0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
اتاق فرار

معرفی، خرید و دانلود کتاب اتاق فرار

نویسنده:
مگان گلدین
درباره اتاق فرار

نقد و بررسی کتاب اتاق فرار

کتاب "اتاق فرار" اولین اثر برجسته مگان گلدین، درباره‌ی چهار جوان پرشور و بلندپرواز است که در وال‌استریت به موفقیت‌های مالی چشمگیری دست یافته‌اند و  در دنیای سرمایه‌گذاری‌های کلان مالی، در دوران اوج خود به سر می‌برند. آن‌ها چالش‌های معامله‌های اقتصادی زیادی را حل کرده‌اند و با غروری ناشی از افتخارات و موفقیت‌هایشان، جشنی برای خود تدارک دیده‌اند. آنها برای تفریح و لذت بردن از تجملات، چالش اتاق فرار را انتخاب می‌کنند، اما به زودی درمی‌یابند که این یک بازی معمولی نیست، بلکه یک مسابقه مرگبار است که برای زنده ماندن باید با رقبای کاری خود همکاری کنند. بازی در ابتدا بسیار ساده است، بیرون آمدن از یک اتاق فرار که قرار است برای آن‌ها یک تفریح هیجان‌انگیز به ارمغان بیاورد تا اینکه درها بسته می‌شود، چراغ‌ها خاموش می‌گردند و این تاریکی پرده از اسرار مهمی برمی‌دارد. آن‌ها می‌فهمند که در حال پس دادن تاوان اقداماتی هستند که برای به دست آوردن جایگاه فعلی‌شان مرتکب شده‌اند. حالا آن‌ها اسیر شده‌اند، پس به ناچار باید رقابت‌های تلخ خود را کنار بگذارند و با همکاری یکدیگر مساله‌ی مرموز خلاصی از اتاق را حل کنند. این همکاری آن‌ها را به نقطه‌ی رهایی نزدیک می‌کند اما این پایان راه نیست؛ در انتها یک نفر باید تصمیم بگیرد که رقبای خود را از سر راه بردارد تا خودش نجات پیدا کند. اما آن شخص چه کسی خواهد بود ؟ کلیدِ قفل این زندان مرگبار در آخرین صفحه‌ی کتاب اتاق فرار  ( The Escape Room) پنهان شده است. با قلم مگان گلدین (Megan Goldin) نویسنده‌ی کتاب پرفروش شنای شبانه همراه شوید تا راز این معمای مخوف را کشف نمایید. اگر شما هم به خواندن داستان و رمان خارجی حوزه داستان و رمان فانتزی خارجی علاقه دارید حتما به دسته‌بندی داستان و رمان فانتزی خارجی فیدیبو سر بزنید.


مگان گلدین، خبرنگار و نویسنده

مگان گلدین، خبرنگار شبکه رویترز، سابقه همکاری با رسانه‌های خبری مانند آسوشیتدپرس و ای. بی. سی استرالیا را دارد. او در گزارش‌های خود به موضوعاتی مانند جنگ، صلح، تروریسم بین‌المللی و بحران‌های مالی در خاورمیانه و آسیا پرداخته است. گلدین در حال حاضر در ملبورن استرالیا زندگی می‌کند. پیش از انتشار این رمان، او دو کتاب دیگر با عناوین دختر در کلرز وی (۲۰۱۸) و اتاق فرار (۲۰۱۹) منتشر کرده است. در حال حاضر، اتاق فرار و شنای شبانه (۲۰۲۰) با تجدید چاپ‌های مکرر از پرفروش‌ترین آثار او محسوب می‌شوند.

جهت مشاهده سایر آثار مگان گلدین کلیک کنید.


