0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  شوهر عزیز من نشر آموت

کتاب شوهر عزیز من نشر آموت

کتاب متنی
نویسنده:
درباره شوهر عزیز من

عاشقی و درنهایت آن ازدواج جریانی احساسی است که حتی باوجود جنگ و اوضاع نابسامان اجتماعی و سیاسی نمی‌توان آن را متوقف کرد. در دهه‌ی شصت ایران باوجود حزب‌های مختلف، فضای پلیسی و خشک و عدم وجود آزادی جوانانی می‌زیستند و در تلاش برای نگه‌داشتن ریشه‌های امیدشان بودند. در میان گروه‌های سیاسی قرار می‌گرفتند، مخالف‌ها و موافق‌ها داشتند و عاشق می‌شدند و زندگی را بالطافت بیشتری ادامه می‌دادند. «فریبا کلهر» براساس تجربه‌ی زندگی‌اش در دهه‌ی پنجاه و شصت و لمس شرایط آن زمان داستان کتاب «شوهر عزیز من» را در وصف آن روزگار در قالب بازی‌های سیاسی و دلدادگی جوانان به نگارش درآورده است.

about book image

درباره کتاب شوهر عزیز من

کتاب «شوهر عزیز من» اثر «فریبا کلهر» سال1390 از سوی انتشارات آموت منتشر شده است. این رمان فارسی داستان دختر جوانی است که زندگی‌اش در سال‌های جنگ و دهه‌ی شصت را روایت می‌کند. این سیمای نوزده‌ساله در جریان اتفاق‌های مختلف قرار می‌گیرد و وارد حزبی می‌شود که از آن به‌طور دقیق اطلاعاتی ندارد. این دختر داستان را از دید خودش بیان می‌کند و با خواننده در طول داستان سفر می‌کند. این دختر و روایتش از زندگی نشان از توجه «فریبا کلهر»، نویسنده‌ی اثر به احساسات زنان است، او جنبه‌های مختلف زندگی یک دختر جوان در آن روزگار سخت و پرفرازونشیب را به تصویر می‌کشد. این دختر در جریان اتفاق‌های حزب با پسری به نام «آقای وارسته» آشنا می‌شود و او را به‌گونه‌ای توصیف می‌کند که خواننده نیز می‌تواند آن را به‌خوبی تصور کند. آشنایی که سبب صحبت‌ها و اتفاق‌های بیشتری می‌شود و «سیما» داستان را به «آقای وارسته» بیشتر نزدیک می‌کند.

«سیما» و «آقای وارسته» نمادی از جوان‌های دهه‌ی شصت هستند که باروحیه‌ای انقلابی بزرگ شده‌اند، آن‌ها در شرایط انقلاب روزگار گذرانده‌اند و در زندگی‌شان با وضعیت نابسامان جامعه گره‌خورده است. این شخصیت‌ها بازتابی از نسلی هستند که هم‌زمان با جبهه رفتن‌ها و صداهای آژیر ناشی از بمباران‌ها عاشق شدند و برای آینده‌شان برنامه‌ریزی کردند.

«فریبا کلهر» در مورد این داستان گفته است: «در کتاب «شوهر عزیز من» سعی کرده‌ام که موضوعاتی همچون حال و هوای ازدواج‌های آن زمان و همچنین مسائل مربوط به جنگ از قبيل نحوه جبهه رفتن‌ها و يا سو استفاده‌های اجتماعی برخی‌ از افراد در پست خود و درنهایت تأثیر كلی برخی رويدادها بر روابط و مناسبات انسانی در قالب قصه را بیان کنم.»

کتاب «شوهر عزیز من» اثر «فریبا کلهر» با زبانی ساده و به دور از هرگونه پیچیدگی و دشواری کلام نگاشته شده است. این کتاب میان علاقه‌مندان به رمان‌های فارسی پرمخاطب است و سال 1392 جزو لیست پرفروش‌ها قرار گرفت. نسخه‌ی الکترونیک این اثر در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است؛ همچنین ناشر صوتی «آوانامه» نیز نسخه‌ی صوتی این اثر را با صدای «بهنوش فرهودی» منتشر کرده است و آن نیز در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است.

در بخشی از کتاب شوهر عزیز من می‌خوانیم

نسرین این‌طوری بود. فکر می‌کرد دنبال استخدام رسمی و بیمه و بازنشستگی رفتن مصداق دقیق دنبال مال دنیا بودن و دل‌بستگی به مادیات است. واقعاً که!

