کتاب همهی آنان از خدایان بودند ۲: دد سگال ۱ نوشتهی امین فرد، جلد دوم از مجموعهای است که شما را به دنیایی خیالانگیز با اتفاقاقی مهیج میبرد. این مجموعه در سبک فانتزی سیاه به رشتهی تحریر درآمده و نویسنده برای ایجاد حس باورپذیری، دو زبان باستانی نیز ابداع کرده است که نام شخصیتها بر مبنای همین زبانها هستند.
مجموعهی همهی آنان از خدایان بودند:
امین فرد در این مجموعهی جذاب و هیجانانگیز ماجراجوییهای مردی به نام دگار را به تصویر میکشد که برای دست یافتن به رازهای کهن، راهی سرزمینهای دور میشود. در آینده نزدیک، مجموعه همهی آنان از خدایان بودند، به بزرگترین اثر پارسی در سبک فانتزی سیاه تبدیل خواهد شد.
دربارهی کتاب:
چشمان خود را ببندید و دستانتان را به کسی دهید که میتواند شما را به دنیای کهن و دفن شدهی درون خاطرات مردگان ببرد؛ دنیایی که در آن اژدهایان در آسمان به پرواز درمیآیند، جادوگران و کیمیاگران از آینده میگویند و موجودات غول پیکر درون غارها زندگی میکنند.
در این داستان شما پا به دنیایی میگذارید که همه چیزش در اراده خدایان است، اما خدایان که هستند و چه کسی آنها را دیده است؟ در حقیقت شما در این کتاب، با سرگذشت کسی رو به رو میشوید که برای رهایی از نفرین کهن خانوادگیاش، خود را به اتفاقاتی غیر قابل تصور میسپارد؛ این اتفاقات به دست کسانی رقم خوردهاند که روزگاری همهی آنان از خدایان بودند.
در این جلد از مجموعه کتاب همهی آنان از خدایان بودند، با عنوان دد سگال که ادامهی جلد اول همین مجموعه با عنوان رستگاری است، بعد از ظهور هورکسها در هاگوت و فاش شدن حقیقتهای چند هزار ساله، دگار برای کشف گذشته گنگ تاریخی که پر از افسانه و تمدنهای کهن است، مجبور به ترک هاگوت و رفتن به سوی تمدن کِرا میشود.
کتاب همهی آنان از خدایان بودند ۲: دد سگال ۱ مناسب چه کسانی است؟
اگر به افسانههای کهن و دنیای اساطیری علاقه دارید، مطمئن باشید از خواندن این رمان جذاب و هیجانانگیز لذت خواهید برد.
در بخشی از کتاب میخوانیم:
خورشیدِ ظهر با قدرت در پهنه گیتی، بیامان میتابید و بوی گیاهان تازه و باطراوت، جَسته و گریخته به مشام میرسید. طوطیها و توکاها در عمق جنگل میخواندند، میمونها در بالای درختان جیغ میکشیدند و گاهی صدای آب پاشیدن فیلها از خرطومشان به گوش میرسید. کژدُم سیاه، خودش را به کنار سنگی کشید و در پناه سایه آن جا گرفت. در میان درختان، هیاهویی شورانگیز به راه بود.
رو به روی کژدُم، مورچهای در حال کشیدن تکهِ کوچک نانِ خشکی بود که بیتوجه به کژدُم، پا در خاک میکشید و تقلاکنان تکه نان را با خود میبرد. کژدُم چند بار چنگکها خود را برهم زد ولی مورچه همچنان به او نزدیک میشد. کژدُم به سمت مورچه به راه افتاد و چنگهایش را بالا آورد و بیاعتنا به مورچه از کنارش گذشت و به سمت سوراخی که در بین دو سنگ تیزه وجود داشت به راه افتاد. چنگک و دست و پایش را جمع کرد و تنش را روی سنگ سرد گذاشت و تقلاکنان به میان سوراخ رفت که همهمهای در پس آن به گوش میرسید.
کژدُم از سوراخ بیرون رفت و به روی لبهِ تراشیدهِ شدهِ سنگ ایستاد و با چنگکش سر و صورتش را تمیز کرد. بالای سرش، عنکبوتی در گوشهِ دیوار تار تنیده بود و دو پشه روی آن به دام افتاده بودند. کژدُم به راه افتاد و در طول حاشیه سنگ حرکت کرد. فاصلهِ سقف تا زمین بسیار بود. مشعلها در سراسر معبد میسوختند و بوی عود به مشام میرسید. وسطِ معبد، شش نفر در لباس قرمز به دور هم نشسته بودند. مرد طاسی گفت: «باید به آنها حمله کنیم. آنها باید سزای کارهایشان را ببینند.»
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 868.۹۹ کیلوبایت |
مدت زمان | ۱۵:۲۳:۰۳ |
نویسنده | امین فرد |
راوی | حسین گودرزوند چگینی |
راوی دوم | طاهره زوار |
راوی سوم | بهرام عباسی فرد |
راوی چهارم | امیر بواشه |
ناشر | فرهنگی فرد |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۴/۳۰ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |