رمان زنی در کابین 10 اثر روث ور، نویسندهی بریتانیایی با ظرافتی مثالزدنی، خواننده را به سفری پرهیجان و دلهرهآور در دل امواج و رمز و راز میبرد. این اثر که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد، به سرعت جای خود را در میان پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز و یو.اس.ای تودی باز کرد و مورد استقبال گستردهی منتقدان و مخاطبان قرار گرفت. داستان حول محور لو بلکلاک، خبرنگاری جسور و کنجکاو، میچرخد. این کشتی که تنها ۱۰ کابین دارد، قرار است تجربهای بینظیر را برای مسافران رقم بزند. اما دیری نمیگذرد که کابوس به جای رؤیا را فرا میگیرد. یکی از مسافران به طرز مشکوکی به قتل میرسد و لو که شاهد این اتفاق هولناک بوده، خود را درگیر معمایی پیچیده میبیند. او مصمم میشود که پرده از راز این جنایت بردارد و قاتل را به دام بیندازد. زنی در کابین 10 با فضاسازی نفسگیر و شخصیتهای پرداختهشده، خواننده را تا انتها مجذوب خود میکند. روث ور با قلم توانای خود، حس تعلیق و دلهره را به طور ماهرانهای در داستان تزریق میکند و خواننده را در حدس و گمان نگه میدارد. علاوه بر داستان جنایی جذاب، این رمان به واکاوی مفاهیمی عمیق مانند هویت، اعتماد، و روابط انسانی میپردازد. لو در طول سفر خود با چالشهای مختلفی روبرو میشود که او را وادار به بازنگری در زندگی و باورهایش میکند. زنی در کابین ۱۰ انتخابی عالی برای دوستداران رمانهای پلیسی، دلهرهآور و معمایی است. این رمان با روایتی گیرا و پر از فراز و نشیب، خواننده را به سفری هیجانانگیز در اعماق تاریکی میبرد و تا انتها او را میخکوب میکند. اگر شما هم به خواندن داستان و رمان خارجی حوزه جنایی و پلیسی علاقه دارید حتما به دستهبندی جنایی و پلیسی فیدیبو سر بزنید.
روث ور در سال ۱۹۶۷ در انگلستان متولد شد. او در رشتهی زبان انگلیسی تحصیل کرد و پس از فارغالتحصیلی، به عنوان روزنامهنگار در نشریات مختلف مشغول به کار شد. روث ور در سال ۲۰۱۵ با انتشار اولین رمان خود به نام در یک جنگل تاریک تاریک به شهرت رسید. این رمان که داستانی جنایی و رازآلود را روایت میکرد، با استقبال گستردهی منتقدان و مخاطبان روبرو شد و در زمرهی پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفت. روث ور در آثار خود به واکاوی مفاهیمی عمیق مانند هویت، اعتماد، روابط انسانی، و تاریکیهای پنهان در وجود انسان میپردازد. او با ظرافتی مثالزدنی، خواننده را به سفری در اعماق ذهن شخصیتهای داستان میبرد و او را با چالشهای اخلاقی و روانی مختلفی روبرو میکند. رمانهای روث ور به دلیل جذابیت و گیرایی، به زبانهای مختلف ترجمه شدهاند و در سراسر جهان مخاطبان بسیاری دارند. او تاکنون جوایز و افتخارات متعددی از جمله قرار گرفتن در فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز و یواسای تودی و نامزد دریافت جایزهی گودریدز برای رمان زنی در کابین 10 به عنوان بهترین رمان معمایی در سال 2016.را کسب کرده است.
جهت مشاهده سایر آثار روث ور کلیک کنید.
