در دنیای پرهیاهوی امروز، جایی برای تأمل در عمیقترین سوالات زندگی وجود دارد؟ اگر به آثار فاخر در دستهبندی رمانهای کلاسیک علاقهمندید، حتماً خرید کتاب مرگ ایوان ایلیچ میتواند تجربهای متفاوت برایتان رقم بزند. در فیدیبو، بزرگترین مرجع خرید و دانلود کتابهای صوتی و متنی، نسخه الکترونیکی این اثر برجسته را به راحتی تهیه کنید و غرق در دنیای تاملبرانگیز لئو تولستوی شوید.
کتاب مرگ ایوان ایلیچ یکی از شاهکارهای ادبی لئو تولستوی، نویسنده بزرگ روسی است. این اثر در دستهبندی «رمانهای کلاسیک» قرار میگیرد و تصویری بیرحمانه اما صادقانه از زندگی، رنج و مرگ ارائه میدهد. تولستوی با نگاهی موشکافانه به زندگی بورژوازی قرن نوزدهم، دغدغههایی چون معنای زندگی، ترس از مرگ و انکار حقیقت را به تصویر میکشد. هدف او از نگارش این کتاب، برانگیختن پرسشی بنیادین در ذهن خواننده درباره شیوه زیستن و اهمیت صداقت با خود است.
ایوان ایلیچ، قاضی برجستهای که عمر خود را صرف موفقیت اجتماعی کرده، ناگهان با بیماری مرموز و دردناکی روبهرو میشود. این بیماری او را وادار میکند تا زندگی گذشتهاش را مرور کند و به پوچی انتخابهایش پی ببرد. در طول داستان، ایوان با ترس، انکار، خشم و در نهایت پذیرش مرگ روبرو میشود. کتاب به شکلی هنرمندانه روند روانی فردی را به تصویر میکشد که به آرامی به سوی درک معنای واقعی زندگی و مرگ حرکت میکند.
لئو تولستوی در این کتاب از زبانی ساده، دقیق و بدون پیرایه استفاده کرده است. روایت داستان، روان و بدون زوائد است و در عین حال عمق فلسفی فوقالعادهای دارد. لحن کتاب رسمی و جدی است و توانسته احساسات پیچیده شخصیت اصلی را بدون اغراق به تصویر بکشد. این رمان نمونهای بارز از سبک واقعگرایانه (رئالیستی) تولستوی به شمار میرود.
"مرگ، پایان همه چیز نیست. بلکه راهی است به سوی چیزی دیگر. در اعماق وجودم چیزی زمزمه میکند که زندگی هنوز ناتمام است..."
اگر از مطالعه این اثر لذت بردید، پیشنهاد میکنم این کتابها را هم بخوانید:
نسخه متنی کتاب مرگ ایوان ایلیچ با ترجمه سروش حبیبی توسط نشر چشمه منتشر شده و اکنون در فیدیبو در دسترس است. برای خرید کتاب، تنها کافی است در سایت یا اپلیکیشن فیدیبو ثبتنام کنید و پس از جستجوی نام کتاب، آن را خریداری کنید. همچنین میتوانید با تهیه اشتراک فیدیپلاس، تنها با پرداخت هزینه اشتراک به هزاران کتاب از دستهبندیهای مختلف دسترسی داشته باشید و تجربهای متفاوت از مطالعه دیجیتال را رقم بزنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 532.۰۸ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 104 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۲۸:۰۰ |
نویسنده | لیو تالستوی |
مترجم | سروش حبیبی |
ناشر | نشر چشمه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۷/۰۲ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
