زهرا عبدی نویسنده و منتقد ادبی ایرانی موفق این روزهاست. او از دوران نوجوانی با ادبیات بسیار مأنوس بود و غزلیات شمس اشعار موردعلاقهاش بودند، او در پانزدهسالگی با الهام از ادبیات کلاسیک ایران اولین غزلهایش را سرود. زهرا عبدی معتقد است شیوهی نظام آموزشی باعث یکسانسازی نگاهها و مغزها میشود و ادبیات کلاسیک است که میتواند به انسان بیاموزد که چگونه مفاهیم را بازآفرینی کند او درجایی گفته است:«ذهن بی دیوار با خواندن عطار برای من شکل گرفت.» زهرا عبدی در رشتهی ادبیات فارسی دانشگاه تهران درسخوانده است و همچنین در رشته ادیان و عرفان در این دانشگاه هم تحصیلکرده است. او مدرک کارشناسی ارشدش در رشتهی ادبیات فارسی را از دانشگاه علامه طباطبایی دریافت کرده است.
زهرا عبدی اولین بار سال ۱۳۸۷ با مجموعه شعر نویی به نام «تو با خرس سنگینتر از کوه رقصیدهای» بهعنوان شاعر مطرح شد. این مجموعه شعر را نشر قو منتشر کرده است. او ۵ سال بعد رمانی به نام «روز حلزون» نوشت که توانست نظرات زیادی را به خود جلب کند. رمان روز حلزون درواقع حاصل کارگاههای محمدحسن شهسواری در موسسهی شهر کتاب است. خانم عبدی دراینباره گفتهاند:«ایشان طرح رمان را مطالعه کردند و برای کارگاه پذیرفتند. هر هفته بهطور منظم مینوشتم و ایشان هم با دقت میخواندند و نظرشان را مینوشتند»
داستان شخصیتی به نام خسرو دارد که سالها پیش در جبهه مفقودالاثر شده و حالا زنهای قصهی خسرو، یعنی مادرش و افسون که سالها پیش عاشق او بوده درگیر داستانهایی میشوند. زهرا عبدی از نقش فعال این زنها در ارتباط با محیط اطرافشان در این رمان حرف میزند.
مدتی بعد او رمان ناتمامی را منتشر کرد که ثابت کرد موفقیت او اتفاقی نیست و قلمی توانمند در ادبیات ایران متولدشده است. رمان ناتمامی را بعضی منتقدان تهراننویسی دانستهاند و بعضی هم آن را بخشی از ادبیات مهاجرت میدانند. بخشی که در میان داستانهای نوشتهشده از ایرانیانی که وطن را ترک کردهاند و در سراسر دنیا زندگی میکنند گمشده است. ادبیات مهاجرت به تهران. ناتمامی داستان دختری است که از بوشهر برای درس خواندن به تهران مهاجرت میکند و در تهران وارد داستان عاشقانهای میشود و ماجراهای متفاوتی برایش رقم میخورد. این داستان ادبیاتی بسیار زنانه دارد و بخشهایی از زندگی زنان که کمتر از آن حرف زده میشود در آن روایتشده است.
زهرا عبدی در آثارش بهشدت با کلیشهها مبارزه میکند و روحی سرکش را به نمایش میگذارد. روحی که سعی میکند از هرچه جامعه در قالبهای تعیینشده به او میدهد فرار کند. حذف کلیشههای جنسی مسئلهی بسیار توجهی در رمانهای زهرا عبدی است. تأکید شدید بر استقلال شخصی، فردگرایی و وجود مستقل چیزی است که در آثار زهرا عبدی منتقدان زیادی را متوجه خود کرده است و در ناتمامی نیز بهشدت به چشم میخورد. خانم عبدی در مصاحبهاش با ایبنا دربارهی اعتقادش به شکست کلیشهها و اینکه چرا باید باورهای جمعی را نقد کرد گفته است:«همهی ما از خطر یکسانسازی گلهوار بسیار خواندهایم و شنیدهایم. نیچه از خراشیدن قلهها و ساختن تپههای یکسان بیشتر از هر چیز دیگری به سوز، ناله سر داده است. هر چه جامعه بیشتر به سمت امر مدرن پیش میرود این سوهان کشیدن و قالب زدن و به قامت یکسان درآوردن بیشتر میشود. نتیجه را در تولیدات یکسانِ ادبی و هنری و سینما و ... میبینیم؛ یعنی متاسفانه درست درجایی که انسان، ادعای امر خلق و آفرینش را دارد، این اتفاق افتاده است. سلیقهها بهسرعت یکسانسازی میشوند. حتا میزان ترشح آدرنالین و سایر غدد درونریز هم در شهربازیها و بانجی جامپینگها و... کنترل میشود. هنگامیکه دربارهی این امور ذهنی که قطعیتی در آن نیست، حرف میزنم، سعی میکنم از کلماتی که سرریز احساسی دارند، خودداری کنم ولی اجازه میخواهم تا از کلمهی فاجعه برای این برنامهی فردیت کُشی و یکسانسازی استفاده کنم. چرا نویسنده و هنرمند نباید از این بترسد و هشدار دهد؟ ترسناک است چون ما آموزشدیدهایم از هرکسی که شبیه ما نباشد، انتقام سختی بگیریم!»
آخرین رمان زهرا عبدی تاریکی معلق روز نام دارد که اسفند ۹۷ منتشرشده است. این کتاب داستانی است که با جامعهی امروزی مدرن و دختران و پسرانی که در عصر مدرن زندگی میکنند گرهخورده است. این داستان هم مانند سایر رمانهای عبدی با استقبال خوبی مواجه شد و زهرا عبدی را بسیار جدیتر مطرح کرد. در نقدی بر این کتاب آمده است:«زهرا عبدی در این کتاب نشان میدهد که اکنونِ خود را بهدرستی درک کرده است و میداند در کدام گذرگاه از تاریخ ایستاده و مسائل منحصر و مختص امروز را میبیند و با کمک کلمات، روایتشان میکند. البته تبحرش در درک اسطورهها، ادبیات و تاریخ ایران، قدرتی به او بخشیده تا بااتصال حوادث فعلی به ما به ازای گذشتهشان، بیان تازهتری از این اتفاقات بیافریند. گویی او در فاصلهای دورتر در قله یک کوه بلند ایستاده و هدف را با نگاهی جامعتر در نظر گرفته و بعد به داخل اجتماع میآید و حادثه به حادثه، زندگی میکند و فصلبهفصل، عصاره این کشف را به مخاطبش مینوشاند.»
زهرا عبدی غیر از اینها مجموعه شعر شهرزاد را هم در کارنامه دارد.