مادر شدن قطعاً یکی از بهترین تجربههایی است که هر زنی میتواند در طول زندگی خود تجربه کند. نامه به کودکی که هرگز زاده نشد روایتی است زیبا و دلنشین از گفتوگوهای یک مادر با جنینی که هیچگاه فرصت زندگی در خارج از بدن را پیدا نمیکند. اوریانا فالاچی در این کتاب با بیانی زنانه بهخوبی توانسته احساسات مادری چشمبهراه را به تصویر بکشد.
کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد با عنوان اصلی Lettera a un bambino mai nato در سال 1975 به زبان ایتالیایی منتشر شد. فالاچی در این کتاب با استفاده از زاویه دید اولشخص احساسات زنانه را به زیبایی به تصویر کشیده است. تا سال 2007 بیش از چهار میلیون نسخه رسمی از این کتاب در سراسر دنیا به فروش رفته است. راوی بهصورت تکگویی از احساسات خود و سختیهایی که در دنیا وجود دارد، سخن میگوید. از مشکلاتی که ممکن است با بهدنیاآمدن برای فرزندش در طول زندگی ایجاد شود. این زن دچار یک درگیری ذهنی میشود که آیا کودک را به دنیا بیاورد و یا نه چهبسا فرزند در بزرگسالی از اینکه به دنیا آمده است، شکایت کند. نویسنده در این کتاب بهصورت کامل از سقط جنین و افکار مادرانه میگوید که در عین علاقه عاشقانه به فرزند، دچار دوگانگی و شک میشود.
اوریانا فالاچی Oriana Fallaci روزنامهنگار، نویسنده و منتقد ایتالیایی در سال 1929 در شهر فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. او در طول زندگی ۷۷ساله ی خود اتفاقات متفاوتی را تجربه کرده است. او نهساله بود که جنگ جهانی دوم آغاز شد. در همان سالها فالاچی بهواسطه پدر با سیاست و جنبشهای زیرزمینی آشنا شد و همین امر سبب شد که در سن کم تبدیل به یک روزنامهنگار موفق شود. او در طول فعالیتهای حرفهای خود یکبار نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. آثار فالاچی در ایران از اواخر دهه چهل شمسی ترجمه شد. فالاچی از معدود روزنامهنگارانی است که مصاحبههای بینظیری را در کارنامه خود دارد. در بیشتر آثار فالاچی، دغدغهها و مشکلات زنان بهصورت واضح بیان شده است. این نویسنده در 15 سپتامبر 2006 بر اثر بیماری سرطان درگذشت. از دیگر آثار شناختهشدهی این نویسنده میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اوریانا فالاچی بهخاطر فعالیتهای اجتماعی خود دارای دیدگاهی انتقادی به جایگاه زنان در جامعه و نقش تعیین شده برای آنها دارد. او از زاویهای به افکار و مشکلات زنان نگاه میکند که کمتر نویسندهای به آن پرداخته است. در جامعه یکی از وظایف زنان را تولد فرزندان و بقای نسل میدانند؛ اما این نویسنده در کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد، این قاعده را زیر سؤال میبرد و ما را با بعد جدیدی از افکار زنان آشنا میکند. در این کتاب با دغدغههای جدیدی از دنیای زنان مواجه میشویم. اینکه چرا ارزشمندی زنان در گرو بارداری و بزرگ کردن فرزند است. این کتاب با ترجمههای بسیار مختلفی در ایران منتشر شده است که یکی از این ترجمهها ترجمهی غلامرضا امامی تبریزی است. این ترجمه را انتشارات مجید منتشر کرده است و نسخه الکترونیک آن را میتوانید در همین صفحه در دستهبندی داستان و رمان ایتالیا دانلود کنید و بخوانید.
امشب وجودت را حس کردم بهسان ذرهای از هستی که از هیچ پدیدآمده باشد. در آن تاریکی مطلق، با چشمانی باز، دراز کشیده بودم که ناگهان بارقهای از حقیقت و یقین در وجودم جرقه زد. آری! تو بودی!
