در پاییز سال ۱۹۳۰ ویل دورانت خارج از خانهاش در لیک هیل، نیویورک در حال شنکش کردن برگهای خشک بود که مرد خوش لباسی به او نزدیک شد و با صدایی آهسته به او گفت قصد خودکشی دارد، مگر اینکه فیلسوف دلیل ارزشمندی دال بر انصراف او ارائه دهد. چندی بعد دورانت قلم به دست گرفت و نامهای نوشت فلسفی از نظر سوالاتی که مطرح کرد، با توسلی شاعرانه. آن نامه را برای صد نفر ارسال کرد و آنها را نه فقط برای پاسخ به پر سش بنیادین درباره معنای زندگی (به صورت انتزاعی)، بلکه برای بیان اینکه هر یک (به طور اختصاصی) در زندگی شخصی خودشان معنا، مقصد و موفقیتی یافتهاند یا نه، به چالش کشید. کتاب حاضر مجموعه پاسخهایی است که آن اشخاص به سوال وی دادند و در پایان نظر شخص نویسنده به این مجموعه اضافه شده است.