0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
کتاب  بیوه ها نشر ماهی

کتاب بیوه ها نشر ماهی

کتاب متنی
نویسنده:
درباره بیوه ها

تعداد زیادی از داستان‌های تاریخی و سیاسی گره‌خورده باشخصیت‌های مردان کنشگر و مبارز است. آن‌ها در میان جریانات و اتفاق‌های سیاسی برای حفظ زندگی و خانواده‌شان وارد نبرد و پیکر با ستمگران و نظام‌های دیکتاتوری می‌شوند. «آريل دورفمن»، فعال سیاسی براساس تجربه‌ی زندگی‌اش داستان کتاب «بیوه‌ها» را آفریده است با مضمون تلاش برای مقاومت و براندازی یک نظام دیکتاتوری اما این داستان یک تفاوت با تمام داستان‌های دیگر این حوزه دارد. زنان، نقطه‌‌ی قوت این داستان هستند، آ‌ن‌ها پا به عرصه‌ی مبارزه می‌گذارند و فعالیت‌های زیادی برای حفظ جان خود و فرزندانشان می‌کنند.

about book image

درباره کتاب بیوه‌ها، داستانی درباره نظام دیکتاتوری

کتاب «بیوه‌ها»  Widowsاثر «آريل دورفمن» سال 1981 منتشر شده است. این کتاب داستان گروهی از زنان است که شورشی را طراحی می‌کنند؛ زیرا همسران آن‌ها جانشان را در یک جریان سیاسی از دست داده‌اند. اتفاق‌های این داستان در روستایی در یونان سال 1942 رخ می‌دهد، این دورافتادگی و بی‌زمانی و بی‌مکانی داستان نشان از وجود دیکتاتوری در تمام دنیا است. هر کجای این دنیا می‌تواند نظام سلطه‌گر و ظالمی وجود داشته باشد و به مردم آسیب بزند. دیکتاتوری زمان و مکان ندارد و هر کس می‌تواند این کتاب را به سرزمین دیکتاتور زده‌ی خودش شبیه بداند. شخصیت‌های عمده‌ی این داستان زنان هستند و آن‌ها هر روز جنازه‌ی یکی از پسران یا همسرانشان را در رودخانه‌ای پیدا می‌کنند. دولت به این زنان اجازه‌ی سوگواری و مراسم تدفین نمی‌دهد و این زنان روبه‌روی این نظام سرکوبگر می‌ایستند. این داستان زن محور دارای فصل‌های متعدد است که با راوی‌های مختلف نوشته شده است. «سوفیا آنجلوس»، مادربزرگ خانواده یکی از شخصیت‌های اصلی این داستان است که رفتار و عملکردش نشان از شجاعت در مواجهه با ستم‌های سیاسی است.

کتاب «بیوه‌ها» از توصیفات و فضاسازی‌های بسیار خوبی برخوردار است و خواننده در تمام طول کتاب می‌تواند وقایع را متصور شود. این داستان درواقع یادآور نام افرادی است که در طول تاریخ در میان بازی‌های سیاسی قربانی شده‌اند و زندگی و جانشان را از دست داده‌اند.

درباره آريل دورفمن، نویسنده‌ی کتاب بیوه‌ها

«ولادیمیرو آریل دورفمان» Vladimiro Ariel Dorfman نویسنده‌، فعال سیاسی و روزنامه‌نگار شیلیایی در مه سال 1942 در آرژانتین به دنیا آمد. خانواده‌‌‌ی «آریل دورفمان» از یهودی‌های ساکن روسیه بوده‌اند که اوایل قرن بیستم به آمریکای جنوبی مهاجرت کردند. پدرش اقتصاددان بود و در سیاست فعالیت می‌کرد به همین دلیل در ده‌سالگی «دورفمان»، آن‌ها به آمریکا مهاجرت کردند. این نویسنده زندگی‌اش را در کشورهای مختلف گذرانده است و دو زبان انگلیسی و اسپانیایی تسلط کامل دارد. او در سال‌های ۱۹۶۸ تا ۱۹۶۹ تحصیلاتش را در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی دنبال کرد و در جوانی به شیلی مهاجرت کرد. او در آن سال‌ها به کابینه‌ی دولت «سالوادور آلنده» پیوست و به‌عنوان یکی از مشاوران فرهنگی‌اش منصوب شد که «دورفمان» از آن زمان به‌عنوان بهترین دوران زندگی‌اش یاد می‌کند.