چرا کتاب اتاق فرار را بخوانیم

اتاق فرار یک تریلر روان‌شناختی است که با ترکیبی از تعلیق و راز، خوانندگان را تا آخرین صفحه درگیر می‌کند. داستان چهار سرمایه‌گذار موفق که در یک اتاق فرار به دام می‌افتند و مجبور به همکاری برای بقا می‌شوند، هر لحظه شما را با پیچش‌های غیرمنتظره و هیجانات جدید شگفت‌زده می‌کند. مگان گلدین با خلق شخصیت‌های پیچیده و واقع‌گرایانه، خوانندگان را به دنیای درونی و روانی شخصیت‌ها می‌برد. هر یک از شخصیت‌های اصلی داستان با گذشته‌ها و رازهای خود، به نوعی با مخاطبان ارتباط برقرار می‌کنند و حس همذات‌پنداری ایجاد می‌کنند. کتاب علاوه بر جنبه‌های سرگرم‌کننده، به بررسی موضوعات اجتماعی و روان‌شناختی نیز می‌پردازد. روابط پیچیده میان شخصیت‌ها، رقابت‌های شغلی، مسائل اخلاقی و تأثیرات روانی تصمیمات و اعمال افراد، از جمله مواردی است که به طور عمیق مورد بررسی قرار می‌گیرند. نثر مگان گلدین بسیار روان و گیرا است. او با توصیفات دقیق و فضاسازی‌های استادانه، خوانندگان را به فضای تاریک و مرموز داستان می‌برد و تجربه‌ای حسی و واقعی از وقایع به آن‌ها ارائه می‌دهد. اتاق فرار فراتر از یک داستان هیجان‌انگیز است و پیام‌های اخلاقی و فلسفی عمیقی را به مخاطبان منتقل می‌کند. تصمیمات دشوار، مسئولیت‌پذیری، همکاری و اعتماد، از جمله مفاهیمی است که در طول داستان به آن‌ها پرداخته می‌شود. مگان گلدین به عنوان نویسنده‌ای با تنوع موضوعی در آثار خود، توانسته توجه خوانندگان مختلف را جلب کند. از تریلرهای روان‌شناختی گرفته تا داستان‌های معمایی، هر کتاب او تجربه‌ای منحصر به فرد را به مخاطبان ارائه می‌دهد. در نهایت، اتاق فرار کتابی است که با ترکیب داستانی مهیج، شخصیت‌پردازی قوی، و پیام‌های اخلاقی عمیق، می‌تواند تجربه‌ای فراموش‌نشدنی برای خوانندگان به ارمغان بیاورد. اگر به دنبال کتابی هستید که شما را تا آخرین صفحه درگیر کند و به تفکر وادارد، اتاق فرار انتخابی عالی خواهد بود.


در بخشی از کتاب اتاق فرار می‌خوانیم

وینسنت آخرین نفری بود که رسید. درحالی‌که با گام‌های کشیده از لابی می‌گذشت، پالتو‌یش پشت‌سرش به ‌پرواز درآمده بود. سه نفر دیگر که کنار مبل چرمی ایستاده بودند، متوجه ورود وینسنت نشدند. پشت به درِ ورودی با تلفن‌های همراهشان سرگرم بودند. در سکوت به ایمیلی فکر می‌کردند که جمعه‌شب برای جلسه‌ای فوری، آن‌هم در دفتری خارج از شهر در برانکس جنوبی دعوتشان کرده بود.

وینسنت در حال تماشای آنها طول لابی را طی می‌کرد. سال‌ها می‌شد که این چهار نفر بیشتر زمانشان را باهم می‌گذراندند. وینسنت آنها را تقریباً بهتر از خودش می‌شناخت، رازها و دروغ‌هایشان را می‌دانست. گاهی پیش می‌آمد که می‌توانست بگوید در دنیا از هیچ‌کس به‌اندازۀ این افراد بدش نمی‌آید و معتقد بود که آنها هم همین نظر را دارند. بااین‌حال به یکدیگر نیاز داشتند. سرنوشتشان از خیلی قبل‌تر به هم گره خورده بود.