او چادری سر می‌کرد که وسطش دوخته شده بود تا ناگهان بادی نیاید و دو لبه‌ی چادرش را از هم جدا نکند و هرچه زیر چادر است بیرون نیفتد. می‌خواهم بگویم نسرین واقعاً باحجاب بود. مقنعه‌ی سیاه و چانه دارش طوری صورت کوچکش را می‌پوشاند که فقط دماغ بزرگ و خمیده‌اش بیرون می‌ماند. یک قوز کوچولو هم‌پشتش داشت که روزهای ماه رمضان بزرگ‌تر می‌شد. روزهای دوشنبه و پنج‌شنبه قوزی‌تر می‌شد چون برای خودسازی روزه می‌گرفت و با خرما افطار می‌کرد. به‌ندرت پیش می‌آمد تجمل بیشتری در تغذیه‌ی روزهای روزه‌داری‌اش داشته باشد. این برنامه‌ای بود که از دو ماه قبل از پیروزی انقلاب اجرا کرده و تا آن موقع که من می‌دیدمش ترک نشده بود. کلمه و فعل موردعلاقه‌اش «تذکر» و «تذکر دادن» بود. تکان می‌خوردی بهت تذکر می‌داد. اگر هم‌زمان مناسبی برای تذکر دادن نبود گوشه‌ای می‌نوشت «تذکر» و دورش یک گرد الی خوشگل می‌کشید تا یادش بماند که فضای تذکر را حتما به جا بیاورد.

محبوبه هم چادری بود اما کمی که سماجت به خرج می‌دادی می‌توانستی گوشه‌هایی از صورت و مژه‌های بلند و پرپشتش را ببینی. می‌خواهم بگویم نسرین خیلی رو می‌گرفت اما محبوبه یک‌کم کمتر و من اصلاً. صورتم را همچین مثل طبق می‌انداختم بیرون که لج نسرین درمی‌آمد و هی به ام تذکر می‌داد که صورتم را بیشتر بپوشانم. البته من خیلی وقت‌ها گوش می‌کردم. چون بیشتر وقت‌ها از نسرین حساب می‌بردم. چون خیلی دوستش داشتم. چون به یک دوستی مادام‌العمر فکر می‌کردم. و چند تا «جون» دیگر که گفتن ندارد.

هم نسرین و هم محبوبه توی حزب رفت‌وآمد داشتند. غافل می‌شدم داشتند درگوشی حرف می‌زدند و جزوه ردوبدل می‌کردند. از همان اول معلوم بود که من توی رازهای حزبی‌شان جایی ندارم. اگر هم پای مرا به حزب باز کردند سماجت خودم بود که می‌خواستم بدانم توی حزب چه خبر است که آن‌ها درست زیر گوش من برای روزهای سه‌شنبه و پنج‌شنبه قرار می‌گذارند و اول صبح به حزب می‌روند. آن‌ها واقعاً هیچ‌وقت مرا خودی و محرم ندانستند. اين را همان روزها هم فهمیده بودم.

درباره فریبا کلهر، نویسنده موفق کودکان 

«فریبا کلهر» نویسنده‌ی فعال ایرانی در 4 شهریور سال 1340 در تهران به دنیا آمد. همکاری او با مجله‌ی رشد از دهه‌ی شصت شروع فعالیت این نویسنده‌ در حوزه‌ی نوشتن و نویسندگی بود. او تحصیلاتش را در دهه‌ی شصت در رشته‌های علوم تربیتی دانشگاه تهران و زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد به سرانجام رساند. او بیش از ده سال سردبیری ماهنامه سروش کودکان بود و همواره نوشتن را دنبال کرده است. او انتشار آثارش را از همان جوانی آغاز کرد و توانست موفق ظاهر شود. کتاب «سوت فرمانروا» از او در سال 1369 به‌عنوان کتاب سال جمهوری اسلامی انتخاب شد و نام این نویسنده را بر سر زبان‌ها انداخت. «فریبا کلهر» پس از این اثر نوشتن را به‌طورجدی دنبال کرد و در حال حاضر یکی از پرکارترین نویسندگان زن ایران است. او کتاب‌های زیادی منتشر کرده و در خلق دوباره و بازآفرینی اسطوره‌ها نیز فعالیت داشته است. او اسطوره‌ی گیلگمش، اسطوره اینانا و اسطوره گرشاسب که از آثار مهم گنجینه‌ی ادبیات کهن هستند را بازنویسی کرده است. او سال 1376 برای بازنویسی اسطوره گیلگمش  لوح تقدیر از سومین دوره کتاب سال ماهنامه سلام بچه‌ها و پوپک را دریافت کرد.

فعالیت او در این زمینه سبب شده است لقب «بانوی هزار قصه» را به او بدهند. این نویسنده‌ی موفق از سال 90 نوشتن رمان و داستان بزرگ‌سال را به‌طورجدی پیگیری کرد و در حال حاضر کتاب‌هایش میان علاقه‌مندان به رمان فارسی بسیار پرطرفدار است.

about book image

آثار و افتخارات فریبا کلهر

«فریبا کلهر» آثار متعددی در حوزه‌ی کودک و نوجوان منتشر کرده است و علاقه‌ی فراوانی به نوشتن در این زمینه دارد. «من و درخت پنیر» و «یک پرش و دو پرش و سه پرش» ازجمله آثار این نویسنده درزمینه‌ی کودک و نوجوان است که نسخه‌ی الکترونیک آ‌ن‌ها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. همچنین «در کنار او فقط تو بوده‌ای»، «ماه تنها در آسمان می‌گردد»، «شروع یک زن» و «عاشقانه» از‌جمله رمان‌های این نویسنده درزمینه‌ی بزرگ‌سالان هستند.  