رمان زنی در کابین 10 از همان ابتدا خواننده را با داستانی پر از رمز و راز و تعلیق مجذوب خود میکند. این رمان یک تریلر روانشناختی جذاب و پرفراز و نشیب است که با قتل مشکوک در یک کشتی کروز لوکس، فضایی مرموز و پر از سوءظن را به وجود میآورد و تا انتها خواننده را در حدس و گمان نگه میدارد. هر کدام از شخصیتهای این داستان، به خوبی پرداخته شدهاند و دارای ویژگیها و انگیزههای خاص خود هستند. این موضوع باعث میشود که خواننده با آنها همذاتپنداری کند و در طول داستان، نگران سرنوشتشان باشد. روث ور با ظرافتی مثالزدنی، فضایی پر از دلهره و اضطراب را در داستان خلق میکند. او به خوبی جزئیات محیط کشتی و حالات روحی شخصیتها را به تصویر میکشد و حس تعلیق را در خواننده افزایش میدهد. علاوه بر داستان جنایی جذاب، رمان زنی در کابین 10 به واکاوی مفاهیمی عمیق مانند هویت، اعتماد، روابط انسانی، و ترس از مرگ میپردازد. این موضوع باعث میشود که زنی در کابین ۱۰ فراتر از یک رمان سرگرمکننده باشد و به اثری تأملبرانگیز تبدیل شود. روث ور از قلمی توانا و روانی برخوردار است و به خوبی میتواند داستان را روایت کند. او با استفاده از جملات کوتاه و لحنی گیرا، خواننده را تا انتها مجذوب داستان میکند. این رمان به دلیل داستان جذاب و پر از هیجان، برای طیف وسیعی از مخاطبان، به خصوص علاقهمندان به ژانرهای جنایی، رازآلود و تریلر روانشناختی مناسب است.
جمعه، ۱۸ سپتامبر
اولین لحظهای که حس کردم چیزی شده وقتی بود که در تاریکی بیدار شدم و گربهام را دیدم که به صورتم چنگ میزند. حتماً شب قبل یادم رفته بود در آشپزخانه را ببندم. گیجومنگ که به خانه بیایی همین میشود.
نالهکنان گفتم: «برو اونور.» دِلایلا میومیو کرد و با سرش به سرم ضربه زد. سعی کردم سرم را زیر بالش پنهان کنم اما همچنان خودش را به گوشم میمالید تا اینکه بالأخره غلتی زدم و بیرحمانه از روی تخت به پایین پرتابش کردم. با نالهای خفیف به زمین کوبیده شد و پتو را روی سرم کشیدم، اما حتی از زیر پتو میتوانستم صدایش را بشنوم که پایین در اتاق را میخراشید و در را در چارچوبش به صدا درمیآورد.
در بسته بود.
همانطور که ناگهان ضربان قلبم شدت میگرفت، بلند شدم و نشستم و دِلایلا با خوشحالی روی تخت پرید، اما او را در بغلم گرفتم تا جلوی تکان خوردنش را بگیرم، و گوش کردم.
ممکن بود یادم رفته باشد در آشپزخانه را ببندم، یا حتی ممکن بود آن را روی هم گذاشته باشم بدون اینکه آن را محکم ببندم. اما در اتاقم به بیرون باز میشد؛ این یکی از خصوصیات ساخت عجیبوغریب آپارتمانم بود. امکان نداشت دِلایلا در را به روی خودش بسته باشد. حتماً کسی آن را بسته بود.
سر جایم خشکم زده بود و بدن گرم دلایلا که نفسنفس میزد را در بغل گرفته بودم و سعی میکردم بشنوم.
هیچ.
و بعد یکهو خیالم راحت شد. حتماً دِلایلا زیر تختم قایم شده بود و وقتی به خانه آمدم در اتاق را به رویش بسته بودم. یادم نمیآمد که در را بسته باشم، اما ممکن بود وقتی به خانه آمده بودم ناخودآگاه این کار را کرده باشم. راستش چیز زیادی از ایستگاه مترو به بعد یادم نمیآمد. در راه خانه که بودم سردردم شروع شده بود و حالا که از وحشتم کم میشد، احساس میکردم از پایین جمجمهام از سر گرفته میشود. واقعاً نباید وسط هفته نوشیدنی میخوردم. وقتی بیست سالم بود این کار ایرادی نداشت، اما دیگر مثل قبل نمیتوانستم از پس خماری بربیایم.
دلایلا در بغلم ناراحت بود، تکان میخورد و پنجههایش را در بازوهایم فرو میکرد، رهایش کردم و رُبدوشامبرم را پوشیدم و کمربندش را به دور خودم محکم کردم. بعد او را برداشتم تا به درون آشپزخانه پرتابش کنم.
اما وقتی در اتاق را باز کردم، مردی آنجا ایستاده بود.
اگر شما هم به خواندن رمان و داستانهای خارجی بخش جنایی و پلیسی علاقه دارید پیشنهاد میکنیم حتما کتابهای زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.