«آریل دورفمان» نوشتن را در شیلی دنبال کرد و ملیت این کشور را برگزید. او  به‌عنوان نویسنده‌ی شیلیایی در جهان شناخته شده است و پس از کودتای شیلی و جریان‌های سیاسی آن زمان به اروپا گریخت. او مدتی را در هلند و فرانسه زندگی کرد و پس از آن به آمریکا رفت. او در این سال‌ها نویسندگی را جدی دنبال کرد و به تدریس در دانشگاه دوک مشغول شد. این نویسنده‌ی معروف طی سال‌هایی که در آمریکا بود کتاب «بیوه‌ها» را نگاشت. «آریل دورفمان» پس از اتمام جریانات و اتفاق‌های سیاسی شیلی، بار دیگر به این کشور بازگشت ولی پس از مدتی دوباره به آمریکا رفت و تا امروز در آنجا زندگی می‌کند. او جزییات زندگی‌اش در دوران تبعید و بازگشت دوباره‌اش به شیلی را در کتاب «جان گرفتن از رؤیاها» شرح داده که هنوز به فارسی ترجمه نشده است. نمایشنامه‌ی «مرگ و دختر جوان» یکی دیگر از آثار مشهور اوست که جایزه‌ی لارنس الیویه را برای نویسنده‌اش به ارمغان آورده است. «آریل دورفمان» نثر قوی دارد و او را هم‌تراز بزرگانی همچون «گابریل گارسیا مارکز» و «کارلوس فوئنتس» می‌دانند.

در بخشی از کتاب بیوه‌ها می‌خوانیم

گماشته رفت دم میز و پنکه را روشن کرد. سروان صدای وزوز موتور را شنید و چند لحظه بعد لذت گذرای برخورد بادی گرم با شانه‌های عرق کرده‌اش را احساس کرد. مصمم و با دست‌هایی گره کرده به پشت برگشت و به کنار میز رفت.

در همین لحظه گماشته در را باز کرد. چشم سروان لحظه‌ای به پرهیب سیاهی افتاد که گوشه‌ی اتاق انتظار در خود فرورفته بود. نگاه وراندازانه‌ی پیرزن را در اولین و تنها گفت‌وگویشان به یاد آورد، درست فردای روزی که آمده بود فرماندهی هنگ را تحویل بگیرد. حالا دو هفته از آن روز گذشته بود، دوهفته‌ای که به نظرش غیرواقعی می‌رسید، دو هفته در این روستای فراموش شده و تباهی‌آور. چاره‌ای نبود، باید یک روز را تعطیل می‌کرد و به دیدار خانواده‌ی کاستوریا می‌رفت تا کمی طعم تمدن را بچشد. دیگر نمی‌توانست این‌طوری زندگی کند.

در بسته شد.

تصویری از پیرزن یک‌دنده پیش چشمش نقش بست. احتمالاً از ساختمان بیرون می‌رفت و چند قدم آن طرف‌تر می‌نشست. بعد منتظر می‌ماند، تمام صبح، تمام بعدازظهر، تمام شب، مثل دفعه‌ی پیش، بی آن که ذره‌ای از جایش تکان بخورد، بی‌حرکت مثل مجسمه، یک تکه آشغال که به‌سختی از جایش جنب می‌خورد. آن پیرزن و همه‌ی پیرزن‌های شبیه او باید می‌مردند، باید مثل سنگ‌های قبرستان بر هم تلنبار می‌شدند.

سروان دو هفته‌ی پیش، وقتی داشت پا به ساختمان می‌گذاشت، چشمش به این زن افتاده بود. بعد دو بار دیگر هم او را دیده بود، یک‌بار موقع بیرون رفتن از ساختمان و یک‌بار هم وقتی داشت دوباره داخل می‌شد. اين شد که بالاخره پرسید:«این پیرزن چه می‌خواهد؟»

«دو روز است اینجاست، جناب سروان. می‌خواهد شما را ببیند.» پیرزن اعتنایی نکرده بود. همان‌طور آنجا نشسته بود، رو به در ساختمان فرماندهی, گوش به زنگ، با لب‌هایی به هم فشرده، غرق شده در لباس سیاهش. انگار تا صبح چشم بر هم نگذاشته بود.

