کتاب صوتی رایگان گرامافون نشر فیدیبو

جالب بود . لطفا ادامه هید وسعی کنید از قصه های صد در صد ایرانی استفاده شود واز ایرانبزه کردن نسخه غربی پرهیز کنید . اذبیات فلکلوریک وکتابهایی مثل کلیله و.........بی پایان است . موفق باشید

آقای حکایتی رو همراه دخترم وقتی بچه بود نگاه میکردم و هر دو لذت میبردیم. حالا دخترم ازدواج کرده و من هم میانسال رو به پیری، باز هم هردو با هم لذت میبریم. نوه ندارم که اگه داشتم مطمئنم هر سه با هم پای قصه آقای حکایتی مینشستیم. دیگه چه نظری میشه داشت، به غیر از تحسین و تشکر از کسی که تونسته روی چند نسل اثرگذار باشه. و ممنون از فدیبو برای محقق کردن این امکان.

چقدر زیبا بود چقدر لذت بردم پرت شدم به دوران کودکی ? ممنونم آقای حکایتی که دوباره برامون به این قشنگی قصه میگید. ❤️

واقعا با این تفکرات میخوایم بچه ها رو بزرگ کنیم؟ پدر گرگ یا خون پری جنگلی توی رگ ، ارتباط اصل و نسب و خونی و ژنتیکی بجای تکیه روی توانایی و شخصیت سازی فردی، به کشتن دادن پلنگ، شکارچی پلنگ…! جوانی که مینا رو دوست داشت؟ بودنشان کنار هم باعث رشک و حسد دیگران؟؟ مسری بودن بی قراری؟ بی وفایی مینا؟ مگه عهدی بسته شده؟ به کلی گم و گور شدن مینا بخاطر مردن معشوق..!!؟ دق‌ کردن از نبود و مرگ؟

قشنگ بود و اینکه اسم مادرم میناست و هرچی قصه رو تعریف میکرد و نام مینا رو میگفت چهره مادرم تو ذهنم تداعی میشد ، دوسش داشتم مرسی

ممنون از شرمین خانم نادری و قلم زیباشون، صدای دلنشین آقای شامحمدلو و فیدیبوی عزیز ?? فقط یک نکته ، شما که در این مجموعه با سلیقه خوب و شناخت آگاهانه از موسیقی نواحی و فولکلور استفاده کردین، چرا برای این قصه از موسیقی محلی زیبایی که دارد و در منطقه بین اهالی زبانزد است و مورد علاقه همه هست استفاده نکردین، واقعأ حیف

واقعا از خانم نادری و آقای شاهمحمدلو نازنین ممنونم که هم به کودکی ما دهه ۶۰ ها رنگ عشق میدادن و هم به این روزهای پر از دغدغه کنونی. توصیه میکنم که داستان ضرب المثلهای رو هم که با صدای دلنشین آقای حکایتی و صدای گرم و مهربون مصطفی رحماندوست عزیز هست رو هم بشنوید. برای همگی عزیزان آرزوی سلامتی و شادی دارم

متن داستان شنیدنی بود و صدای دلنشین راوی جذابیت داستان رو چند برابر کرده بود ممنونم.....

چقدر قصه لازم داشتم. صدای آقای شاه محمدلو، صدای جادویی قصه گوی کودکی ما دهه شصتیا. چه حس عزیزی زنده شد.

صدای جناب شاه محمدلو اینقدر دوست داشتنی و گرم هست که منو میبره به خاطرات دلچسب کودکی.قصه های شرمین هم که همیشه دوست داشتم.البته که این یکی بازنویسی بود امابهرحال دوستش داشتم.خودمم مینا هستم همزاد پنداری جالبی داشتم.