چند دزد اجیر میشوند تا از خانهای اشرافی به دور از هیاهوی مرکز شهر یک اتومبیل را بدزدند که در زیرزمین خانه انبوهی شیء گرانقیمت مییابند. آنها بخشی از یک نقشهی بسیار عجیب هستند. از سویی کنسولگریها در حال ارسال اخبار نابودی مجلس هستند و روسها سرمست از پیروزی، از سویی دیگر اعدامها آغاز و آدمها پنهان شدهاند و این سرقت شاید یک اتفاق جزئی باشد؛ اما... جولایی، با ساختاری معماگونه و گره زدن تاریخ رسمی با تاریخ شخصی، یک رمان نفسگیر نوشته؛ رمانی که داستان یک زمان گمشده است.