«داستان کوتاه» ژانری مهم در ادبیات است که کمتر به آن پرداختهشده است. در طول تاریخ تعریفهای مختلفی برای داستان کوتاه ارائهشده است. متداولترین تعریف آن «داستانی است، که بتوان آن را در زمان کوتاهی مطالعه کرد و به پایان رساند.» دانشنامهی بریتانیکا داستان کوتاه را نوشتهای تعریف میکند که از رمان کوتاهتر است و شخصیتهای کمتری در داستان داخلت دارند. اما بهترین و مشهورترین تعریف را ادگار آلنپو، نویسندهی آمریکایی، از داستان کوتاه دارد. او در کتاب فلسفهی نگارش میگوید:« داستان کوتاه آن است که کوتاهتر از رمان باشد و بیشترین زمانی که برای مطالعه باید برای آن صرف کرد، بین 30 دقیقه تا دو ساعت باشد.» آلنپو میگوید:«داستان کوتاه برخلاف رمان باید تنها یک خط داستانی داشته باشد و تنها یک شخصیت اصلی داشته باشد.» نویسندگان بزرگ را نباید تنها با رمانهایشان بررسی کرد بلکه نمود هنرنمایی آنها در نگارش داستان کوتاه بیشتر و بهتر دیده میشود.
بدیهی است هنگامیکه نام فئودور داستایفسکی را بشنویم به یاد رمان جنایت و مکافات و برادران کارامازوف بیافتیم. اما حقیقت این است که داستان کوتاه های فئودور داستایفسکی سنگ محکهای بهتری برای سنجش نویسندگی او هستند. کتاب قمار باز که یکی از بهترین داستان کوتاههای او است بدون شک میتواند برای شروع بهترین کتاب باشد. خواندن این کتاب به شما کمک میکند تا بیشتر و بهتر با قلم داستایفسکی آشنا شوید و با دقت به روش مطرح کردن داستان میتوانید توانایی او را در نگارش تحسین کنید.
کتاب قمارباز نوشتهی فئودور داستایوفسکی است. این کتاب برای نخستین بار در سال 1866 و زمانی که این نویسنده تحت فشار شدید برای پرداخت بدهیهایش قرار داشت نوشته شد. فئودور داستایفسکی این کتاب را تحت تاثیر تجربیات خودش در قمار نوشته است و به همین دلیل است که داستان جزئیات ظریفی دارد که به داستان کشش فوقالعادهای میبخشد. فردریش نیچه، فیلسوف مشهور آلمانی دربارهی این رمان مینویسد: «آنچه دربارهی روانشناسی آموختهام، نتیجهی مطالعهی آثار این نویسندهی بینظیر روس است.»
داستان کتاب قمارباز با خروج شخصیت اصلی داستان از قمارخانه آغاز میشود. آلکسی ایوانویچ معلم سرخانهی خانوادهای روس و ثروتمند است که به خاطر ولخرجی و ورشکستگی مالی مجبور به مهاجرت میشوند. ایوانویچ عاشق خواهر صاحب خانه، پولینا، میشود. از آنجایی که آلکسی معتقد است در قمار خوش شانس است از آلکسی مقداری پول میگیرد و در ابتدا در قمار برنده میشود اما به این برد قناعت نمیدهد و بازی را آنقدر ادامه میدهد تا در بازی بی انتهای قمار میافتد.
پس از دو هفته غیبت برگشته ام. کسان ما الان سه روز است که در رولتنبورگ سکونت گزیده اند. خیال می کردم مرا مانند مسیح انتظار می کشند. ولی اشتباه می کردم. ژنرال که رفتاری بس آسوده و فارغ داشت با من به تفرعن صحبت می کرد و مرا پیش خواهرش فرستاد. پیدا بود که عاقبت موفق شده اند پول قرض کنند و نیز به نظرم آمد که ژنرال از نگاه من پرهیز می کرد.