سیلوی همان حالت خنثای همیشگی را روی صورتش داشت. با ظاهری شبیه عکس دختران روی مجلات و با آن موهای بلوند تیرۀ جمع‌شده بالای سرش، نظرها را به چشمان سبزش معطوف می‌کرد، به‌مانندِ سیلوی نوجوان که در کار مدلینگ بود. اینکه به‌جای بستن چمدانش برای سفر به پاریس، در انتظار جلسۀ برنامه‌ریزی‌نشده‌ای بود بسیار آزرده‌اش می‌کرد، اما اجازه نمی‌داد این حس در صورتش نمایان شود. به‌زحمت لبخند محوی داشت. این لبخند نتیجۀ تمرین در طول سال‌ها فعالیت در شغلی مردمحور بود. مردان می‌توانند غر بزنند یا عصبانی باشند، اما زنان صرف‌نظر از مشکلات و محرک‌ها، باید همیشه لبخند به لب داشته باشند.

سم با پیراهنی سفید، کراواتی سیاه و کُت‌شلواری زغالی‌رنگ، سمت راست سیلوی ایستاده بود. ته‌ریشش به موهای بلوند خیلی کوتاهش می‌آمد. آرواره‌هایش از شدت اضطراب سفت شده بودند. از بعد از تماس همسرش، کیم، که در راه به او تلفن کرده بود، در سراسر بدنش احساس درد داشت. کیم از این احتمال که نتواند به پرواز آنتیگا برسد، آن‌هم به دلیل جلسه‌ای یکهویی، به‌شدت عصبانی بود. درواقع از اینکه کار مهم‌تر از او و دخترانش باشد متنفر بود.

جولز تقریباً با فاصله از آن‌ دو ایستاده بود و برای از بین بردن بوی الکل، آب‌نبات نعناعی مک می‌زد. کراوات ابریشمی شیک شرابی و سرمه‌ای‌رنگی پوشیده بود که عمق چشمان تیله‌‌ای‌اش را دوچندان می‌کرد. موهای مشکی‌اش را به سبک ستارگان دهۀ پنجاه به عقب شانه کرده بود. معمولاً ودکا می‌نوشید، زیرا بی‌بو بود و صورتش را قرمز نمی‌کرد. اما این‌ بار گونه‌هایش به‌وضوح یاقوتی بود که نشانه‌ای از نوشیدن بود. مینی‌بار ماشینش ودکا نداشت، به همین دلیل در مسیر ویسکی نوشید. بطری‌های خالی در کیفش این‌سو و آن‌سو می‌رفتند.


پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب اتاق فرار

اگر شما هم به خواندن داستان و رمان فانتزی خارجی علاقه دارید پیشنهاد می‌کنیم حتما کتاب‌های زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.

مرد صدساله ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد نویسنده یوناس یوناسن انتشارات نیلوفر

مجموعه نغمه آتش و یخ، بازی تاج و تخت (بخش اول) جلد 1 نویسنده جرج ر ر مارتین انتشارات ویدا

رنسانس فرقه ی اسسین ها نویسنده الیور باودن انتشارات آذرباد


دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
2.۰۴ مگابایت
تعداد صفحات
320 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۰:۴۰:۰۰
نویسندهمگان گلدین
مترجمزهرا آرنواز
ناشرانتشارات کتاب کوله‌پشتی
زبان
فارسی
عنوان انگلیسی
The Escape Room
تاریخ انتشار
۱۴۰۰/۱۲/۰۴
قیمت ارزی
5.۵ دلار
قیمت چاپی
72,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۲.۰۴ مگابایت
۳۲۰ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
3.5
از 5
براساس رأی 16 مخاطب
گیرا 🧲 (1)
5
ستاره
31 ٪
4
ستاره
18 ٪
3
ستاره
25 ٪
2
ستاره
18 ٪
1
ستاره
6 ٪
13 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
3

