اگر از آن دسته خوانندگانی هستید که به داستانهای عمیق، احساسی و لطیف علاقه دارند، شبهای روشن یکی از آن آثاری است که تا مدتها در ذهن و قلبتان باقی خواهد ماند. این رمان کوتاه اما پرمغز، اثری از فیودور داستایفسکی، نویسندهی نامدار روسی است که با ترجمهی روان و دلنشین حمیدرضا آتشبرآب و از سوی بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه منتشر شده است.
داستایفسکی در شبهای روشن، ما را به دنیای مردی تنها و خیالپرداز میبرد که شبهای سنپترزبورگ را با رویاهایش زنده نگه میدارد. او که عمری را در تنهایی و خیالات خود گذرانده، در یکی از همین شبهای سرنوشتساز، دختری غمگین و رؤیاپرداز را ملاقات میکند. این دیدار آغاز یک دوستی کوتاه اما تأثیرگذار است که در طی چهار شب روایت میشود؛ شبهایی که هرکدام پر از احساس، امید، اشتیاق و در نهایت، حقیقت تلخی است که تنها عاشقان واقعی آن را درک میکنند.
داستان در خیابانهای سنپترزبورگ میگذرد، جایی که یک جوان خیالباف و تنها، دنیای پر از احساسات و خیالات خود را با ملاقات دختری که چشمانتظار عشق از دسترفتهاش است، درهم میآمیزد. لحظه دیدار این دو نفر، نقطه عطفی در زندگی آنهاست؛ اتفاقی که به روشنشدن دنیای تاریک پسر و تغییر مسیر سرنوشت دختر میانجامد. اما آنچه این داستان را بینهایت خاص و تأثیرگذار میکند، نه فقط روایت عشق و دوستی، بلکه بیان ساده و صمیمی احساسات انسانی است.
داستایفسکی، در این کتاب، نقبی به روح انسان میزند و نشان میدهد که چگونه کوچکترین ارتباطات انسانی میتوانند معنای جدیدی به زندگی ببخشند. شخصیت اصلی داستان که داستایفسکی او را خیالاتی مینامد، کسی است که با خیابانها و دیوارهای سنپترزبورگ حرف میزند و در دنیای ذهنی خود زندگی میکند. ملاقات او با دختر، سفری احساسی را آغاز میکند که خواننده را عمیقاً تحتتأثیر قرار میدهد.
هرچند این اثر در زمره شاهکارهای عظیم داستایفسکی مانند جنایت و مکافات یا برادران کارامازوف قرار نمیگیرد، اما زیبایی آن در سادگی و خلوص داستان نهفته است. این رمان کوتاه، مانند یک شعر عاشقانه، دل خواننده را میرباید و او را به تفکر درباره عشق، امید و گذرای بودن لحظات زندگی وامیدارد.
فئودور میخاییلوویچ داستایفسکی، یکی از بزرگترین نویسندگان تاریخ ادبیات جهان، در ۳۰ اکتبر ۱۸۲۱ در مسکو به دنیا آمد. او در خانوادهای متوسط بهدنیا آمد؛ پدرش پزشکی سختگیر و مادرش زنی مهربان و اهل مطالعه بود. دوران کودکی و نوجوانی داستایفسکی تحتتأثیر تربیت مذهبی و سختگیریهای پدرش قرار داشت. او پس از فارغالتحصیلی از دانشکده نظامی، شغلی در وزارت جنگ به دست آورد، اما علاقهاش به ادبیات باعث شد که این مسیر را رها کند و به نوشتن روی آورد.
نخستین رمان او، بیچارگان، تحسین بسیاری از منتقدان را برانگیخت و او را بهعنوان نویسندهای برجسته معرفی کرد. اما زندگی او، همچون آثارش، سرشار از فراز و نشیب بود. در سال ۱۸۴۹، به جرم عضویت در یک گروه روشنفکری که علیه حکومت فعالیت میکرد، دستگیر و به اعدام محکوم شد. اما در آخرین لحظه، این حکم به چهار سال کار اجباری در سیبری کاهش یافت. این تجربه، تأثیری عمیق بر نگاه داستایفسکی به زندگی و روان انسان گذاشت.