ماری فیلیپوونا که سرش خیلی شلوغ بود با من جز چند کلمه حرف نزد؛ با وجود این پول را ازمن گرفت، شمرد و به گزارش من تا آخر گوش داد. برای شام مجللی که به عادت مسکویی ها، که هر وقت پولدار باشند می دهند. منتظر مزنتسوف مردکی فرانسوی و یک انگلیسی بودند. پولینا آلکساندرونا وقتی مرا دید پرسید که چرا این قدر دیر کرده ام و بی آن که منتظر پاسخ من باشد فورا منصرف شد. پیدا بود که در این کار تعمد داشت. با وجود این می بایست ما با هم صحبت می کردیم. آن چه می باید برای او بگویم بر دلم سنگینی می کرد.
به من در طبقه ی پنجم، یک اطاق کوچک داده بودند. در مهمان خانه همه می دانستند که من از «ملتزمان رکاب زنرال» هستم. همه چیز نشان می داد که آن ها موفق شده اند خودشان را این طور بنمایانند. در این جا همه ی مردم زنرال را یک رجل بسیار بزرگ و ثروتمند روس می شمارند.
پیش از شام، در ضمن دیگر ماموریت هایی که به من داد- دو تا اسکناس هزار فرانکی هم داد که خرد کنم. من آن ها را در دفتر مهمان خانه خرد کردم و حالا مردم اقلا برای مدت هشت روز ما را میلیونر حساب خواهند کرد. تصمیم گرفته بودم که میشل و نادینا را به گردش ببرم و توی پله ها بودم که ژنرال مرا خواست. وقت گیر آورده بود که از من بازجویی کند و بپرسد که بچه ها را کجا می خواهم ببرم. این مرد به راستی قادر نبود که مرا از روبرو نگاه کند. خیلی دلش می خواست این کار را بکند. ولی من در هر بار چنان نگاه مستقیم و خالی از احترامی بر او میدوختم که پیدا بود طاقتش را نداشت.
فئودور داستایفسکی یکی از کلیدی ترین و مهمترین نویسندگان روسیه متولد نوامبر 1821 است. او در کودکی مادر خود را از دست میدهد و به همین دلیل زندگی سختی را پشت سر میگذارد. داستایفسکی در سال 1838 وارد دانشگاه مهندسی نظامی سن پترزبورگ میشود. او بعد از فارغ التحصیلی از دانشکده به ترجمه روی میآورد و مشهورترین اثر بالزاک یعنی اوژنی گرانده را ترجمه میکند و بعد به سراغ نویسندگی میرود. با نوشتن رمان «بیچارگان» که در فارسی با نامهای «نگون بختگان» و «مردم فقیر» هم ترجمه شده، به نویسندگان معترض سن پترزبورگ پیوست.
در دو سال بعدی، رمانهای دیگر او «همزاد»، «آقای پروخارچین» و «زنِ صاحبخانه» منتشر شد. در آن زمان جاسوسی به محافل روشنفکریشان نفوذ کرد و فیودور به جرم براندازی حکومت در آوریل 1849 به زندان انداخته شد. حکم اعدامی که برای او صادر شده بود به چهار سال زندان در سیبری و انجام خدمت سربازی تغییر کرد. حکومت تزار برای نشان دادن ابهت خود در دسامبر آن سال مراسم اعدامی نمایشی با هدف ایجاد ترس و وحشت در زندانیان برگزار کرد که در این مراسم تعدادی از زندانیان از جمله داستایِفسکی مقابل جوخههای آتش قرار گرفتند. داستایِفسکی معتقد بود این نمایش از تاثیرگذارترین لحظههای زندگیش بوده است.
فئودور داستایفسکی به عنوان یکی از نویسندگان رئالیست روسی، در کتابهایش به مسائل وجود و حیاتی انسانها میپردازد. مسائلی مانند عشق، ثروت، حسرت، شهرت و... داستایفسکی دائما بر این تلاش بوده است که شخصیتهایش را باورپذیر شرح دهد.
