کتاب سرخ و سفید نشر فکربکر

تا خدا را به خدا شکر فراوان نکنم

سفر آخرت آسوده و آسان نکنم

شب سیاه ست و سفر مشکل وره دور و دراز

چون زغوغای درون پاره گریبان نکنم؟

نیست از روز ازل خوف اجل در دل من

که پس از توبه خطا در خط دوران نکنم

دل و جانم نشود از غم ایّام رها

دل و جان را چو نثار ره جانان نکنم

گر توانم زدل خاک بر افاک پرم

مرغ دل را زچه تا عرش تو پرّان نکنم؟!

نشود نزد خدا روی من از شرم سیاه

چون دلم را تهی از گوهر ایمان نکنم

نا امیدی چو گناه است به درگاه خدا

جز ترحّم طلب از داور رحمان نکنم

• متن کتاب -