استارکها بر سرزمین زمستانی حکم میرانند، جایی که خلق و خوی مردمانش همچون طبیعت سرد و خشک است. صداقت و درستکاری پیشه آنهاست. بازی تاج و تخت داستان جوانمردی و درستکاری همین مردان است، آنجا که چشمان تنگ بین دشمنان زیر نظرشان دارد و ... مجموعه آوای یخ و آتش در حقیقت سه داستان در یک داستان است: داستان نخست و اصلی نبرد بر سر تخت آهنین است که در وستروس و در سرزمین پادشاهان رخ میدهد. پس از مرگ شاه رابرت باراتئون، پسرش جوفری با حمایت مادرش ملکه سرسی، بر تخت مینشیند اما ادارد استارک که دوست، وزیر و مشاور اول پادشاه است در مییابد که او و خواهر و برادرش فرزندان راستین رابرت نیستند و ... داستان دوم در شمال وستروس رخ میدهد، جایی که دیواری بسیار بزرگ و کهن از یخ قلمرو انسانها را از موجودات از ما بهتران جدا میکند و برادران قسمخورده نایت واچ تمام عمر خود را صرف مراقبت و محافظت از آن میکنند و ... داستان سوم هم در آن سوی دریا، از ماجراهای دنریز تارگارین، آخرین بازمانده خاندان بزرگ تاگارین که پادشاهان پیشین وستروس بودهاند حکایت دارد و ... مجموعه آوای یخ و آتش بیشک یکی از برجستهترین مجموعه رمانهای جرج آر. آر. مارتین، نویسنده مشهور آمریکایی است. مجله تایم، در سال 2011، او را در فهرست صد مرد تأثیرگذار جهان قرار داده است. تاکنون بیش از پانزده میلیون نسخه از این مجموعه در سراسر دنیا به بیست زبان مختلف ترجمه و به فروش رسیده است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۴۰ مگابایت |
تعداد صفحات | 420 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۴:۰۰:۰۰ |
نویسنده | جرج ر ر مارتین |
مترجم | رویا خادم الرضا |
ناشر | ویدا |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۴/۱۰/۲۲ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 189,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
جناب khm....in۷ شما واقعا این ترجمه رو خوندید که میگید بهترینه؟ به نظر بنده و اکثر دوستان بد ترین ترجمه ی تاریخ بشره
یکی از معروف ترین جمله های داستان به طرز وحشتناکی بد(اشتباه) ترجمه شده. وقتی زمستون بیاد گرگ دلتنگ می میره و گروه زنده می مونه؟؟ آخه دلتنگ؟ the lone wolf will die but the pack survives حتی گوگل ترنزلیت هم اینو گرگ تنها ترجمه کرده. حالا سانسوراش به کنار
خود کتاب که صد در صد عالیه. ولی متاسفانه با این سانسور کرداناشون گند زدن به کتاب رفت.
درسته بعضی بخش ها طبیعیه که سانسور بشه ولی واقعن حذفیات این ترجمه دیگه پیش از حده حتی بغل اریا و جان و که مثلن خواهر برادرن هم حذف و سانسور شده بود علتش چیه واقعن نمیدونم یا یک سری جزئیات ظریف مثلن یه جایی بود تو کتاب اصلی که جیمی میاد پیشونی تیریون رو ببوسه و نوشته بود بینی هاشون بهم برخود میکنه این حذف شده بود توی ترجمه، بله تاثیری توی روند داستان نداره ولی همین جزئیاته که داستانو ملموس تر میکنه نویسنده حتمن دلیلی داشته که نوشته نمیشه که همینجورحذف کنین ازش! البته رفته رفته مخصوصن تو جلدای اخر سانسور خیلی کمتر شده و ترجمه بهتره و درکل به غیر از قضیه سانسور و بعضی اصطلاحات که یکم اشتباه ترجمه شدن ترجمه روان هست و فهمیدنش مشکل نیست.
ترتیب کتاب ها : بازی تاج و تخت _ جلد اول بازی تاج و تخت _ جلد دوم بازی تاج و تخت _ جلد سوم نبرد پادشاهان _ جلد اول نبرد پادشاهان _ جلد دوم طوفان شمشیر ها _ جلد اول طوفان شمشیر ها _ جلد دوم جشنی برای کلاغ ها _ جلد اول جشنی برای کلاغ ها _ جلد دوم رقصی با اژدهایان _ جلد اول رقصی با اژدهایان _ جلد دوم رقصی با اژدهایان _ جلد سوم دو کتاب بعدی یعنی : باد های زمستان و رویای بهار هنوز منتشر نشه (جهانی)
بدترین ترجمه تاریخ... من جای مارتین بودم شکایت میکردم...
جمله بندی خوبی داشت اما متاسفانه مترجم بعضی از جاهای کتاب رو اصلا متوجه نشده. مثلا ویسریس به دنریس میگه این لباس باعث میشه رنگ بنفش چشمات، جلوه خاصی پیدا کنه. اما توی این ترجمه گفته لباس باعث میشه رنگ بنفش توی چشمات منعکس بشه. بنفش رو به لباس نسبت داده نه به چشم. شاید بشه با سانسور کنار اومد اما دیگه از چنین مواردی نمیشه چشم پوشی کرد.
سلام. ترجمه واقعا بده. به جای حرامزاده دائم از غیرقانونی استفاده شده که مسخره است. کلمه هند آف کینگ رو دست راست پادشاه ترجمه کردن در حالیکه کلمه ی وزیر معادل فارسی درست و به جا و قابل فهم اونه، ایرادات ترجمه خیلی زیاده ولی مواردی هست که دیگه آدم شک می کنه این نشر واقعا چقدر به کیفیت کارهاش اهمیت می ده چون چندین بار این کتاب بازنشر شده اما دریغ از یه ویرایش که نشون بدن برای مخاطبشون احترام قائلن.
دوستانی که معتقدین این ترجمه بده و ترجمهی خانم مشیری از آسمون نازل شده، من نمیگم این ترجمه عالیه ولی با خوندن کامنتها کنجکاو شدم و سه نسخهی زبان اصلی و این ترجمه و ترجمهی خانم مشیری رو مقایسه کردم و متوجه شدم خانم مشیری هم ترجمهی بینقصی انجام ندادن، نمونهش هم توی همون صفحهی اول که twilight رو نیمهشب ترجمه کردن درصورتی که معنیش سپیدهی صبح یا گرگ و میشه. با فهمیدن این نکته، این همه کامنت منفی به نظرم عجیبتر اومد
بزرگترین حقی که گردن مترجم یک کتابه حفظ امانت کلمات و تحویل به خوانندست هرچند که اون کلمات زشت و زننده یا درمورد مسائل جنسی باشه چون توی یک کتاب هرکلمه ای که از ذهن نویسنده وارد جملات شده نماینده ای برای گفته شدن بهتر اون داستانه و اگه لازم نبود خواننده اون رو ببینه خود نویسنده نمیگفت.مترجم این اثر امانتدار نبوده