کتاب این دنیاست که بدون من تنها می‌ ماند نشر رهام اندیشه

گویا بدون نوشتن

گویا بدون خواندن

گویا بدون سخن گفتن

و گویا بدون مردن نیز می‌شود زندگی کرد

اما بدون عشق‌ورزیدن نمی‌توان زیست شبدر من

یک کالبد را

میان یک مرده و یک زنده تقسیم کردیم

سوی راست مرده

سوی چپ زنده‌ی زنده

گویا بدون نوشتن

گویا بدون خواندن

گویا بدون سخن گفتن

نمی‌توان زیست

تا زمانی که خیال تو زنده است، تو را با تمام وجود زندگی می‌کنم

تا زمانی که خیال تو با من است، عشق می‌ورزم

برای عشق‌ورزیدن زنده‌ام

زبان و دست و بازویم به کار نمی‌رود

چنان عشق و دلدادگی‌ات در درون من جای دارد که

آن عشق هنوز هم مرا زنده نگه می‌دارد

حتی اگر ننویسم نخوانم حرف نزنم

تو را می‌پرستم شبدرم

تا عشق می‌ورزم زندگی می‌کنم؛ تا زنده‌ام دوستت دارم

-متن از کتاب-