کتاب رو با ترجمه سروش حبیبی خوندم عالی بود و مشکلی نداشت ، در مورد داستانم بگم که بیشتر از اینکه به سیر داستان توجه کنین که البته اونم در جای خودش قابل تامله : ( انکار، ترس، خشم و ... که بیماری طی میکنه در واکنش به بیمار شدنش) باید به هدف و نوع شرح دادن واقعه که در مورد فردی محتضره (مردنی) توجه کنین که چه جوری و با چه جذابیت و دقت و واقع گرایی خاصی در مورد شرایط بیمار و مرگ فرانرسیده ش صحبت میکنه جوری که خودت رو میتونی جای ایوان ایلیچ بذاری .داستان پندها و واقعیتی هایی رو به صورتت میکوبه که هنوزم که هنوزه در این دنیا اتفاق میفتن و میتونی قشنگ حسشون کنی و باهاش ارتباط برقرار کنی مثلا ( میتونه یه جورایی اسپویل باشه پس اینو نخونین ) : ( اسپویل : اینکه زندگی ، بیماری و مرگ تو فقط و فقط و فقط برای خود توست که مهمه ، دیگران و حتی بعضی اوقات نزدیکترین اشخاص به تو هم ککشون نمیگزه و براشون مهم نیست و خیلی راحت به زندگیشون ادامه میدن ( به بازیشون ادامه میدن !) و تو رو راحت فراموش میکنن ) در نهایت به نظرم اثر خوبی برای شروع آثار تولستوی هست 104 صفحه و 12 فصله
این داستان با قلم زیبای تولستوی و ترجمه ی نسبتا روان اقای حبیبی واقعا خوندنیه و نیازه که هرکس این رو بخونه در هر سنی داستانش واقعا قابل تامله (اینجاش کمی اسپویل داره: داستان دقیقا داستان اطراف ماست ، بیشتر مردم در مسیر نادرست زندگی میروند و فقط به فکر جا و مقامند ، اغلب خانواده هاشونو مثل ایلیج نادیده میگیرن و سر چیزای کوچک باهاش بحث میکنن و فقط به فکر ابرومند زندگی کردند و فقط به فکر ظاهر خانه شان هستند ، سر کارشان افسرده میشوند و خانواده شان را دور میکنند و از کارشان به عنوان سپری در برابر خانواده استفاده میکنند ، فقط به فکر ابروداشتن پیس این و ان هستند خوشی و خوشبختی را در کار کردن و پول میبینند . در کارشان اداری برخورد میکننند و این به خود انها بر میگردد(اونجایی که ایلیج پیش دکترا میرفت و دکترا درواقع چیزی کف دستش نمیذاشتن) نکته جالب اینه که ایوان ایلیج خودش خودشو درگیر این مرگ کردن ، این مرگ درواقع مرگی بود که خودش برای خودش ساخت و این ترس از مرگ ، مرگ رو براش ترسناک کرده بود. و زمانی که با مرگ مواجه شد دید که خیلی ترسی هم نداره ولی نکته ای که هست اینه که تولستوی گفت که این نوع زندگی نادرست است ، اما این جای فکر داره که چطور زندگی کنیم؟...
توی چندتا تجربه ای که از مطالعه آثار ادبیات روسیه داشتم، چیزی که توجهم رو خیلی جلب کرده این بوده که توانایی نویسنده های روس در وصف جزئیات احساسات و عواطف انسانی و تناقض هایی که در روان فرد اتف اق می افته عالیه، به طوری که ممکنه اثر داستان پیچیده و گره های زیادی نداشته باشه، اما وصف هنرمندانه ی حالات انسانی مخاطف رو جذب می کنه. این کتاب هم همچین تجربه ای برای من به دنبال داشت، داستان تقریبا همین چیزی هست که در عنوان کتاب مشخصه:مرگ ایوان ایلیچ! کتاب با داستانش شما رو شگفت زده نمی کنه، بلکه با وصف جالب حرکت ایوان ایلیچ از زندگی به سمت مرگ، تغییر تدریجی زاویه دید و نفس گیر کردن احساساتی که وصف می کنه جذبتون خواهد کرد.