دختری در قطار نویسنده پائولا هاوکینز انتشارات البرز
خانه ای که در آن مرده بودم نویسنده یگو هیگاشینو نشر قطره
راهنمای کشف قتل از یک دختر خوب نویسنده هالی جکسون نشر نون
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 2.۱۰ مگابایت |
تعداد صفحات | 352 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۱:۴۴:۰۰ |
نویسنده | ر وث ور |
مترجم | زهرا هدایتی |
ناشر | نشر نون |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | The woman in cabin ۱۰,۲۰۱۶. |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۱۰/۰۳ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
قیمت چاپی | 50,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
چرا دیگه روزانه یک کتاب و رایگان نمیکنید؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
وقتی صحبت از داستانهای ماجراجویانه و کارآگاهی میشه، فکر میکنم همه یاد هرکول پوآرو و نویسنده بی نظیری به نام آگاتا کریستی بیفتن. اما هنوز نتونستم کتابی بخونم که توش تراوشات یک ذهن به پیچیدگی ذهن آگاتا کریستی رو شاهد باشم و این کتاب هم از این قاعده مستثنا نبود! با این حال مدتها بود که کتابی کارآگاهی که نتونم زمین بذارمش رو نخونده بودم تا اینکه با این کتاب مواجه شدم! فضاسازی کتاب بسیار خوب انجام شده با اینکه شخصیت پردازیش نسبتاً ضعیف هست اما فضاهای هیجان انگیز زیادی رو با خوندن این کتاب تجربه خواهید کرد. تقریباً هیچجا داستان از روند خودش نیفتاد هرچند که کیفیت بخش پایانی به شدت افت داشت که این برای خیلی از داستانها طبیعی محسوب میشه مخصوصاً اگر یک نقطه عطف خیلی هیجانانگیز داشته باشند. داستان با روند زمانی عادی شروع میشه و وسط کتاب که نقطه عطف داستان میرسه به شدت روند کند میشه و سه چهارم پایانی کتاب این حس رو به آدم میده که انگار ناشر دم در منتظر بوده تا زودتر کتاب رو از نویسنده بگیره و ببره برای چاپ! نکته ای که برای من بسیار لذت بخش بود در جریان حال جسمی و روحی شخصیت اصلی قرار گرفتنم در سراسر داستان بود. این باعث تصور و تخیل هرچه بهتر فضا و شرایط هیجانانگیز و رازآلود داستان میشد. در رابطه با ترجمه باید بگم برای اونهایی که با فرهنگ زبان انگلیسی و مخصوصن بریتانیایی آشنا باشن میتونه خیلی ترجمه قابل درک و خوبی باشه چون جملات توی ذهنشون دارای مصداق بومی هست اما در غیر صورت احتمالن ترجمهش کمی ناملموس خواهد بود برای خواننده. در کل خواندن این کتاب را به همه پیشنهاد میکنم. با اینکه جزو بهترینهای ژانر خودش محسوب نمیشه اما بسیار سرگرم کنندهست و از این نظر لذت بخش!
یکی از تاثیرات رمان و کتابهایی از این دست کمک به درک و تقویت قوه خیاله هانا آرنت فیلسوف سیاسی معتقده یکی از علتهایی که باعت شد در جنگ جهانی آدمهای زیادی در کوره ها سوزانده بشن و افرادی که اینکارو انجام میدن عین خیالشون نباشه به خاطر اینه این قوه در اونها ضعیف بوده یکی از راه های اخلاقی زندگی کردن اینه که خودتو بتونی با خیالت جای فرد مقابل بذاری و رمان و کتابهای داستانی به تقویتش کمک می کنه
کتاب زنی در کابین ده اثر روث ور کتابی هست که با سبک خودش جلو میرود. از ابتدای داستان نویسنده سعی دارد با نشان دادن وضع روحی شخصیت لارا، تصمیمات و اقدامات بعدی او را برای ما ملموس تر کند که این خودش یک امتیاز خیلی خوبی هست، تا اواسط کتاب شما با شخصیت ها آشنا میشی و بعد ممکن هست همراه شخصیت حدس هایی بزنی ولی هر شخصیت داستان خودش را دارد و سوال هایی که درمورد اون توی ذهن شکل گرفته سریع در صفحه های بعد به جواب میرسد و از اواسط کتاب به بعد موتور هیجان داستان روشن میشه، رفته رفته ترس، هیجان، سردرگمی و خستگی رو همراه شخصیت حس میکنی و و در انتهای داستان این احساسات به اوج خودش میرسه و با پایانی قابل قبول که اکثر سوالات ذهنمون به جواب رسیده پایان پیدا میکنه، به شخصه دوسش داشتم، یک خرده بیان جزئیات ممکن هست اذیت کنه ولی با این حال تجربه خوبی بود.
