داستان ها محصول زبان دل و بیان عاطفه و خرد جمعی انسان هاست که توانسته است در هر منطقه و حوزه ای از جغرافیای انسانی سرزمین ایران اسلامی، مظهر خواست ها، آرزوها، کام ها و ناکامی های مردم باشد.
تفاوت اصلی داستان های امثال با قصه ها و داستان های دیگر این است که اولاً داستان های امثال معمولاً (نه صد در صد) از نظر حجم کوتاهتر از قصه ها و داستان های معمولی هستند و شخصیت های آنها نیز کمترند و راوی می کوشد پس از فراز و فرودهای قصه، هدف مورد نظرش را در قالب عبارت یا جمله ای مختصر و آن هم اکثراً در پایان قصه و داستان بیاورد، همان بخشی که پیام اصلی داستان را در بَر دارد و امروزه به عنوان «مَثَل یا کنایه» به کار می روند.
اما در داستان ها و قصه ها معمولی کار به شکل دیگری است. یعنی راوی از آغاز می کوشد با به کارگیری عناصر قالب ساز و محتوایی داستان، ضمن ایجاد فضایی ملایم طبع شونده، برای التذاذ روحی آنان، ارزش ها و پیام های مورد نظرش را در طول قصه، به مخاطب منتقل نماید و کار را به آخر قصه وا نمی گذارد.
به عبارت دیگر هر داستانِ مَثَلی را می توان، قصه یا داستان نامید امّا هر قصه و افسانه ای را نمی توان «داستانِ مثل» به حساب آورد زیرا اکثر قصه ها و داستان های ما چنین ساز و کاری را ندارند.