کتاب قاضی - رایگان

داستان را با یکی از سخت‌ترین پیرنگ‌ها نگاشته بودید، پیرنگ معما که بیانش در ۳۰۰ تا ۵۰۰ کلمه لااقل برای من واقعا سخت است. اصلا انتظار این پایان را برای داستان نداشتم و این پرسش طرح معما در داستان و سرنخ های موجود برای اینکه فکر ‌کنم واقعا دعوایی در کار است کافی بود داستان را بسیار دوست داشتم و به نظرم حتی در محدودیت کلمه هم اثر خودش را به جا می‌گذاشت قلمتان پایدار

چقدر با دختر جوان یکی شده بودم و دلم آشوب. غیرِ منتظره بودنِ پایانش، جذابیتِ داستان بود. کِیف کردم و یه خیال راحتیِ قشنگ از آشوبی که اولش داشتم. و به این فکر کردم که ما چقدر از دیگران نمیدونیم و اشتباه میبینیم... امیدوارم بیشتر ازتون بخونیم😊💫

حمید براتی

۱۴۰۳-۰۸-۲۱

3

پنهان کردن بخشی از اطلاعات و ایجاد یک معمای ساده و قابل حدس زدن، در صورتی جذابیت و گیرایی دارد که در موقعیتی خلاقانه و بدیع واقع شود و از آن برای ایجاد حسی خاص در مخاطب و یا به تفکر وا داشتن او، استفاده شود. نویسنده این داستان با توجه به محدودیت تعداد کلمات، از پس این امر برآمده است.

شوک آخر داستان نقطه قوتشه به نظرم اینکه شبیه تمام روزمرگی ها نگاهش کردم و دلسوزانه کنار دختر ماجرا بودم و غصه خوردم ولی شرمنده شدم برای قضاوتم ، تلنگر قدرتمندی بود. تا ابد بدرخشید 🌟

به آخرش ک رسید نا خودآگاه یه لبخند شیرینی رو لبم نشست.. به نظرم این داستان رو تو یه جشنواره ای چیزی اگه نقل کنید رتبه میاره صد درصد. کل داستان و بالاخص آخرش خیلی جالب و قشنگ بود...

شروع خیلی خوبی داشتید.فضای ماشین مقابل رو هم خیلی دقیق به تصویر کشیدید،طوری که واقعا توانستم داخل ماشین رو ببینم...ولی چرا من دوست داشتم طور دیگری تموم میشد؟!!براتون ارزوی موفقیت میکنم.خیلی خوب بود.آفرین

من که کلا برای شرکت در بک مسابقه دنبال متنی روان و گیرا بودم که تونستم حتی با مفاهیم زیباتر و نثر روان تر این داستان رو پیدا کنم. از نویسنده سپاسچزارم چون خیلی به کارم اومد.

از بین داستان‌های کوتاهایی که دوستان فرستادن و تا ابن لحظه خوندم این یکی از همه جالب‌تر بود😍 و چه پایان قشنگی

اتفاقات رو همیشه از دید غم ها و تفکرات خودمون میسنجیم... عالی بود و آموزنده

فوق العاده بود... فقط ربطش را به موضوع پشیمانی نفهمیدم.