

کتاب صوتی پل معلق
نسخه الکترونیک کتاب صوتی پل معلق به همراه هزاران کتاب دیگر از طریق اپلیکیشن رایگان فیدیبو در دسترس است. همین حالا دانلود کنید
نسخه نمونه کتاب صوتی پل معلق را رایگان بشنوید
درباره کتاب صوتی پل معلق
درباره کتاب صوتی پل معلق کتاب صوتی «پل معلق» نوشتهی نویسندهی موفق کشورمان و صاحب جوایز بینالمللی در حوزهی داستاننویسی «محمدرضا بایرامی» است. این کتاب، موفق به دریافت جوایز زیر شده است: • رمان برگزیدهی کتاب سال شهید حبیب غنیپور - ۱۳۸۲ • رمان برگزیدهی جشنوارهی دفاع مقدس - ۱۳۸۳ • رمان برگزیدهی جشنوارهی قلم زرین - ۱۳۸۳ • نامزد جایزهی ادبی یلدا - ۱۳۸۳ - خلاصهای از کتاب صوتی پل معلق: کتاب پیشرو بخشی از داستان زندگی سرباز ۱۸ سالهای به نام «نادر» را روایت میکند که در نیمهی خدمتش پدر، مادر و خواهر خود نیلوفر را از دست میدهد. این حادثه، یک اتفاق معمولی برای نادر نیست، چرا که او در یکی از بمبارانها به عنوان مسئول آتشبار توپ ضدهوایی، به خوبی وظیفهاش را انجام نداده و هواپیماهای دشمن شهر را مورد هدف قرار دادهاند. درواقع نادر همواره خودش را مقصر برای این حادثه و از بین رفتن خانوادهاش میداند. بنابراین برای فرار از وضعیت پیشآمده و دوری از این بحران تصمیم میگیرد به جای دورتری برود. در آن منطقهی دورافتاده او در کنار پلی قرار میگیرد که در بمباران ویران شده است و جای آن را پلی موقت برای عبورومرور گرفته است. پل معلق شخصیتهای محدودی دارد، شخصیتهایی که در لابهلای گفتوگوها دیده میشوند و پرداخت عمیقی روی آنها صورت نمیگیرد. این موضوع شاید یکی از اتفاقات خوب رخداده در فضای داستانی این کتاب است. چرا که نویسنده هرگز تلاشی برای پیچیده کردن داستان ندارد و همهی عناصر و حوادث را به طور منظم و دقیق، پشت سر هم چیده است تا مخاطب سیر صعودی خود را برای شناخت و فهم بهتر داستان حفظ کند. از دیگر ویژگیهای خوب کتاب که تمام طرفداران و منتقدان به وضوح به آن اشاره کردهاند، شروع و پایان بسیار خوب کتاب است که برخلاف تصور یکی از کاراکترهای کتاب، این نتیجه حاصل میشود که زندگی قادر نیست هرکسی را به راحتی خار کند. - تم کتاب پل معلق: این کتاب، نگاهی متفاوت به جنگ و روزهای پایانی آن دارد و شخصیت اصلی داستان بین زندگی و مرگ معلق است، چرا که نگاهی ناامیدانه به زندگی دارد. او در طول داستان سعی میکند با طبیعت اطراف خود ارتباط بگیرد. در طول این کتاب مخاطب همواره با فضای زندگی و تنهایی انسانها در جنگ آشنا میشود. «نرگس آبیار» کارگردان محبوب کشورمان دربارهی این کتاب اینطور گفته است: «پل معلق، بهترین کتابی است که در حوزه دفاع مقدس خواندهام. این کتاب نگاه واقعی یک سرباز در دوران جنگ به اتفاقهایی است که در اطرافش رخ داده.» - درباره محمدرضا بایرامی: محمدرضا بایرامی از مفاخر ادبی استان اردبیل است که در سال ۱۳۴۰ در روستای لاطران در دامنهی کوه سبلان متولد شد. زمانیکه او دورهی دبستان خود را به اتمام رساند، خانوادهاش روستا را به مقصد تهران ترک کردند. او در نوجوانی تمایل بسیاری به خواندن آثار «صمد بهرنگی» داشت و در همان زمان توانست اولین داستان خود را برای رادیو بفرستد. او که بعد از انقلاب کار خود را شروع کرده است، تاکنون فعالیتهای فرهنگی بسیاری داشته و جوایز متعددی را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حوزه هنری، جشنواره ادب و