سروان با صدایی بلند، طوری که همه‌ی زیردستانش بشنوند، گفت: «زود رفع‌ورجوعش می‌کنیم.» بعد با لحنی خشن، سرراست، آماده برای حل‌وفصل ضربتی مشکل، پرسید: «چه می‌خواهی؟»

«می‌خواهم پدرم را دفن کنم. پدرم، کارولوس میلوناس.»

about book image

ترجمه کتاب بیوه‌ها به زبان فارسی

کتاب «بیوه‌ها» اثر «آريل دورفمن» را «بهمن دارالشفایی» به فارسی ترجمه کرده و آن را «نشر ماهی» سال 1396 منتشر کرده است. نسخه‌ی الکترونیک این اثر در این صفحه از فیدیبو برای خرید و دانلود موجود است. «بهمن دارالشفایی» مترجم و روزنامه‌نگار شناخته شده‌ی ایرانی است که این کتاب را به زبان فارسی ترجمه کرده است. او تحصیلاتش را در رشته‌ی مهندسی صنایع دنبال کرده و با نشریات و روزنامه‌های مختلف ازجمله شرق همکاری داشته است. از ترجمه‌های دیگر این مترجم که نسخه‌های الکترونیک آن‌ها در سایت و اپلیکیشن فیدیبو موجود است می‌توان به «صبحانه در تیفانی» اثر «ترومن کاپوتی»، «خرسی به نام پدینگتون» اثر «مایکل باند»، «آس و پاس در پاریس و لندن» اثر «جورج اورول‌» و «گیرنده شناخته نشد» و «كاترين كرسمن تيلور» اشاره کرد. «بهمن دارالشفایی» در دانشگاه دوک با «آريل دورفمن» ملاقات داشته و این کتاب را از نسخه‌ی انگلیسی به فارسی ترجمه کرده است. نسخه‌ی انگلیسی این اثر را «استیون کسلر» ترجمه کرده و با نظارت خود نویسنده‌ی اثر منتشر شده است.

کتاب «بیوه‌ها» اثر «آريل دورفمن» ترجمه‌های دیگری نیز دارد، نشر قطره این اثر را با ترجمه‌ی «جمشید نوایی» در سال 1368 راهی بازار کرد. در همان سال انتشارات کتاب‌سرا این کتاب را با عنوان «زنان گمشدگان» با ترجمه‌ی «احمد گلشیری» منتشر و انتشارات آفرینگان آن را بانام «ناپدیدشدگان» عرضه کرد.

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
گوینده هوشمند (AI)
راوی
حجم
1.۰۷ مگابایت
تعداد صفحات
208 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۶:۵۶:۰۰
نویسندهآریل دورفمن
مترجمبهمن دارالشفایی
ناشرنشر ماهی
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۷/۱۲/۱۵
قیمت ارزی
3 دلار
قیمت چاپی
20,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
راوی
۱.۰۷ مگابایت
۲۰۸ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
3.3
از 5
براساس رأی 531 مخاطب
سخت‌خوان 💎 (4)
آرامش‌بخش 🌱 (2)
5
30 ٪
4
16 ٪
3
21 ٪
2
14 ٪
1
16 ٪
43 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
4

بیوه‌ها داستان ناپدید شدن مردان یه روستا به دست پلیس مخفی حکومته که بعد از اون دیگه اثری ازشون نیست و فقط بستگان اونها می‌مونن بدون دونستن اینکه زند‌ه‌ن یا مرده؟ یکی از اون کتابایی بود که دوست نداشتم بذارمش زمین چون هر چند کوچیک بعضی جاها خلاقیت به خرج میداد، چون جا به‌ جایی‌‌هایی که بین راوی اول شخص و سوم شخص میشد واسم جذاب بود، تغیر جناح کتاب واسم جالب بود، چون از ترجمهٔ خوبش لذت بردم و در آخر خود داستان که فکر نمی‌کردم که تجربه‌ای باشه انقدر ملموس و زنده؛ ولی بود. خلاصه که کتاب نه اونقدر کوتاهه که نتونه درگیرتون کنه و نه اونقدر بلند که خسته‌تون کنه، اونم با نشون دادن موضوعی که بوده و هست، به بهترین شکل ممکن و گاها با روایتی سینمایی.

5

خود کتاب خوب و جالب بود نماد کامل حکومتهای خودکامه و رهبران دیکتاتور این کتاب هیچ گاه کهنه نمیشود. کاش سازمانی وجود داشت که کنترل کند تا یک کتاب غیر فارسی با نامهای مختلف ترجمه نشوند به خاطر همین انتخاب تیتر کتاب توسط مترجمهای مختلف تا کنون چندین کتاب یکسان با نامهای مختلف دارم کاش لااقل در بخش اطلاعات کتاب مینوشتند که این کتاب قبلا با نام الف و مترجمی ب به بازار آمده است خوب دیگه ترجمه کتاب هم شده یه جور تجارت.