با اینکه خیلی چشم به راهت بودم؛ ولی هرگز آمادگی نداشتم از تو استقبال کنم. همیشه این سؤال لعنتی را با خودم یدک کشیدهام: شاید اصلاً دوست نداشته باشی که تو را به دنیا بیاورم؟ شاید بعد از تولد، روزی بر سرم فریاد بکشی که چه کسی گفته بود مرا به دنیا بیاوری؟ چرا باعث شدی من به وجود بیایم؟
زندگی کشمکشی است که هر روز تکرار میشود و بابت لحظات کوتاه شاد آن باید هزینه گزافی بپردازی.
درد با ما زاده میشود، با ما بزرگ میشود و ما به آن عادت میکنیم مثل دست و پاهایمان که باید همیشه با ما باشند. واقعیت این است که من از مرگ هم نمیترسم.
بعضیها میگویند در ازل هیچچیز نبود، جز آرامش مطلق و سکوتی عظیم آنگاه انفجاری رخ داد، زمین شکافته شد و به وجود آمد.
کتاب نامه به کودکی که هرگز زاده نشد از دغدغههای فکری و اجتماعی زنان برای ما میگوید. اگر از خواندن این کتاب لذت بردهاید پیشنهاد میشود تا به عناوین زیر نیز سر بزنید:
فرمت محتوا | epub |
حجم | 803.۱۸ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 128 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۴:۱۶:۰۰ |
نویسنده | اوریانا فالاچی |
مترجم | غلامرضا امامی تبریزی |
ناشر | مجید |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Lettera a un bambino mai nato, ۲nd ed, 1,975. |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۶/۰۲/۲۵ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 85,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
برای من که اخیرا بچه دار شدم, خوندن دوباره کتاب, تجربه متفاوتی نسبت به بار قبل بود که یه دانشجو بودم... بعضی کتابها رو آدم باید در مقاطع مختلف زندگی دوباره مرور کنه, به نظرم هربار عمیق تر درکش میکنه..
نامه به زنی که هرگز اشتباهاتش را نپذیرفت: خطر اسپویل... اوریانا فالاچی، نمونه ای از زنان بیشمار امروزیست. نمونه ی زنی که میان سنت و مدرنیته درمانده شده و منطق روشنفکرانه اش که تازه جوانه زده و سر برآورده با احساسات زنانه آمیخته گشته. احساساتی که هر از چند گاه بروز می یابد و لحظه ای بعد اورا به معذرت خواهی از خودش وادار می سازد. نمونه ای از زن امروزی که به بهانه ی عصیان علیه مردانی که در طول تاریخ ظالم جلوه کرده اند، اشتباهی که نیمی از آن بر عهده ی او بوده را گردن نمی نهد و آن را تصادفی ساده می خواند. نمونه ای از زنان بیشمار امروزی که با اندک علم، و کج فهمی روشنفکرانه ی آفت زده ای که از حقوق خویش پیدا کرده اند ، زوجیت و زندگی را بر خود و دیگران ناهموار کرده، کودکان را سرگردان ساخته و انسان را نسبت به اصل انکارناپذیر و بدیهی ای چون بقای نسل بدبین گردانیده اند. او با همین تفکر موهوم و موحش، حتی نسبت به اشتباه دومش که تمامی آن بر عهده ی اوست خود را تبرئه می کند و با ساختن یک محاکمه ی خیالی و احساسی طوری وانمود می سازد که گویی مسئولیت مراقبت و حمل ۹ ماهه ی بچه که در تمامی موجودات بر عهده ی جنس مؤنث است نیز یکی دیگر از توطئه ها و دسیسه های بیشمار مردان علیه زنان است و تمام لذت آن ازآن مردان.
اینکه گفتند "ما تنها در رحم مادر هایمان برابریم" میشه گفت حتی اونجا هم برابر نیستیم، چون یه مادر ممکنه در تنشهای عصبی و غم و کمبود های مواد غذایی جنین را در رحمش رشد دهد ، پس هیچگونه برابری وجود ندارد .
