مقاله خواندن هنوز در میان کتابخوانها به سنت یا فرهنگ تبدیل نشده است. مقاله خواندن میتواند افق دید و نگاه انسان را نسبت به وضعیت خود، مسائل سياسي و اجتماعي جامعهاش ارتقا دهد و حتي بر آنها تاثیر بگذارد. درست مانند اتاقي از آن خود اثر ويرجينيا وولف كه بسياري آن را پايهگذار نقد ادبي فمينيستي ميدانند.
اتاقی از آن خود (A room of one's own) از مشهورترین کتابهای ویرجینیا وولف، نویسندهي انگلیسی است که در سال ۱۹۲۹ و در سن ۴۷ سالگی منتشر كرد. علاوه بر اهمیت شیوهي نگارشی، این کتاب ویژگیهای منحصربهفردي در نثر مقالهنویسی وارد کرد و خيليها اين كتاب را شکلدهندهي جریان نظری فمینیستی و به طور خاص نقد ادبی فمینیستی میدانند. موضوع محرومیتهای زنان قبل از ویرجینیا وولف هم وجود داشت. اما میتوان گفت وولف اولين کسی است که این مسئله را بررسی و تحليل كرده است. «جنس دوم» نوشتهي «سیمون دوبوار» هم با رويكردي نزدیک به اين كتاب در مدت كوتاهي بعد از چاپ اتاقي از آن خود منتشر شد.
وولف این کتاب را بعد از سخنرانیهای «زن و داستان» در «کالج نیوهام» و «کالج گرتن» در زمستان اواخر دههي بيست ميلادي و بعد از نوشتن مقالهای با همین نام در در مجله ادبی «فوروم» در نیویورك نوشت. اتاقي از آن خود یک سال بعد از اين سخنرانیها منتشر شد. در آن دوران وولف بیمار بود و در بستر بیماری به فکر نوشتن این کتاب افتاد. دفتر خاطرات ويرجينيا نشان میدهد که قصد داشت نوشتن كتاب «امواج» را آغاز کند، اما ايدهي نوشتن كتاب اتاقی از آن خود رهایش نمیکند و تصميم ميگيرد که كتاب را به سبک «نیمی محاوره و نیمی گفتوگوی درونی» بنويسد.
وولف در دفتر خاطراتش دربارهي نوشتن اين كتاب مينويسد: «با چنان سرعتی مینوشتم که وقتی قلم به دست میگرفتم، مثل بطری آبی بودم که سر و ته شده باشد. با نهایت سرعتی که میتوانستم مینوشتم؛ بیش از حد سریع. حالا برای تصحیح آن نوشتهها باید زحمت بکشم، اما این روش به آدم آزادی عمل میدهد و اجازه میدهد از فکری به فکر دیگر بپرد.»
ویرجینيا وولف (virginia woolf) یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم است. بانوی مؤلف، ناشر و فعال حقوق زنان که در دوران زندگی پرتلاطمش دو جنگ جهانی را پشت سر گذاشت و تصمیم گرفت با سنگهایی در جیبهایش به زندگی خود پایان دهد.
وولف با نام كامل «آدلاین ویرجینا وولف» در ۲۵ ژانویه سال ۱۸۸۲ در لندن به دنیا آمد. پدرش منتقد برجستهی آثار ادبی و فیلسوف مشهوری بود. مادرش زنی خوشچهره بود که در خانه محافل ادبیِ پر رفت و آمدی برگزار میکرد. ويرجينيا وولف اما ذوق و قریحهی نویسندگی را از پدرش به ارث برد و پدرش بود كه علاقه به ادبيات را در ویرجینای خردسال بیدار کرد و با تشویق او به مطالعهی آثار ادبی بزرگ جهان، تاثیر عمیقي بر علایق ادبي او گذاشت.
زندگی این نویسنده بسیار متاثر از مرگ زودهنگام مادرش است؛ چراکه به دنیال این فقدان حملات عصبی او آغاز شد و بیماری افسردگی گاه و بیگاه به سراغش آمد و زندگیاش را تحت تاثیر قرار داد.
وولف دو برادر داشت که پدر آنها را برای ادامهی تحصیل به دانشگاه کمبریج فرستاد. اما به دلیل تبعیضهای جنسیتی که در آن دوران وجود داشت، وولف از این امکان محروم ماند و در خانه با کمک معلمهای خصوصی آموزش دید. تبعیضی که به چشم او آمد و بعدها در مقالات بسیاری از این که زنان نمیتوانند همچون مردان به دانشگاه آکسفورد و کمبریج بروند ابراز تاسف کرد.
