«واژهها اینطورند، کلمات بینوا، فریب میدهند، روی هم میغلتند، انگار نمیدانند به کجا میروند، و ناگهان، به سبب دو، سه، چهار کلمه که بر زبان میآیند، و خودبخود ساده است، یک ضمیر شخصی، یک صفت، یک فعل، یک قید، میبینیم که مقاومت ما را در هم میشکند و در چهره و نگاه، خودی مینماید و آرامش ما را بر هم میزند، گاه اعصاب نمیتواند تاب آورد، اعصابی که با خیلی چیزها کنار آمده، یا با همهچیز کنار آمده، به طوری که میتوانیم بگوییم انگار از پولاد است.»
این بخشی از کتاب «کوری» اثر ژوزه ساراماگو، نویسندهی پرتغالی است. از این نویسنده خوشقلم آثار متعددی بهجا مانده است اما کتاب «کوری» از معروفترین و پرمخاطبترین آثار اوست. این کتاب در سال ۱۹۹۸برنده جایزه نوبل ادبیات شده است. رمان «کوری» ساراماگو، هم از نظر محتوا و هم تکنیکهای نگارش، ویژگیهای بینظیر و قابل توجه بسیاری دارد. ویژگی منحصربهفرد کتاب «کوری» بینام بودن همهی شخصیتهاست که با فضای نابینایی حاکم بر داستان بسیار همخوان است. داستان این کتاب قصه تجربه نابینایی است. در کوری فیزیکی یا حقیقی تمام رنگها از بین میروند و همه چیز در سیاهی غرق میشود. اما کوریای که مردم در این کتاب به آن مبتلا میشوند، کوری سفید است.
این کوری مسری در ابتدا با کور شدن مردی که پشت چراغ قرمز است شروع میشود و ادامه پیدا میکند.
این رمان دارای فضای داستانی بسیار غنی است که میتوان از زوایای مختلفی به مضامین آن نگاه کرد. همیچنین میتوان گفت این یک رمان انتقادی هم محسوب میشود. در جای جای این رمان شاهد کنایه نویسنده به مسائل مختلف فرهنگی و اجتماعی هستیم.
کوری یک حکایت اخلاقی مدرن است، و مانند داستانهای اخلاقی کهن پیامهای اخلاقی را، اما برای مخاطبی امروزی، در خود نهفته دارد. به همین دلیل است که باز مانند آن داستانها قهرمانهایش نه به نام بلکه با یک صفت یاد میشوند، و در آغاز کتاب نیز با نقل قول از اثری ناموجود به نام کتاب موعظهها به ما یادآور میشود که این رمان یک موعظه است. موعظه رعایت کردن و مراعات. دنیای سراسر سفیدی پلید و وحشتباری که کورشدگان داستان در آن به سر میبرند خاویه بینظمی و آشفتگی است که نظم روابط انسانی بر آن حاکم نیست و در آن مهمترین چیزی که انسانها نمیبینند حقوق دیگران است. ساراماگو چهره مسیحایی نجاتبخشی را جستوجو میکند که دوباره درس محبت را به آدمها بیاموزد.
کتاب «کوری» توسط مهدی غبرائی ترجمه شده است و اکنون توسط نوینکتاب و با صدای مهیار ستاری شنیداری شده است.
تنها وضعیتِ وحشتناکتر از کوری، این است که تنها فردِ بینای جمع باشی.