خیلی زیبا و گیرا بود. ترجمه بسیار خوبی هم داشت. داستانی بود که با کمی نگاه به اطرافمون میتونیم اون رو در واقعیت هم ببینیم. میشه گفت اطرافمون پر از آدمایی هستن که یا مثل ایوان ایلیچ زیندگی کردن و یا دارن زندگی میکنن دریغ از اینکه به درستی یا نادرستی شیوه زندگی کردنشون کمی اندیشه کنن. روشی که تولستوی این داستان رو به پایان رسوند هم خیلی زیبا بود. اینکه بعد از تسلیم شدن در برابر حقیقت تمام ترس و ناخوشیها از بین رفتن خیلی زیبا بود. همچنین از نظر من این موضوع که بیماری ایوان ایلیچ به نوعی غیر مستقیم در اثر زیادهخواهی های او شکل گرفت هم خیلی ایده خلاقانهای بود. در کل یک کتاب آموزنده، پر بار و سرگرم کننده به همراه یک پایان زیبا و جذاب بود.🥰
ایوان ایلیچ، مردیست که در حوالی سده ۱۹ میلادی، از جهان خیال لف تالستوی سر برمیآورد. داستان، از انتها آغاز میشود؛ خبر مرگ شخصیت اصلی که همان ایوان ایلیچ، قاضی ۴۵ ساله موفق و خوشنام است، در عمارت دادگستری اعلام میشود. از اینجا، تالستوی به آرامی آنچه بر شخصیت اصلی تا پیش از مرگ گذشته است را روایت میکند و در نهایت به سادگی داستانش را به پایان میرساند. نویسنده، هنگام روایت زندگی نامه ایوان ایلیچ، از توصیف احوال او به شکلی ملموس، بهرهگرفته است و فلسفه مرگ و دیدگاه خود را درباره آن، نیز مطرح کرده است.
به شدت معتق دم ادبیات روس مخصوصا اثار تولستوی وداستایوفسکی نیازمند پختگی انسانه در سنین خیلی پایین قابل درک نیست. چندسال پیش ادبیات روس برای من به شدت سخت وغیر قابل درک بود ولی الان به شدت قابل تامل وجذابه زندگی همگی ما مشابه ایوان ایلیچ بوده وهست ته زندگی هیچی نیست و متاسفانه خیلی دیر متوجه میشیم . در یک کلام کتاب عالی بود اونقدری که ساعت ها ذهنمو درگیر کرد به شدت پیشنهاد میشه
باید چندباری بخونی تا به اون درک کامل برسی ولی اموزنده بود و یه داستانیه که خیلیامون میدونیم همچین ادامایی دورومون داریم که وجود ما براشون انقد مهم نیست مثل اول داستان کل دوساای لیوان بعد از شنیدن مرگش اول چیزی که براشون مهم بود جایگاهشونه. وماهمیشه انقدرکه فکرمیکنین درست زندگی میکنیم اشتباهه. برداشت من این بوده ولی بازم جای تامل و فکر داره
کتاب خوبی بود فقط یکم دقت میخواد خوندنش چون متنش کلاسیک هست ی جورایی.ولی چیزی ک میگفت ومنظوری ک داشت و تو خیلی کتابای دیگم ک معروف نبودن شاید خونده بودم و چیز جدیدی نبود از کتابای قدیمی خیلی تعریف میشه،برای اون زمانی ک نوشته شده عای هستن اما اگه خیلی کتاب خونده باشی حتی از نویسنده هاییم ک خیلی معروف نیستن چیزی نگفته بود ک ندونیم.
کتابی که لازم است همیشه تو ذهنمون بمونه اینکه ایا زندگی ما درست است یا نادرست و واقعا قابل دفاع است یا خیر . اینکه هیچ چیز دائمی نبوده و نیست و حتی مرگ هم میگذره . نه به معنای کلیشه ایی که همه به هم میگن. واقعا خودمون رو تو اون جایگاه قرار بدیم که واقعا همه چیز گذراست
خوندن کتاب برای مدیران، صاحب منصبان و کسانی که بواسطه شغلشون دورشون شلوغه به شدت توصیه میشه چون خیلی دید روشنی بهشون میده که دقیقا چه خبره! اما درکل کتاب با اینکه نثر روان و زاویه دید خاص و منحصر به فردی داشت اما کتابی نیست که از خوندنش لذت برده باشم و بخوام خوندنش رو توصیه کنم.