کتاب بازی برنده ها نشر هورمزد

وین دایر: «پیام کتاب بازی برنده‌ها بسیار تکان‌دهنده و درعین‌حال ساده است: شما از یک منبع سرشار از عشق و سلامتی هستید. وقتی با آن منبع هماهنگ شوید، می‌توانید قدرت منبع انرژی‌تان را دوباره به دست آورید. قدرت برآورده کردن آرزوهایتان دوباره از آن شما می‌شود، سلامتی را بار دیگر کسب می‌کنید، فراوانی جایگزین کمبود می‌شود و هدایت الهی را به شکل درست در موقعیت‌های کاملاً دقیق خواهید یافت.»

درباره کتاب بازی برنده‌ها

کتاب «برنامه‌ریزی برند» نوشته‌ی «استر هیکس» و «جری هیکس» در سال 2004 منتشر شد. این کتاب درباره‌ی مجموعه آموزه‌هایی به نام آبراهام است که به کمک آن‌ می‌توان به رفاه مالی، سلامتی، جسمی و روحی رسید. آبراهام وجودی غیری مادی است که از ذهن نیرومند انسان نشئت گرفته است، طبق آبراهام سعادتمندی، شادی، خوشبختی و سلامتی در این دنیا نتیجه‌ی افکار ذهن است. نویسندگان این کتاب در این اثر از تأثیر افکار انسان و قدرت ناخودآگاه می‌گویند. آن‌ها بر این باور هستند افکار انسان قابلیت ارتعاش دارند به همین دلیل بهتر است به آرزوها و اهداف فکر کرد تا تحقق آن‌ها زودتر رخ دهد. این کتاب پس از انتشار تحسین و تمجید نویسندگان حوزه‌ی خودشناسی و موفقیت ازجمله لوئیس ال هی، جان گری، وین دایر، جک کنفیلد و ... را به دنبال داشت.

کتاب «برنامه‌ریزی برند» در دو فصل به‌طور کامل درباره‌ی قدرت ناخودآگاه و ذهن انسان صحبت می‌کند، این دو فصل عبارت‌اند از:

• توانایی درک احساس خوب در زمان حال
• مراحلی برای کمک به عملی کردن آموخته‌های شما

درباره استر هیکس و جری هیکس

«استر هیکس» Esther Hicks نویسنده و سخنران انگیزشی اهل آمریکا در ماه مارس سال 1948 به دنیا آمد. او نویسنده‌ی کتاب‌های معنوی و الهام‌بخش است که بسیاری از آن‌ها را با همکاری «جری هیکس»، همسرش نگاشته است. تمامی آثار این دو نویسنده درباره‌ی قانون آبراهام است.

ترجمه کتاب بازی برنده‌ها به زبان فارسی

کتاب «بازی برنده‌ها» نوشته‌ی «استر هیکس» و «جری هیکس» را انتشارات هورمزد با ترجمه‌ی «فرناز کامیار» در سال 1395 منتشر کرده است که در همین صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «فرناز کامیار» مترجم این اثر کتاب‌های حوزه‌ی موفقیت و خودشناسی را ترجمه می‌کند و از ترجمه‌ی دیگر او می‌توان به کتاب «۴۸ قانون قدرت» اثر «یوست الفرز» و «زندگی مرموز استیو جابز» اثر «دانیل لیونر» اشاره کرد که نسخه‌ی الکترونیک آن‌ها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. این کتاب با عناوین دیگر همچون «بخواهید تا برسید» هم به چاپ رسیده است.

در بخشی از کتاب بازی برنده‌ها می‌خوانیم

آیا تاکنون سیستم‌های جهت‌یاب محلی در اتومبیل‌ها را دیده‌اید؟ یک آنتن روی سقف اتومبیل شما به ماهواره‌های موجود در فضا علامت می‌فرستد تا موقعیت فعلی شمارا تشخیص دهد. وقتی مقصد خود را وارد می‌کنید، کامپیوتر فاصله‌ی بین محل فعلی شما و مقصد را محاسبه می‌کند. مانیتور مسافت را گزارش می‌دهد و بهترین مسیر را پیشنهاد می‌کند و وقتی شروع به حرکت می‌کنید سیستم به‌صورت شفاهی یا کتبی جهت‌های رسیدن به مقصد را می‌گوید.

سیستم جهت‌یاب هیچ‌گاه نمی‌پرسد: «کجا بوده‌اید؟» یا «چرا این‌همه مدت آنجا بوده‌اید؟»‌تنها هدف سیستم کمک دررسیدن به مقصد است. احساسات شما نیز به‌صورت مشابه عمل می‌کنند چون نخستین وظیفه‌ی آن‌ها کمک به شما درحرکت از جای فعلی به مقصدتان است.

اگر رابطه‌ی بین مکان فعلی و مقصد را بدانید خیلی مهم است، زیرا بهتر به مقصد خواهید رسید. آگاهی از محل فعلی و مقصدتان ضروری است و با این آگاهی تصمیم‌هایی دقیق‌تر می‌گیرید.

محیط اطراف، دربرگیرنده‌ی انگیزه‌های فراوان است و اغلب دیگران سعی می‌کنند به شما کمک کنند که برای رسیدن به نتیجه‌ی مطلوب، متفاوت عمل کنید.

شما با قوانین و مقررات شده‌ی ساخته دیگران محاصره شده‌اید و هر فردی درباره‌ی رفتار شما عقیده‌ای خاص دارد، اما ممکن نیست تحت تأثیر نظرهای دیگران قرار بگیرید. از آن‌ها راهنمایی بخواهید و در مسیر درست به سمت مقصدتان باشید.

گاهی درراه خود برای خشنود کردن دیگران، مسیرتان را عوض می‌کنید و با این تغییر جهت نه‌تنها دیگران را راضی نگه نمی‌دارید. بلکه خود را نیز نمی‌توانید راضی کنید و چون به جهت‌های مختلف کشیده می‌شوید راه اصلی رسیدن به مقصد را از دست می‌دهید.

شادی بزرگ‌ترین هدیه‌ای است که می‌توانید به دیگران بدهید، زیرا در وضعیت شادی خوش‌حالی و سپاس‌گزاری، کاملاً به منبع انرژی مثبت و یک جریان ناب متصل هستید و وجود واقعی‌تان در شما جاری است و وقتی در چنین وضعیت ارتباطی باشید، به هر چیز یا هرکسی که فکر کنید از این وضعیت سود می‌برند.

هیچ‌کس دیگری برای برآورده شدن اهدافش نیازمند شما و اعمالتان نیست، زیرا همه به‌گونه‌ای یکسان به جریان خوشبختی یابی ابدی دست دارند. بیشتر کسانی که این موضوع را نمی‌دانند فقدان توانایی حس خوب آزارشان می‌دهد و از شما می‌خواهند که کاری کنید تا باور کنند که می‌توانند حسی خوب داشته باشند؛ اما نه‌تنها با مسئول کردن شما در شاد کردنشان، شمارا در وضعیتی نامطلوب قرار می‌دهند بلکه خودشان را نیز در تنگنا می‌گذارند زیرا آن‌ها نمی‌توانند رفتارهای دیگران را کنترل کنند و اگر چنین کنترلی برای شادی آن‌ها ضروری باشد، واقعاً برایشان مشکل‌ساز است.