داستایفسکی پس از آزادی، به خلق آثار بزرگی پرداخت که هر یک از آنها نشاندهنده نگاه عمیق او به روان انسان و تضادهای درونی اوست. شاهکارهایی مانند خواب عمو جان و برادران کارامازوف، همگی بیانگر توانایی بینظیر او در کاوش در زوایای تاریک و روشن روان آدمی هستند. او در سال ۱۸۸۱ در سنپترزبورگ درگذشت، اما آثارش همچنان جزو مهمترین میراثهای ادبی جهان باقی ماندهاند.
شبهای روشن داستانی کوتاه اما بینهایت تأثیرگذار است که هر خوانندهای را به دنیای خیال و احساسات عمیق انسانی میبرد. داستایفسکی در این اثر، با ظرافتی بینظیر، قصهای ساده اما پرمفهوم را روایت میکند. اگر بهدنبال کتابی هستید که شما را درگیر زیباییهای ادبی و عمق عاطفی کند، شبهای روشن انتخابی بینقص است.
این کتاب درباره تنهایی، خیالپردازی و امید است. شخصیت اصلی داستان، که انسانی خیالاتی و تنهاست، نماینده بسیاری از ماست که در دنیای مدرن بهدنبال معنا و ارتباط میگردیم. داستایفسکی با نثری روان و احساسی، ما را به دنیای این شخصیت وارد میکند و باعث میشود که دردها و شادیهای او را حس کنیم. این اثر، بیش از هر چیز، یک دعوت به تأمل است؛ تأمل دربارۀ لحظات کوتاه اما تأثیرگذار زندگی و نقش عشق و ارتباط انسانی در آن.
یکی دیگر از دلایلی که این کتاب را باید خواند، سبک ساده و شاعرانه داستایفسکی در روایت این داستان است. برخلاف رمانهای پیچیدهتر او، شبهای روشن بسیار روان و قابلفهم است و میتواند مخاطب را بهسرعت درگیر خود کند.
آدم احساس میکند که این مرغِ خیال که همیشه در پرواز است عاقبت خسته میشود، با آن تنش دائمیاش رمق میبازد، زیرا آدم در عالم خیال بزرگ میشود و از آرمان گذشتهاش درمیگذرد، آرمان گذشته داغان میشود و به صورت غبار درمیآید و اگر زندگی تازهای نباشد آدم باید آن را با همین غبار مرده بازبسازد و درعین حال روح چیز دیگری لازم دارد و آن را میخواهد. مرد خیالباز بیهوده خاکستر خوابهای کهنه را زیرورو میکند و در آنها شرارکی میجوید تا بر آن بدمد و آن را شعلهور کند و با آتشِ بازافروخته دلِ سردیگرفته خود را گرم کند و باز آنچه در گذشته آنقدر دلنشین و روحانگیز بود و خون را به جوش میآورد و چشمها را پراشک میکرد و فریبش شیرین بود دوباره زنده کند.
ناستنکا، هیچ میدانید کار من به کجا کشیده بود؟ میدانید من مجبورم که سالگرد رؤیاهای خود را جشن بگیرم، سالگرد آنچه را که زمانی برایم دلچسب بود، اما در واقع هرگز وجود نداشت، زیرا این جشن یادآور رؤیاپردازیهای بیمعنی وهمگونه گذشته است، رؤیاهای احمقانهای که دیگر وجود ندارند، زیرا چیزی ندارم که جایگزین آنها کنم؛ آخر رؤیا را باید تجدید کرد.
اگر از خواندن شبهای روشن لذت بردید، پیشنهاد میکنیم به سراغ کتابهای زیر بروید که هرکدام از جنبههای مختلف، احساسات مشابهی را در شما برمیانگیزند:
· کتاب رمان سه شنبه ها با موری، نوشته میچ آلبوم نشر انتشارات البرز
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۱۵ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 200 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۶:۴۰:۰۰ |
نویسنده | فیودور داستایفسکی |
مترجم | حمیدرضا آتشبرآب |
ناشر | بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه |
زبان | فارسی |
عنوان انگلیسی | Белые ночи |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۸/۲۴ |
قیمت ارزی | 6 دلار |
قیمت چاپی | 295,000 تومان |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
ترجمه روان و قلم دلنشینن..
#کتاب_بعدی_من
#کتاب-بعدی-من