کتاب هفتۀ کاری چهارساعته نشر نون

وقتی صحبت از کارکردن می‌شود همه‌ی ما ساعت کاری روزانه هشت ساعت را به یاد می‌آوریم، زندگی‌کردن در قالب قوانین و مقررات مشخص مربوط به حضور در محل کار و تعطیلات محدود در چارچوب مرخصی‌ها. اما قطعاً راه دیگری وجود دارد که بتوانید جریان درآمدی خود را تغییر دهید و از زندگی لذت ببرید. نویسنده تیموتی فریس در کتاب هفته کاری چهارساعته تجربیات خودش را در طراحی سبک زندگی آزادانه پیش روی مخاطبان گذاشته است. به کمک کتاب او می‌توانید به ثروتمندان بپیوندید.

هفته کاری چهارساعته، راهی برای دستیابی به زندگی شخصی لذت‌بخش

هفته کاری چهارساعته با نام کامل the 4-hour workweek: escape 9-5 live anywhere and join the new rich در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، نسخه‌ی اول کتاب موفقیت چندانی نداشت اما دو سال بعد فریس آن را ویرایش کرد و نسخه‌ی جدید توانست سرو صدای زیادی به پا کند. این کتاب یک کتاب خودیاری فوق‌العاده است، از آن دسته کتاب‌هایی که توانسته است تغییر ایجاد کند و تاکنون بیش از دو میلیون نسخه از آن در سراسر جهان فروخته شده است. بر اساس گفته‌های تیموتی فریس در آغاز ناشران استقبال چندانی از این کتاب نکردند اما در کمترین زمان پس از انتشار به بالای فهرست نیویورک‌تایمز رفت و شهرت زیادی را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورد.

با مطالعه خلاصه کتاب هفته کاری چهارساعته درخواهید یافت این کتاب حاوی یک ایده شجاعانه است. تیموتی فریس معتقد است کتابش می‌تواند زندگی افراد را متحول کند اما آن‌ها ابتدا باید بخواهند زندگی رخوت‌انگیزشان را کنار بگذارند، با ترس‌ها و استرس‌هایشان مواجه شوند و خودشان را از اندیشه‌های پوسیده رها کنند. اگر هنوز هم شک دارید که ای کتاب به درد شما می‌خورد یا نه فریس در بخش داستان من و دلیل نیاز شما به این کتاب، جواب این سؤال را به شکل کامل داده است.

فصل‌های کتاب هفته کاری چهارساعته

مقدمه‌ای بر نسخه‌ی مبسوط و به روزرسانی شده

داستان من و دلیل نیاز شما به این کتاب

تاریخچه‌ی یک آسیب شناسی

مرحله‌ی اول: «ت» مثل تعریف

مرحله‌ی دوم: «ح» مثل حذف

مرحله‌ی سوم: «خ» مثل خودکارسازی

مرحله‌ی چهارم: ‌ «ر» مثل رهایی

فصل آخر: ایمیلی که باید بخوانید

مطلب مهم پایانی

تیموتی فریس و راه‌هایی که پیش روی شما می‌گذارد

تیموتی فریس سرمایه‌گذار، نویسنده و پادکستر متولد سال ۱۹۷۷ است که می‌توانیم او را در فهرست نویسندگان کتاب‌های خودیاری قراردهیم. او خودش را متخصص طراحی سبک زندگی می‌داند و معتقد است می‌تواند به افراد کمک کند بهترین روش را برای خودشان انتخاب کند. او در دانشگاه پرینستون درس‌خوانده است و مدرک کارشناسی ارشدش در حوزه‌ی مطالعات ژاپن است. او از سال ۲۰۰۱ کسب و کار خودش را راه انداخت و از آن زمان کارهای مختلفی را انجام داده که بازتاب بسیاری از آن‌ها را می‌توانیم در کتاب هفته کاری چهارساعته ببینیم. او علاوه بر این کتاب چهار کتاب دیگر هم نوشته است که عناوین آن‌ها به شرح زیر است:

• بدن چهارساعته
• سرآشپز چهارساعته
• ابزارهای تایتان‎‌ها
• قبیله‌ی مربیان

ترجمه انتشار کتاب هفته کاری چهارساعته در ایران

هفته کاری چهار ساعته در ایران ترجمه شده است و در قالب کتاب چاپی، pdf، کتاب الکترونیک و حتی کتاب صوتی در دسترس خوانندگان قرار گرفته است تا هرکسی بتواند متناسب با شرایطش بهترین روش را پیش بگیرد. یکی از ترجمه‌های کتاب که با عنوان «هفته کاری چهارساعته، چگونه از کار روزانه خلاص شویم، هرجا دوست داریم زندگی کنیم و از ثروتمان لذت ببریم» چاپ شده است ترجمه شاهین غفاری است که انتشارات شادن پژواک آن را منتشر کرده است. نسخه صوتی این ترجمه با صدای فرزانه فائزی در دسترس است.

ترجمه‌ی خوب دیگری که این کتاب وجود دارد ترجمه‌ی سارا حبیبی تبار است. این ترجمه را نشر نون با عنوان کامل «هفته کاری چهار ساعته، از ساعت کار اداری بگریزید، هر کجا می‌خواهید زندگی کنید و به ثروتمندان نوین بپیوندید» چاپ کرده است. نسخه الکترونیک این ترجمه در همین صفحه در فیدیبو موجود است و می‌توانید آن را دانلود کرده و روی اپلیکیشن کتابخوان فیدیبو بخوانید.