کتاب قمار باز اثر فئودور داستایفسكی تاکنون توسط بیش از 20 انتشارات با ترجمههای مختلف در ایران منتشر شده است. کتاب قمارباز با ترجمه جلال آلاحمد را نشر «روزگار» منتشر شده است که در فیدیبو قابل دانلود است. همچنین نسخه الکترونیکی و صوتی ترجمه «سروش حبیبی» از قمارباز داستایفسکی هم در سایت فیدبو در دسترس است.
جلال آلاحمد برای اولین بار در سال 1327 قمار باز را از زبان فرانسه به فارسی برگرداند و انتشارات «فردوسی» آن را منتشر کرد. پس از آلاحمد، «مهرداد مهرین» کتاب را ترجمه کرد که از لحاظ کیفی در حد ترجمه جلال بود. «سروش حبیبی» مترجم خوشسابقه کشور، کتاب را از متن روسی به فارسی ترجمه کرد که انتشارات «چشمه» این ترجمه را منتشر کرده است. «صالح حسینی» مترجم دیگری است که در دهه هفتاد؛ کتاب را به فارسی برگرداند و نشر «نیلوفر» آنرا چاپ کرد. اما در کنار نام این بزرگان حمیدرضا آتشبراب هم کتاب را برای نشر علمی فرهنگی ترجمه کرده است. آتشبراب پژوهشگر ادبیات روسیه است و تلسطی مثال زدنی بر ادبیات روسیه دارد.
خواندن این کتاب را به همهی خوانندگان فیدیبو پیشنهاد میکنیم. کتاب قمارباز تاکنون به بیش از سی زبان دنیا ترجمه شده است و بار ها در فهرست کتابهایی که باید پیش از مرگ آنها را بخوانید قرار گرفته است.
آنچه در بالا خواندید نقد و بررسی کتاب قمارباز اثر فئودور داستایوفسکی با ترجمهی جلال آل احمد بود. خرید و دانلود کتاب الکترونیکی این اثر در همین صفحهی فیدیبو امکانپذیر است.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۲۴ مگابایت |
تعداد صفحات | 248 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۸:۱۶:۰۰ |
نویسنده | فئودور داستایفسکی |
مترجم | جلال آلاحمد |
ناشر | نشر روزگار |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۳/۱۲/۲۸ |
قیمت ارزی | 5 دلار |
قیمت چاپی | 48,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
متاسفانه ترجمه جلال آل احمد اصلا جالب نیست و در انتشارات فرادانش خیلی از قسمت های کتاب حذف شده و کتاب رو غیر قابل تحمل کرده ولی با ترجمه شخص دیگه قطعا ارزش خوندن داره
تاکید میکنم که ترجمه آل احمد رو نخونید. ایشون از ترجمه فرانسوی این کتاب، به فارسی ترجمه کردن. انگار مجبورشون کرده بودن! یه ترجمه مستقیم روسی به فارسی پیدا کنید و مترجمی که با ادبیات روسیه آشنا باشه
خنک ان قمار بازی که بباخت هر چه بودش.....
این کتاب در فرا کتاب رایگان است
منم به نوبه خودم باید بگم که ترجمه به نظر ناقصه ویجورایی نمیتونی خوب کانکت شی با داستان وگرنه قطع به یقین داستایفسکی از بزرگترین نویسنده های ادبی جهان به شمار میره و قلم جادویی داره
یه قمارباز میفهمه چی میگه خدای من مگه از داستایفسکی بهترم داریم
من ترجمه صالح حسینی رو خوندم عالیه، ترجمه جلال آل احمد دوست ندارم. و این که داستایوفسکی محشره!
ترجمه آل احمد افتضاحه. من هیچی از کتاب نفهمیدم. اصلا با ترجمه آل احمد پیشنهاد نمی کنم.
بدترین ترجمه ی قرن جلال آل احمد باعث شد من اون موقع که زیاد کتابخون نبودم از این کتاب بدم بیادو فک کنم مشکل از کتابه
شاید برای همه جالب توجه نباشه اما اگر اهل کتاب باشید واقعا لذت میبرین