تمام ساعاتی که صرف خواندن این کتاب کردم صرف خواندن حقیقتی شد که از کودکی ذهنم در گیر آن بود، معتقدم بعضی افراد بسته به نوع نگرششان و سبک زندگی خود میتوانند با این کتاب ارتباطی عمیق برقرار کنند
بینش متفاوتی بهم داد از زندگی...ببشترش ناامیدی بود که متاسفانه حقیقت داشت.این کتاب حقیقت داشت اما حقیقت کاملی از زندگی نگفت...به دنبال پروانه ها گشتن،لب دریا قدم زدن و شعر خواندن،بوییدن گلها و هزاران زیبایی دیگه،کمک کردن به دیگران و دعا کردن...زیبایی های زندگی از زشتی هاش بیشتره به شرطی که ایمان داشته باشی،به زندگی،عشق و خدا
اصلا دوسش نداشتم? و به نظرم این وقتو میتونستم برای کتاب بهتری بذارم میلیون ها کتاب توی جهان وجود دارن که ما میتونیم اونهارو بخونیم و عمرمون خیلی کوتاهه... به خاطر همین میگم باارزش ترین کتاب هارو بخونین! و این کتاب به نظرم ارزش چندانی نداشت... مقایسه انسان و حیوان در چند جای کتاب... استفاده از مغالطه های مختلف در بحث های مختلف صادق نبودن شخصیت اصلی با خودش با وجود ادعایی که برای صداقت و آزادی داشت ،همه و همه دلایل من برای همچین نظری بود. و خب مردستیزی کاملا توی داستان موج میزد و به نظرم کسانی که مردستیز یا زن ستیز باشن درگیر یک ذهن پر از تعصب میشن و جایی برای تعقل نمی مونه...
واقعا کسل کننده بود.. شخصیت نقش اول داستان خیلی نچسبه...پراز کینه و عقده هایی که التیام پیدا نکرده... پر از حس پوچی و بی اعتقادی...و مادری که به هیچ وجه امادگی روحی و حتی جسمی واسه این تصمیم مهم نداره!!!یه مادر اگه از همون اول که بارداره بخواد اینجوری سر بچش منت بذاره بهتره اصلا بچه دار نشه!! در ضمن متن کتاب هیچ گیرایی نداره توصیفات اضافی و ادامه دار راجب تخیلات یه ادم افسرده یا راجب خوابی که شب دیده واقعا مسخرهس... بنظرم اگه داستانشو طور دیگه ای و نویسنده ی ماهرتری نوشته بود پتانسیل داشت "خیلی قشنگ"باشه..
این نویسنده افکارش بسیار جذابتر از این اثر هست ک ب چاپ رسونده ایشون سعی داره در این کتاب ذهنای تکثیرگرا رو به اندیشه وادا ر کنه تا کمی از تصمیم خودخواهانشون گذر و نگاهی واقع گرایانه و البته تلخ ب نتیجه این تصمیم داشته باشن. از این منظر من هم تاییدشون می کنم اما با بزرگ جلوه دادن برخی معضلات و به یقین گفتنه چنین خواهد شد هاشون موافق نیستم زندگی همه زیباییش به غیر قابل تصور بودنه رخدادهاشه. نویسنده بهتره احتمالات ذهن و تجربه خودش رو به کل و یقین دونستنی غیر قابل تجدید پیوند نده.
کتاب فوق العادست. هرکسی که غیر از اینو عنوان کنه یعنی کلا نباید این سبک کتابو انتخاب کنه! واژه به واژه کتاب نیازمند تفکر و ارزیابیه ارزشش داره به جمله جملش فکر بشه! کتابی نیست که همینجوری بخونید و برید جلو باید در جملاتش غرق شد تا به معرفت عمیقی از منظور نویسنده رسید! زیبا بود از ثانیه به ثانیه که وقت صرفش کردم لذت بردم ای کاش کتابای این شکلی بیشتر بودن کتابایی که وادارت کنن تا بشینی و به مفاهیم عمیقشون فکر کنی :) پن : من نسخه چاپی کتاب رو مطالعه کردم
واقعا نمی دونم دیدگاه من متفاوته بود ولی باز هم ارزش خواندن دارد با دیدگاه های دیگر هم اشنا می شوید شاید مثل من در خیلی از قسمت ها عصبانی شودی یا به شدت خودخواهانه و ظالمانه به نظر بیاید شاید صد بار بگویید کتاب ارزش خواندن ندارد و خیلی شاید های دیگه ولی قسمت های پایانی کتاب بسیار قشنگ می شود شاید نظر و عقیدهی شما هم بیان شود و استدلال متضادش را نیز ببینی. انجاست که خودتون رو می تونید به چالش بکشید و پیشرفت کنید من دوست داشتم و پیشنهاد می کنم