فوق العادس و جداً نمیتونی اتفاقات رو حدس بزنی و قسمتهای پازل مانند رو کنار هم بچینی و فکر نویسنده رو بخونی ،به علاوه آنقدر خوب میتونی شخصیت داستان رو حس کنی و درگیر احساساتش بشی که حد نداره ،از اواسط کتاب به بعد که دیگه فقط میخوای بفهمی بعدش چی میشه و من دیشب از ۱۲ شب تا ۵ صب بیدار موندم و تمومش کردم و واقعا نمیتونستم بخوابم قبل اینکه تمومش کنم
با اینکه توضیحات اضافهای داشت ولی ارزش خوندن داره - در وهلهی اول پایان متوسط رو به خوبی داره البته اگه پیگیر جزئیات پایانش بشین، به طور خاصی جذابه در ادامه مینویسم بعد کنکاش به چی رسیدم ولی اسپویله: اینطور که دو جسد پیدا شدن یکی برای ریچارد و یکی برای آنه و آنه با غرق شدن مرده یعنی وقتی تو آب اندا ختنش زنده بود ولی ریچارد توسط کَری بایه شلیک تو سرش مرده - جسدی از کری پیدا نشده پس زندهست - شلیک توسط همون تفنگی که اگه لو اون تفنگ رو برمیداشت، احتمالا کری نمیتونست به کمک تفنگ از پس ریچارد بربیاد و پولی که در پایان به حساب لو ریخته شده احتمالا از سمت کَریه که برای تشکر براش فرستاده و احتمال زیادش اینه که اون پول از پول آنه باشه
نویسنده در بوجود آوردن فضای تعلیق خوب عمل کرده و حس هیجان رو خوب میتونه به مخاطب القا کنه اما سوژه ای که انتخاب کرده خیلی ساده است و اصلا پیچیده نیست و از یه جایی به راحتی میشه فهمید دست کی تو کاره به علاوه ایراداتی که قابل اغماض نیست مثلا یکیش اینکه وقتی شما در اتاقی مخفی باشی و روی در روزنه چشمی وجود داشته باشه میتونی از اونجا نگاه کنی به جای اینکه رمز بذاری واسه باز کردن در، توصیف خستگیا و بی خوابیا و خمار بودن مداوم شخص اول داستان هم دیگه فراتر از حد تحمله و بعضی جاها به آدم حس تهوع و سردرد و خستگی میده. در کل داستان متوسطیه که میتونه سرگرم کننده باشه.
مثل اکثر کتاب های این سبک در اخر کتاب کم کم متوجه دلیل اصلی تمام اتفاقات طی رمان میشید و هی با خودتون میگید آهاا اِ پس بخاطر این بوده ... نویسنده به خوبی شمارو توی جو محیط های مختلف میبره و جوری که احساس میکنید شما لو هستین و دارین با مشکلات و وقایع دست پنجه نرم میکنید.. نویسنده شمارو تا انتهای داستان با خودش میکشونه و شمارو از خوندن کتاب خسته نمیکنه و با هر اتفاقی که میوفته شما میخواید سریعتر بفهمید علتش چی بوده و بعدش چی میشه؟! کتاب رو دوست داشتم و قاتل برام تا اواخر کتاب قابل پیش بینی نبود . پیشنهاد میکنم بخونید چون واقعا ارزش خوندنو داره ???? و سعی کنید نظرات رو نخونید چون به شدت اسپویل کردن دوستان!
کتاب جالبی بود، اگر از رمانهای مرموز و جنایی خوشتون میاد پیشنهاد میکنم بخونید. در قسمت توضیح خوندم که با کتابها ی اگاتا کریستی مقایسه شده بود که بنظرم هوش و پیچیدگی که در کتابهای اگاتا کریستی هست در این کتاب خیلی کمتره اما در کل رمان خوب و هیجان انگیزی هست و من حتمأ کتابهای دیگه این نویسنده رو میخونم.ترجمه هم خوب بود اما بی اشکال نبود، بعضی کلمات و جمله ها خوب ترجمه نشده بود. مرسی که امکان کتاب خوندن برای کسانی که خیلی راحت به کتاب دسترسی ندارن فراهم کردین.
الان درباره این کتاب جستجو کردم، جزو پرفروش ترین کتاب های سال ۲۰۱۶ هست، و یادآور کتاب های آگاتا کریستی هست، طبق گفته سایت، من عاشق داستان های جنایی هستم اکر دوست دارید بخونید.