چرا باید هفته کاری چهارساعته را خواند؟

هفته کاری چهارساعته یک کتاب معمولی است. این کتاب یک اثر خاص است که بر اساس سخنرانی‌های فریس در دانشگاه پرینستون شکل‌گرفته است و در آن از تغییر سبک زندگی و طراحی سبک جدید حرف می‌زند. شما در این کتاب یاد می‌گیرید چگونه از زمانتان بیشتر و بهتر استفاده کنید و تأثیرگذار باشید. در هفته کاری چهارساعته تیموتی فریس شما را به آدم ارزشمندتری تبدیل می‌کند و اجازه می‌دهد استراتژی‌هایی را در نظر بگیرید که باعث شوند از مسیرهای کوتاهتری به پول بیشتری برسید. آنچه فریس از آن صحبت می‌کند استفاده از پتانسیل‌هایی است که در وجود شما هست و اگر به‌درستی آن‌ها را به کار بگیرید می‌توانید هرجای جهان که دوست دارید زندگی کنید و به‌جای امیدوار بودن برای رسیدن به سن بازنشستگی و لذت بردن از زندگی در تعطیلات پس از آن، هر زمانی که دوست دارید به تعطیلات بروید. فریس تصمیم گرفته است ذهنیت افراد را تغییر دهد، زیاد کار کردن فایده‌ای ندارد شما نیاز به یک استراتژی درست دارید و کتاب هفته کاری چهارساعته می‌تواند زیربنای شکل‌گیری این استراتژی در زندگی شما باشد.

پس از هفته کاری چهارساعته بخوانید

اگر از خواندن هفته کاری چهارساعته لذت برده‌اید و به دنبال کتاب‌هایی هستید که بتوانند شما را در مسیر رسیدن به یک سبک زندگی متفاوت و موفق یاری کند نگران نباشید. کتاب‌های زیادی در دنیا نوشته شده‌اند که می‌توانند به شما کمک کنند. کتاب «به شما یاد می‌دهم ثروتمند باشید» اثر رامیت ستی یکی از این کتاب‌هاست. این کتاب هم تلاش کرده است راه‌های شجاعت به‌خرج‌دادن در کار را پیش روی خوانندگانش بگذارد و می‌تواند تصویر ذهنی شما را کامل کند. جادوی فکر بزرگ از دیوید شوارتز، اصل ۸۰/۲۰ اثر ریچارد کخ و شکستن کد میلیون‌ها اثر ویکتورهانسن سایر کتاب‌هایی هستند که می‌توانند به شما کمک کنند. همچنین اگر از آن دسته افرادی هستید که می‌خواهید در کار خود به یک ستاره تبدیل شوید می‌توانید کتاب‌های «مهره حیاتی» اثر ست گادین و «و چگونه استاد هنر فروش شویم» اثر تام هاپکینز را برای مطالعه انتخاب کنید. این کتاب‌ها همگی مجموعه‌ی تجربیات و دانش افرادی هستند که در حوزه‌ی کسب وکار قدم‌های بزرگی برداشته‌اند و می‌تواند پله‌هایی باشند تا به کمک آن‌ها سریع‌تر از نردبان موفقیت بالا بروید.

در بخشی از کتاب هفته کاری چهارساعته می‌خوانیم

۱۹۷۷ شش هفته زودتر از موعد و نارس به دنیا آمدم و فقط ۱۰ درصد شانس زده ماندن داشتم؛ اما زنده ماندم و خیلی زود آن‌قدر چاق شدم که می‌توانستم روی شکمم قل بخورم. عدم تعادل عضله‌ی چشمانم باعث شده بود دو بینی داشته باشم و مادرم که با من مهربان بود، همیشه مرا «ماهی تن» صدا می‌زد. تا اینجا که خوب پیش رفته بود.

۱۹۸۳ در مهدکودک ناموفق بودم، چون دوست نداشتم الفبا یاد بگیرم. آموزگار برایم توضیح نداد که چرا باید آن را یاد بگیرم، در عوض فقط به گفتن این جمله اکتفا کرد که «من معلمم و این طور می‌گویم.» من هم به او گفتم این حرف احمقانه‌ای است و از او خواستم که تنهایم بگذارد تا بتوانم روی نقاشی‌ام که چند کوسه بود، تمرکز کنم. او هم در عوض مرا روی «صندلی بدها» نشاند و مجبورم کرد یک قالب صابون را بخورم. از اینجا بود که قدرت در نظرم خوار آمد.

۱۹۹۱، اولین شغل من، آه، چه خاطراتی. با حداقل دستمزد به عنوان نظافتچی در یک بستنی فروشی استخدام شدم و خیلی زود فهمیدم که روش‌های رئیس بزرگ زحمتم را مضاعف می‌کند. من به روش خودم کار می‌کردم:‌ به جای هشت ساعت، در یک ساعت کار را تمام می‌کردم و بقیه‌ی وقتم را به خواندن مجلات کنگ فو و تمرین ضربات کاراته می‌گذراندم. ظرف یک رکورد سه روزه اخراج شدم و با شنیدن این جمله که «شاید روی ارزش سخت کار کردن را بفهمی» آنجا را ترک کردم. ظاهراً هنوز هم این معنا را نفهمیده‌ام.

۱۹۹۳ برای یک برنامه‌ی خاص یک ساله در ژاپن داوطلب شدم. در این پروژه، که یک برنامه‌ی تعویض و تبادل است، افراد روی مرگشان کار می‌کنند که پدیده‌ای است به نام کاروشی. آن‌ها می‌خواهند در زمان تولد شینتو، موقع ازدواج مسیحی و هنگام مرگ بودایی باشند.