آوا اندرسون یک مداد قدیمی توی کشوی خرت وپرت های خانوادگی شان پیدا می کند ولی به نظرش آن مداد، مداد خاصی نیست. اما بعد از اینکه سوال امتحان ریاضی را با همان مداد گوشه ی برگه ی چرک نویس می نویسد، صدایی بلند و واضح جواب سوال را بهش می گوید و جز خودش هیچ کس دیگری صدا را نمی شنود!
او و دوستش سوفی می فهمند که داشتن مداد جادویی برای جواب دادن به سوال های مدرسهی راهنمایی خیلی به درد بخور است. اما هر چه وابستگی آوا به مداد بیشتر میشود، مداد حقایقی را در مورد او و خانواده اش فاش می کند و آوا وارد ماجراجویی های غیر منتظره ای می شود .