«فریبا کلهر» طی سال‌ها فعالیتش موفق به دریافت جوایز و افتخارات متعددی شده است. کتاب‌هایش در جشنواره‌های کتاب‌های تصویری دانشگاه شیراز، یازدهمین دوره کتاب سال رضوی، جایزه پروین اعتصامی، کتاب برتر انجمن فرهنگی ناشران و پنجمین دوره کتاب سال ولایت تقدیر و تحسین شدند و نام او را بیش‌ازپیش مشهور کرد.

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
1.۵۰ مگابایت
تعداد صفحات
320 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۰:۴۰:۰۰
نویسندهفریبا کلهر
ناشرنشر آموت
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۵/۱۲/۰۹
قیمت ارزی
5.۵ دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۱.۵۰ مگابایت
۳۲۰ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
3.8
از 5
براساس رأی 45 مخاطب
5
37 ٪
4
35 ٪
3
6 ٪
2
6 ٪
1
13 ٪
26 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
1

اصلا کتاب خوبی نبود وتمام ارزشهای اخلاقی روزیر سوال می بردوشبیه فیلمهای جم بود این خانم عاشق سوهر خواهرش میشه وخانم دیگه عاشق شوهر ایشون وتمام کسانی که برای مردم محترم بودن از احترام وارزش می ندازه واول کتاب می گه شوهرش رو کشتن وای نمی گه چرا به طور کلی ذهن مالیخولیا داشت شخصیت داستان

4

کتاب خوبی بود، مرا با خود همراه کرد، به خوبی ان دهه و اثار انقلاب و جنگ بر زندگی افراد عادی و جوانان و خانواده ها ی معمولی را به تصویر کشیده، فقط بعضی جاها از عبارت "شهرستانی" استفاده کرده بود که بیشتر درون مایه تحقیر و ایجاد طبقه تهرانی و غیر تهرانی میداد که خب در ذوق می زند.

4

سبک نگارش این کتاب قشنگ بود و اصطلاحات جالب و بامزه ای داشت... ولی فضای کتاب کمی تیره بود و حس های خوب و مثبت زیادی رو به آدم منتقل نمیکرد. علاوه بر اینکه احساس کردم افراد مذهبی و چادری رو کمی بد نشون داده...

4

کتاب جالبی بود، یه جور بامزه ای ابراز احساسات میکرد تو داستان، خیلی هم کشش داشت، فقط دوست داشتم آخرش یکم جذابتر تموم میشد، آخرشو خیلی تند جمع و جور کرد، ولی در مجموع نسبت به اینکه رمان فارسی خوب بود!

1

اصلا کتاب جالبی نبود.زنی سرگردان ک انگار در دنیای ارواح زندگی میکرد و کل زندگیش با ناخوشی گذشت بدون اینکه کوچکترین لذتی ببره بعضی قسمتها هم گنگ و نامفهوم بود..آخرشم ک خیلی بد تموم شد.اصلا کتاب جالبی نبود.

4

نثر کتاب جذاب بود ، در کنار تمام تلخی ها ، یک طنز مخفی تو نگارش جملات وجود داشت که از اتفاقات غمگین داستان میشد به امیدواری رسید ، خیلی این کتاب رو دوست داشتم .

4

موافقم کتاب پرکششی است.تازه بعد از اینکه تمام شد دوباره برگشتم از اول بخوانم تا بهتر بفهمم چی به چیه .شاید این هم یک سبک تازه از نوشتن باشه.

2

متن روان و خوبی داره . سیر تحول و دگرگونی ارزش ها و عقاید را هم تا حدودی نشان میده ولی داستان میتوانست منسجم تر و گذر زمان در ان ملموس تر باشه.

4

این کتاب رو به پیشنهاد آقای حامد عسگری خوندم . داستان و نثر روان و جالبی داشت ، تقریبا زمین نگذاشتمش تا تموم بشه . پیشنهاد میکنم بخونید

2

اصلا به دلم ننشست و نتونستم بیشتر از ۶۰ صفحه بخونم. نثر ضعیفی داشت و راوی داستان به نظر بیماری روانی داشت دائما در گذشته زندگی میکرد.

نمایش 16 نقد دیگر
3.8
(45)
٪30
99,500
69,650
تومان
٪30
شوهر عزیز من
شوهر عزیز من
فریبا کلهر

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
شوهر عزیز من
فریبا کلهر
نشر آموت
3.8
(45)
٪30
99,500
69,650
تومان