دومین ضربهی سنگین روحی وولف در طول زندگياش، مرگ پدرش بود. بعد از اين اتفاق دوباره حملههای عصبی به سراغ وولف آمد و همين دوران برای اولینبار اقدام به خودکشی کرد. هرچند فقدان پدر برای او بسیار سنگین بود، اما در بخشی از مقالاتش میگوید: «اگر پدرم در ابتدای دوران جوانیام از دنیا نرفته بود، من هرگز نمیتوانستم نویسنده شوم». وولف پس از مرگ پدرش مستقل شد، در محافل ادبی و روشنفکری رفت و آمد میکرد و کتاب مینوشت. مطالعهی آثار «مارسل پروست» و «هنری جیمز» در شیوهی نویسندگی او بسیار تاثیرگذار بود. ويرجينيا وولف در فاصلهی جنگ جهانی اول و دوم از از اعضای تاثیرگذار گروه «بلومزبری»، محفلی متشکل از نویسندگان، روشنفکران، هنرمندان و فیلسوفان انگلیس بود.
وولف در سال ۱۹۱۲ با دوست قدیمی برادرش «لئونارد وولف» ازدواج کرد. آنها پس از مدتی انتشارات «هوکارث» را تاسیس و آثار نویسندگانی مانند «کاترین منسفیلد» و «تی.اس.الیوت» را منتشر کردند. نكتهي جالب اين است كه این دو نویسنده در آن دوران بسیار گمنام بودند، اما وولف هميشه از اعتماد به جوانان صاحب ذوق استقبال میکرد. ذوق فکری و قریحهی ادبی برای او از نام و موقعیت و ثروت بااهمیتتر بود.
«سفر به بیرون» نام اولین کتاب این نویسنده است. ويرجينيا این کتاب را با الهام از زندگی شخصی خود و اطرافیانش نوشت و بخشهایی از آن را تغییر داد. از مهمترین آثار وولف میتوان به كتاب اتاقی از آن خود، «شب و روز»، «خانم دالووی»، «به سوی فانوس دریایی»، «اورلاندو»، «فلاش»، «سالها» و «بین دو پردهی نمایش» اشاره کرد.
او در نگارش از سبک سیال ذهن استفاده میکرد و با نگاهی انتقادی واقعیتهای درونی انسانها را تشریح میکرد. ويرجينيا وولف به رماننویسی جانی تازه بخشید و دریچههاي جديدي را به روي دنياي ادبيات گشود. به همين دليل منتقدان ادبي زيادي معتقدند كه بدون شک تعداد نویسندگاني كه از سبك نوشتاري وولف تاثیر گرفتند، بسيار است. امروزه کتابهای او چه به لحاظ محتوا و چه به لحاظ آیین نگارش در دانشگاههای معتبر جهان تدریس میشوند. علاوه بر این اندیشههای فمینیستی وولف دربارهي برابری مردان و زنان در ازدواج، تحصیل و شغل برای فعالان حقوق زنان راهگشا بود.
او و «سیمون دوبووار» دو نویسندهای بودند که با انتشار نظریههاي برابریطلبانهی خود، نقش مهمی در پیشبرد فعالیتهای فمینیستی در جهان داشتند. وولف که در زمان جنگهای جهانی اول و دوم تعداد بسیاری از اطرافیانش را از دست داده بود، ناامید از بهبود بيماري افسردگياش و با اين ديد كه بیشتر از اين زندگی همسرش را تباه نکند، کتاب «بین دو پردهی نمایش» را تمام کرد و پس از آن با سنگهایی در جیبهایش به رودخانهی «اوز» رفت و به زندگی خود پایان داد.
در سال ۲۰۰۲ میلادی فیلمی با نام «ساعتها» با محوريت داستاني سه زن ساخته شد. داستان اين فيلم بهصورت موازي يك روز از زندگي سه زن در زمانهاي متفاوت را نشان ميدهد. «نیکول کیدمن» در نقش ویرجینیا وولف که در حال نگارش رمان «خانم دالووی» است، «لورا براون» با بازی «جولین مور» که سالها بعد در حال خواندن اين است و «کلاریسا واگان» با بازی «مریل استریپ» که میخواهد مانند خانوم دالووی یک مهمانی برگزار کند.
