمَس در سال ۱۸۸۶ توسط جاناتان. آر. چیلدِرمَس ساخته شده و حتی خود شهر هم به اسم او نام‌گذاری شده بود. البته آن کتابخانه روی یکی از بزرگ‌ترین و پرجمعیت‌ترین قبرستان‌های آمریکا بنا شده بود و این جان می‌داد برای یک داستان روحیِ بسیار عالی.

جاناتان جسدها را بیرون کشیده و به قبرستانی در همسایگی آنجا فرستاده بود؛ اما به خاطر زیادی جنازه‌ها، هنوز خیلی از آن ها همان‌جا مانده بودند و بعضی از آن ها هم تنها خاکستر و استخوان‌هایشان به جا مانده بود. با وجود هشدار خیلی‌ها به او، درباره‌ی نحس‌بودن ساخت‌و‌ساز روی یک قبرستان و همچنین مرگ اسرارآمیز سه‌تا از دخترهایش، جاناتان باز هم از آرزوی ساختن کتابخانه‌ی عظیمش دست برنداشته بود.

مدتی بعد از افتتاحیه‌ی باشکوه کتابخانه، بقیه‌ی فرزندانش نیز به دنبالِ دسته‌ی دیگری از وقایعِ اسرارآمیز، در همان ماه مردند. چیزی از مرگ آن‌ها نگذشته بود که همسرش بیمار شد و خیلی سریع از دنیا رفت و او تازه داشت نحسی و نفرین کارش را باور می‌کرد. شایعات سریع‌تر از آتشی که در جنگل پخش می‌شود، به گوش مردم رسید و کتابخانه خالی ماند و تا ماه‌ها هیچ‌کس وارد آن نشد. مدتی بعد، بالاخره خود او هم دیوانه شد و برای رهاکردن بقیه‌ی خانواده‌اش از چنگال نفرین، همه‌شان را به کتابخانه کشاند و تک‌تکشان را مسموم کرد و دیگر هیچ خبری از آن‌ها نشد.

ساختمان تا سال ۱۹۵۲ خالی مانده بود؛ تا این که یکی از بستگانِ دور، کتابخانه را به ارث برده و آن را دوباره برای عُموم بازگشایی کرد. از زمان بازگشایی کتابخانه در ۱۹۵۲ تا به حال هم چندین کودک وارد ساختمان شده و هرگز دوباره دیده نشده‌اند، بعضی‌ها در اثر سقوط از بالکُنِ طبقه‌ی دوم مرده‌اند و به نقل از بعضی شایعات، قاتل زنجیره‌ای معروفی از زیرزمینِ آنجا برای کارهای چِندِش‌آورش استفاده می‌کرده است. گزارش‌های بی‌شمار تسخیرشدگی توسط ارواح را هم فراموش نکنیم؛ آن قدر مقاله و فیلم در این باره وجود داشت که هفته‌ها طول می‌کشید تا بتوانم تمامشان را بررسی کنم.

شاید فکر می‌کنید بعد از این همه اتفاق، باید کتابخانه را تعطیل و یا ساختمان را خراب می‌کردند؛ اما این‌طور که پیداست، این شهر عاشق توجه است. حتی یک مغازه‌ی هدیه‌فروشی در خیابان اصلی وجود دارد که می‌توانید از آنجا یک روحِ‌ توی شیشه بخرید؛ با اینکه خیلی واضح است روح‌های توی شیشه‌ها واقعی نیست.

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب کتابخانه ی ارواح

اگر شما هم به خواندن رمان و داستان‌های خارجی علاقه دارید پیشنهاد می‌کنیم حتما کتاب‌های زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.

آخرین آرزو نویسنده آنجی سپکوفسکی انتشارات آذر باد

پندراگن نویسنده دی جی مک هیل انتشارات کتابسرای تندیس

هالووین عوضی نویسنده آر ال استاین انتشارات پیدایش