کتاب «گنجینه آسمانی» نوشته سیدمرتضی آوینی (۱۳۷۲-۱۳۲۶) است.
آوینی فیلمساز مستند و روزنامهنگار حوزه دفاع مقدس بود که در سال ۱۳۷۲ بر اثر ترکش مین به شهادت رسید.
از او آثار بسیاری بهجامانده است.
این گفتار متن همه فیلمهای روایت فتح را از اولین برنامه تا شهادت راوی فتح در بر میگیرد. گفتار متن مجموعه مستقل «با من سخن بگو دوکوهه» به لحاظ سنخیت با برنامههای روایت فتح در انتهای کتاب گنجانده شده است. از آنجا که دستنوشتههای شهید آوینی غالباً در دسترس نبود، متن گفتارها از نوار استخراج و ویرایش و تنظیم گردید.
در بخش آغازین کتاب «گنجینه آسمانی» میخوانیم:
«غروب نزديك میشود و تو گويی تقدير زمين از همين حاشية اروندرود است كه تعيين میگردد. و مگر بهراستی جز اين است؟
بچهها آماده و مسلح، با کولهپشتی و پتو و جلیقههای نجات، در ميان نخلستانهای حاشیه اروند، آخرين ساعات روز را بهسوی پايان خوش انتظار طی میکنند.
اینها بچههای قرن پانزدهم هجری قمری هستند؛ هم آنان كه کره زمين قرنهاست انتظار آنان را میکشد تا بر خاك بلادیده اين سياره قدم گذارند و عصر ظلمت و بیخبری را به پايان برسانند...
و اينك آنان آمدهاند، با سادگی و تواضع، بیتکلف و صميمی، در پيوند با آب و درخت و آسمان و خاك و بــاران... و پرندگان. و تو هم كه از غرور آباد پرتكلــف نفس امــاره راه گمکردهای و بهيکباره خود را در ميان اين بندگان مطيع خدا یافتهای، حس میکنی كه به بركت آنان، با همهچیز، آب و درخت و آســمان و خاك و باران و پرندگان و ديگر انسانها پيوند خوردهای و بين تو و ربالعالمین هیچچیز نمانده است و دائمالصلوه شدهای.
غروب نزديك میشود و انتظاری خوش، دل بیتاب تو را در خود میفشارد. اين نخلستانها مركز جهان است و اگر باور نداری، خود به خيل اين ياوران صاحبالزمان بپيوند تا دريابی كه چه میگويم. مگر نه اين است كه زمان در كف صاحبالزمان است و اينان نيز ياوران او؟ مگر نه اینچنین است كه خداوند انسان را برای خليفةاللهی آفريده است؟ و مگر نه اینچنین است كه انسان را عبوديت حق به خليفةاللهی میرساند؟».