«انتشارات نیلوفر» با مديريت «محمد کریمی زنجانی» دههها است انتشار آثار بزرگان ادبيات ايران و جهان را در کارنامهی فرهنگیاش دارد. اين انتشارات با سابقهای طولاني در حوزهي نشر و فرهنگ تا به امروز کتابهای مهمی از سيمين دانشور، جلال آلاحمد، ابوالحسن نجفی و بسیاری از نویسندگان دیگر منتشر كرده است.
« صفورا نوربخش» مترجم و فعال اجتماعی در گردهمایی «ادبیات از نگاه زنان» در سال 1381 که از طرف گروه تخصصی مطالعات زنانِ انجمنِ جامعهشناسی ایران دعوت شده بود، سخنرانی کرد. پس از چاپ این سخنرانی در شمارهی اول فصلنامهی سمرقند که به ويرجينيا وولف اختصاص داشت و پیشنهاد «مژده دقیقی» برای ترجمهی کتاب اتاقی از آن خود مصمم شد این اثر را ترجمه کند. او در مقدمهی کتاب از «فرزانه فرحزاد» به عنوان استاد و تکیهگاهش نام برده است و از «مژده دقیقی» برای ویراستاری و همراهیاش به طور ویژه قدردانی میکند.
اتاقي از آن خود با ترجمهی «صفورا نوربخش» توسط «انتشارات نيلوفر» در سال 1383 چاپ شد. برگردان دیگری از این کتاب در سال 1391 با همین عنوان توسط «انتشارات روزگار نو» و ترجمهی «معصومه مهرشادی» منتشر شد. علاوه بر اين مترجمها، «هدي طاهري» و «معصومه مهرشادی» هم اين اثر وولف را به فارسي ترجمه كردهاند.
علاقهمندان به آثار ويرجينيا وولف و کتاب اتاقی از آن خودميتوانند نسخهی الكترونيك آن را با ترجمههای «صفورا نوربخش» و «معصومه مهرشادی» در سايت فيديبو خريد و دانلود كنند.
آیا باید جنگ را مقصر بدانیم؟ در اوت 1914 که توپها شلیک شد، آیا مردان و زنان به راحتی در چهرهی یکدیگر خواندند که عشق و عاشقی نابود شده است؟ بیشک دیدن چهرهی رهبرانمان در نور آتشبار (به خصوص برای زنان با خواب و خیالهایشان دربارهی تعلیم و تربیت و چیزهای دیگر) ضربهی روحی تکاندهندهای بوده. این رهبران _آلمانی، انگلیسی، فرانسوی_ چقدر زشت به نظر میآمدند، چقدر ابله. اما هر چیز یا هر کس را هم که مقصر بدانیم، آن خیالی که الهامبخشِ تنیسون و کریستینا روزتی بود تا با آن شور و حرارت دربارهی آمدن معشوق خود شعر بسرایند، امروز نسبت به آن زمان به مراتب نادرتر است. کافی است بخوانیم، نگاه کنیم، گوش بدهیم، به خاطر بیاوریم. اما چرا دنبال مقصر بگردیم؟ اگر آن خیال واهی بود، چرا آن فاجعه را، هرچه بود، نستاییم، فاجعهای که آن خیال واهی را از میان برد و حقیقت را جایگزین آن کرد؟ زیرا حقیقت... این نقطهها نشاندهندهی محلی است که، در جستجوی حقیقت، پیچ جاده را به طرف فرنهام رد کردم. بله البته، از خودم پرسیدم حقیقت کدام بود و خیال کدام.
