کتاب نگهبانان ایران نشر انتشارات جامی

آتش بیداد چنگیز در همه ی اکناف ایران در گرفته و شعله های محنت و ادبار از خاک دیرپای کهنسال ما بر آسمان برافراشته بود.

شهرها و دیه ها یکی پس از دیگری از مردمان تهی می شد جوانان تناور و مردان جنگاور به خاک و خون در می غلطیدند بوم مرگ بر خرابه های ایران نوحه ی ناکامی می خواند و آهنگ نیستی می سرود فرستادگان ابلیس به هر جا می رسیدند می گرفتند و می کشتند و می سوختند و می بردند به کسی ابقاء نمی شد، به شهری و دیاری رحم نمی کردند خانه خدا و کاخ سلطان و کومه درویش همه در بـرابـر دیدگان بی آزرم آنان یکسان بود با هر جاندار از ناطق و صامت ستیزه و عناد داشتند همه را از دم تیغ بی دریغ می گذراندند و همه چیز را لگدکوب ستوران خویش می کردند

-از متن کتاب-