پایداری، جشنواره روستا، بنیاد حفظ آثار و ارزشهای دفاع مقدس، کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، سمینار بررسی رمان ایران و جهان، انجمن نویسندگان کودک و... دریافت کرده است. از جمله موفقیتهای چشمگیر و پرافتخار او دریافت جوایز بینالمللی «خرس طلایی» و «کبرای آبی سوییس» و نیز جایزه «کتاب سال سوییس» برای کتاب «کوه مرا صدا میزند» میباشد. این کتاب توسط خانم «یوتا همیل رایش» به زبان آلمانی ترجمه شده است. بایرامی علاوه بر نویسندگی برای بزرگسالان، مولف دهها عنوان مجموعه داستان و رمان در حوزهی کودک و نوجوان نیز میباشد و میتوان گفت که او یکی از بهترین داستاننویسان کودک ونوجوان ۲۰ سال اخیر است. اثر برجستهی او در حوزه نوجوان با عنوان «قصههای سبلان» با چاپهای متعدد، یکی از نمونههای شاخص داستاننویسی این حوزه است. وی هماکنون رئیس خانهی داستان ایران میباشد. - برخی از آثار محمدرضا بایرامی: • وقتی که کولیها برمیگردند - ۱۳۶۹ • دود پشت تپه - ۱۳۷۵ • سایه ملخ - برندهی جایزه یحبیب و جایزهی ادبی عذرا- ۱۳۷۷ • مرغهای دریایی - ۱۳۸۲ • در باد آمد، در باران رفت - ۱۳۸۸ • هفت روز آخر- برندهی بهترین کتاب خاطرهی بیست سال اخیر - ۱۳۸۸ • فصل درو کردن خرمن - ۱۳۸۸ • همسفران - ۱۳۹۰ • مردگان باغ سبز - ۱۳۹۰ • آتش به اختیار- برندهی جایزهی هفت اقلیم - ۱۳۹۰ • لم یزرع- برندهی جایزهی جلال، جایزهی کتاب سال جمهوری اسلامی ایران در بخش رمان و داستان بلند و جایزهی شهید حبیب غنیپور- ۱۳۹۵ • صدای جنگ- برندهی کتاب سال بنیاد حفظ آثار محمدرضا بایرامی در یکی از مصاحبههایش در رابطه با ظهور مشخصههای روستایی در داستانهایش، اینطور توضیح داد: «در مورد تمام داستانهای روستایی که تا به حال نوشته ام، وامدار آن هفت،هشت سالی هستم که در دوران کودکی به همراه خانواده ام در روستا زندگی میکردم و آن نگاه کودکی تاثیر بسیار زیادی در کارهایم گذاشت. در واقع کودکان نگاه فوقالعاده دقیقی دارند، در حالیکه بزرگسالان اینطور نیستند و خیلی از وقایع اطرافشان را نمیبینند و دچار نوعی کوررنگی هستند. من سالهاست که به این موضوع اعتقاد دارم که ما نویسندهها از مصالح کودکیمان که همان خاطراتمان هستند استفاده میکنیم. به گفتهی یکی از نویسندگان بزرگ جهان؛ هشت سال اول زندگی هر فرد چنان معدن غنیای است که فرد میتواند باقی عمرش را به استخراج بپردازد.» همچنین او در پاسخ به این سوال که آیا کار اصلی شما نویسندگی است؟ پاسخ داد که: «من کارمند هستم و زمانی هم البته برای نوشتن دارم. ما نمیتوانیم نویسندهی حرفهای باشیم. نویسندگی به جای اینکه برای ما حرفهای باشد، احساسی است؛ یعنی یک دفعه مینشینیم یک شب یا چند ده شب به قصد کشت تا صبح مینویسیم و بعد هیچ کاری انجام نمیدهیم، در حالیکه نویسندهی حرفهای صبح بلند میشود و به خودش میگوید باید بنویسم و مینویسد. ما هروقت احساسمان غلیان کند، مینویسیم. برای خود من که اینگونه بوده کار. گاهی یک داستان کوتاه را شش ماهه ننوشتهام و بعد یک رمان را یک ماهه نوشتهام. «مردگان باغ سبز» و «سایه ملخ» را یک ماهه نوشتم. بعضی مواقع هم نوشتن کاری سالیان سال طول میکشد. البته نوشتن یک چیز است و فکر کردن به نوشتن یک چیز دیگر؛ یعنی وقتی شما شروع به نوشتن میکنید، شروع کار از آن لحظه نیست؛ ممکن است سالها به آن موضوع فکر کرده باشید».
نظرات کاربران درباره کتاب صوتی پل معلق