فرمت محتوا | epub |
گوینده هوشمند (AI) | راوی |
حجم | 1.۰۶ مگابایت |
تعداد صفحات | 160 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۵:۲۰:۰۰ |
نویسنده | ویرجینیا وولف |
مترجم | صفورا نوربخش |
ناشر | نشر نیلوفر |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۲/۰۸/۲۰ |
قیمت ارزی | 3 دلار |
قیمت چاپی | 68,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
این کتاب در قالب یک سخنرانی توسط خانم وولف در مورد موضوع &#۳۴;زن و داستان&#۳۴; به صورت یک مونولوگ هست و به مسئله استقلال مالی و فکری زنان اشاره دارد که چطور این موضوع بر نوشتههای زنان نویسنده موثر است و اینکه این استقلال مالی و فکری چطور در طول تاریخ از زنان گرفته شده، و زنانی که تابوشکنی کرده اند تا آزادانه بنویسند و شعر بگویند. البته برای درک بهتر از این کتاب آشنایی با تاریخ ادبیات انگلیس بسیار مهم است چون در طول کتاب از اسامی زیادی نام برده شده که آشنایی ضمنی با نوشتهها و عقاید آنها به فهم کتاب کمک میکند. در این سخنرانی خانم وولف به تاثیر جنسیت در نوع نگارش رمان صحبت میکند، وهمین باعث میشود که بعد از مطالعه این کتاب رمانها را با دیدی متفاوت مطالعه کنیم و صرف داستان را پیگیری نکنیم بلکه تاثیر جنسیت نویسنده در متن داستان و نوع بیان مطالب را هم مورد توجه قرار دهیم. کتاب برای کسانی که شوق به نویسندگی دارند جالب و پر محتواست.
۱.کتاب داستانی نیست. ۲.مقالاتی پژوهشی ست که چون در ۱۹۲۸ انجام شده در قالب ادبیات کلاسیک و توصیفات پیچیده و مکرر ارائه می شود و همین خواندن و ارتباط برقرار کردن را سخت می کند. ۳.موضوع پژوهش داستان نویسی زنان است که با توجه به گذشت حدود ۱۰۰ سال و تحولات صورت گرفته انچنان قابل استفاده و استناد در عصر حاضر و سال ۲۰۲۰ نیست. ۴.در مجموع این کتاب ۲۰۰ صفحه ای (با فونتی که من خواندم) می تواند در ۱۰ صفحه مطلب مفید و غیر تکراری خلاصه شود و مابقی صفحات اورده ای ندارد و بدون اغراق قابل حذف کردن است. ۵. در مجموع لذت نبردم.
حتی یک صفحه از متن کتاب نگذاشتید ، خسته نباشید واقعا ،
یادمون نره از فیدیبو تشکر کنیم که هر روز صبح ما را غافلگیر میکنه
اقایون و خانما همه این کتابو باید بخونن.شناخت بهتری نسبت به زن و زن های زندگیشون پیدا میکنن.و ختی باعث میشه مردها هم تعریف بهتری از خودشون بدن.نه اینکه کتابی باشه درمورد خصوصیات زن.بلکه کتابیه درمورد اینکه زنها با چه شرایطی جایگاه الانشونو دارن.
به همه پیشنهاد نمی شه چون نثر روانی نداره و بیشتر مقاله ای هستش. با سخنانش تا حدود زیادی موافقم اما اواسط کتاب از شنیدن تعداد زیادی اسم، خسته میشی. اون قسمت که شکسپیر رو با خواهرش مقایسه می کنه و توضیح می ده که به خاطر قوانین، هنجار و فرهنگِ ضد زن در گذشته هیچ زنی شکسپیر نمی شده.
راستیش برخلاف نظر دوستان خوب من اصلا ازطرز نگارش .نگارش داستان وهرچیزی دیگه اصلا خوشم نیومد و یجورایی اونقدر خسته کننده بود واسم که ادامش رو نخوندم.واقعا حیف پولی که دادم کتابی خوبه که به عقیده من خواننده رو جذب کنه نه همش مقدمه چینای مسخره.خلاصه اینکه من اصلا راضی نبودم
در کل، به بررسی جایگاه زن در اجتماع و اینکه چجوری تلاش کرد تا خودش رو کم کم بالا بکشه پرداخته. می تونه کتاب خیلی خیلی ارزشمندی باشه. اما انقدر از این شاخه به اون شاخه می پره و تفکرات یک ذهن مشوش رو بیان می کنه که بیشتر من رو خسته کرد و نتونستم از خوندنش لذت ببرم.
ترجمه ی کتاب روان و قابل فهمه ، البته چون روایت داستانی نداره ممکنه کمی سخت باهاش ارتباط برقرار کنید ، اما به هر حال کتابی هست که بنظر من نه تنها خانم ها ، بلکه مرد ها هم نیازه حداقل یک بار بخونن . با تشکر از فیدیبو:)
نظرات و افکار فمنیستیِ ویرجینیا وولف واقعا فوقالعادهست و طرزی که راجع به هر عقیدهش توضیح میده و دلیل میاره واقعا خوانندهی مخالف رو به سکوت وا میداره. یک کتابِ کمی سخت و چالشبرانگیز، اما خواندنی.