کاملا جذاب بود با اینکه داستان از ابتدا توصیف شده بود زیبایی و هیجان مناسب در نحوه بیان ماجراها شمارا به خواندن ترغیب میکرد نکته منفی فقدان منطق در فصلهای پایانی و نحوه جمع کردن داستان بود ادامه نظر حاوی اسپویل خطر لو رفتن داستان مثلا کسی که پول غذاهم ندارد و برایش گارسونی با لباس نادلخواهش میکند چطور پول چندین جراحی پلاستیک وپول تهیه اسناد جعلی دارد شرکتی که از هر نه هزار نفر سی نفر فقط به استخدامش میرسند چطور در فصل پایانی به راحتی میشود استخدامش شد دیسیپلین و عدم دسترسی به رییس گروه حتی برای سارای عضو گروه ممنوع بود بعد برای تغییر هویت داده اش هر نوع دسترسی به او و دفترش و کیفش و لپ تاپش و ایمیلش و... آب خوردن بودو صد مثال دیگر مربوط به دو فصل آخر من اگر نویسنده بودم مطالب فوق را به عنوان خاطره نویسی توسط سارا ثبت میکردم بعد ساراخودکشی میکرد نامزدش کوین اینها را میخواند و او بود که انتقام می‌گرفت و حتی لازم نبود همه جزییات را توضیح بدهد که چطور چنین کرده

4

ترجمه خیلی روانی داشت و قلم نویسنده خیلی خوب بود و با کتاب خیلی ارتباط گرفتم. ۹۰ درصد کتاب رو دوست داشتم و انقدر قشنگ و پر کشش و جذاب بود که نمیتونستم زمین بذارمش . جزئیات بیهوده نداشت و مستقیم اصل داستان رو بیان میکرد و این خیلی نکته مثبتیه. فقط اخر کتاب یه مقدار با عقل جور در نمیومد و یه حالت تخیلی گرفته بود داستان مثل بعضی فیلم های هالیوود . ولی در کل خیلی کتاب قشنگی بود و خیلی دوسش داشتم. حتما بخونید.

2

شروع خیلی خوب. ۸۰درصد داستان به طرز معقولی ادامه پیدا میکنه تا اینکه نوبت به حل کردن معماهای داستان میرسه و بعد نویسنده انگار که مجبور بوده کتاب رو در موعد مقرر تحویل بده چنان در۲۰صفحه اسمان رو به ریسمان میبافه که از خوندن این رمان احساس حماقت به من دست داد. ترجمه خوب نبود. سانسورها هم احمقانه بودند. حیف این ایده ی جالب

3

پایان کتاب سرهم بندی شده بود. ولی تقریبا شاید هشتاد درصد خوب پیش رفته بود. شخصیتی که اونقدر نگران بود پولش آغشته به خون نباشه پولارو برای خودش برمیداره!!!!! و دستگاه اسکن چشم فرق لنزو با چشم اصلی نمیفهمه!!!!! ترجمه کتاب روان بود.

1

و با قسمت جراحی پلاستیک تیر اخر را به خواننده میزنه یک ستاره هم بخاطر ترجمه نسبتا روان مترجم و اشاره و تاکید نوسینده به مشکلات زنان در محیط کاری بود - در کل توصیه نمیشه و چند فصل اخر میتونست خیلی بهتر نوشته بشه

3

با ایده واقعا جذابی شروع کرده بود تا اواخر کار خیلی خوب و منطقی پیش رفت اما اخراش رو خیلی سریع جمع کرد و کلی از چیزایی که توی فصلای اول گفته بود رو نقض میکرد و کلا با عقل جور درنمیومد

2

داستان خوبی بود اگه آخرش هندی وار نوشته نشده بود!! پایان بندی داستان افتضاح و غیر منطقی بود ! ترجمه خوب وبد اوایل داستان خوب پیش رفت اما آخرش یکم غیر منطقی بود

4

چهار همکار برای تمرینات تیم سازی، وارد آسانسور می شوند که در واقع یک اتاق فرار است. پرکشش و جالب بود. پیشنهاد میشه

5

به قول دوستان تا هشتاد درصد اولیه فوق العاده بود.ولی ریتم انتهایی تند بود.لذت بخش نبود.ولی خوندنیه توصیه اش می کنم

4
گیرا 🧲

بد نبود ولی من اون یکی کتاب نویسنده یعنی "شنای شبانه" رو بیشتر دوست داشتم.

نمایش 3 نقد دیگر
3.7
(19)
گیرا 🧲 (1)
59,500
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
اتاق فرار
اتاق فرار
مگان گلدین
انتشارات کتاب کوله‌پشتی
3.7
(19)
گیرا 🧲 (1)
59,500
تومان

از همین نویسنده مطالعه کنید

مشاهده بیشتر