3

این کتاب در مورد بیوه‌هاس خانواده هایی که مرداشون رو بردن و دیگه خبری ازشون نیس ولی داستان اصلی از اونجا شروع میشه که یه متنی از نویسنده رمان میخونیم و میگه چون میخوام پسرم راحت زندگی کنه اسم ناشناس میذارم و این رمان بعد فک کنم ۳۰،۴۰سال پیدا و چاپ میشه و مشکلی که داریم اینه که ۱بخش از داستان نیس و گم شده و نمیدونیم چی میشه در اون بخش فقط میدونم ابن کتاب اونقدر به دلم ننشست نمیدونم به خاطر متن داستان بود یا روندش یعنی خیلی خوشحال میشدم اگه اون بخش ۱۰بود ولی اینکه به دست خودت سپرده شده که فکر کنی در موردش به نظرم جالبه

2
سخت‌خوان 💎

کتاب داستان یه روستای بی نام و نشونه که زمانی تحت استعمار آلمان بوده و تازه خارج شده ،تقریبا تمام مردهای روستا رو به جرم شورش و اغتشاش بردن و حالا بعد چند ماه هر دو هفته یکبار یه دونه جنازه بی نام و نشون که هیچ راهی برای شناساییش نیست رو پلیس منطقه از آب میگیره ،هربارم یه نفر پیدا میشه ادعا میکنه جنازه شوهرشه یا پدرشه یا پسرشه ،هیچ کدومم هیچ سندی ندارن یجورایی یه کتاب سیاسی و انتقادی محسوب میشه من دوستش نداشتم ،آخرشم یجوری تموم شد

5

کتاب واقعا افتضاح بود. نمیدونم هدف نویسنده چی بود دقیقا. کتاب شروع خوبی داشت، و خوانتده انتظار یه پایان جذاب داشت ولی وقتی میرسیم با اواسط کتاب، نه تنها از اون جذابیت اثری نمیمونه بلکه با اشتباهات فاحش نویسندگی متن از موضوع کتاب کاملا خارج میشه. نویسنده یه فصل به طور کامل حذف کرده و یه برش خیلی بد زده و در اخر داستان سریعا تموم کرده

4

این همون کتاب ناپدیدشدگان اریل دورفمن نیست که با ترجمه احمد گلشیری منتشر شده ؟ رعایت نکردن حق کپی رایت باعث تاسفه ،وقتی آدم متاسفتر میشه که ناشرها و مترجمهای مختلف یک کتاب رو به اسم های متفاوت منتشر میکنن

5

کتاب از محتوای سیاسی خاص مورد نظر ما ایرانی ها برخوردار است واگر چه در مملکتی فرضی اتفاق می افتاد همانطور که نویسنده میگوید در اکثر کشورهای استعمار زده وخصوصا آن هوایی که آمریکا در آنها دخالت داشته و هنوز هم غیر مستقیم دخالت دارد بسیار مناسب است و در خواننده ایرانی چه در گذشته و حال همذات‌پنداری غریبی را موجب میشود درود بر نویسنده

5

شاهکار،کتابی که در عین ایجاز فرم مستحکمی را برای بیان محتوایش به خدمت گرفته.البته به خاطر راویان متعدد نیاز به تمرکز بیشتری دارد.جملات میخکوب کننده: تنها دشمنی که هیچگاه برنخواهد گشت دشمنیست که دیروز او را کشته ای(نقل به مضمون)

1

من به شخصه از این رمان خوشم نیومد.ترجمه دلنشینی نداشت، داستان راوی زیادی داشت گاهی سوم شخص میشه و گاهی اول شخص. در کل داستان زیبایی نداشت و اینکه بین تعریف و توضیح یه باره صحنه و داستان عوض میشه به نظرم گیج کننده بود و کل ذهنیت و دنباله قصه رو می‌گیره...

3

نمیدونم مترجم بد ترجمه کرده یا خود نویسنده همونجور که تو توضیحاتش نوشته بود یه جورایی از قصد این مدلی بود نوشته های کتاب..... در کل هم جالب بود هم نامنظم، سرگردان کننده و بی سر و ته مثل زندگی ما!

نمایش 33 نقد دیگر
3.3
(531)
سخت‌خوان 💎 (4)
40,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
بیوه ها
آریل دورفمن
نشر ماهی
3.3
(531)
سخت‌خوان 💎 (4)
40,000
تومان