«با صدای زنگ ساعت شماطهدار روی گنجه که همچون بمب هولناکی منفجر شد، دوروتی از خواب پرید و از اعماق رؤیایی پیچیده و دردناک بیرون آمد. غلتی زد و به پشت خوابید و با احساس خستگی مفرط به تاریکی خیره شد.» این جملاتی است که جورج اورول نویسندهی مشهور رمانهای «1984» و «قلعه حیوانات» رمان دختر کشیش را با آن آغاز کرده است. دختر کشیش انتقاد اجتماعی دیگری از اورول است که با قلم کمنظیر این نویسنده به شکل داستانی خواندنی و جذاب روی کاغذ آمده است. دختر کشیش رمانی است که اگر خواندنش را آغاز کنید زمین گذاشتنش بسیار سخت خواهد بود.
دختر کشیش با عنوان اصلی «a clergyman’s doughter» اولین بار سال 1935 در انگلستان منتشر شد. این کتاب با آثار برجستهی اورول تفاوت زیادی دارد و خود او بیان کرده بود که آن را تنها به خاطر فشار مالی منتشر کرده است. این داستان که روایت دختری به نام دوروتی هر (doroti her) را روایت میکند در قیاس با سایر داستانهای اورول بسیار ساده نوشتهشده است. همچنین منتقدان معتقدند ردپای روانکاوی فروید در این داستان به چشم میخورد. تغییر و تحول شخصیت اصلی داستان در این رمان بسیار موردتوجه منتقدان قرارگرفته است. اورول با شخصیتپردازی بسیار قوی و روایت مناسب وقایع اثر از دست دادن عقاید بنیادین در زندگی انسانها را به تصویر کشیده است. دختر کشیش در قالب روایت زندگی دختری که زندگیاش بهشدت تحت تأثیر کلیسا است، اعتراضهای زیادی را نسبت به کلیسای انگلستان بیان میکند.
دختر کشیش پس از انتشار با استقبال زیادی مواجه شد و به زبانهای مختلف برگردانده شد.
دوروتی دختر مرد کشیشی بسیار خشکه مذهب و متعصب است. پدر او بسیار خشن است و رفتارهای عجیبی دارد همین باعث شده است تعداد عبادتکنندگان کلیسای او بسیار کم شود و مردم از او دوری کنند اما دوروتی که از کودکی با تعالیم کلیسا بزرگشده و به این شکل تربیتشده است دائماً به پدرش خدمت میکند و باوجود خسیس بودن بیشازحد او تلاش میکند زندگی را به بهترین شکل اداره کند. او معتقد است همهچیز باید در راه خدا باشد و هیچ اشتباهی نباید اتفاق بیفتد.
زندگی دوروتی با ورود مردی به نام واربرتون تغییر میکند. او مرد چندان خوشنامی نیست اما گاهی گفتوگوی کوتاهی باهم دارند و ناگهان در ادامهی کتاب دوروتی روزی در لندن بیدار میشود و میفهمد 8 روز از زندگیاش گمشده است. او در لندن تجربههایی به دست میآورد که هیچ مناسبتی با زندگی گذشتهاش ندارد.
اریک آرتور بلر eric Arthur blair نویسنده و منتقد ادبی اهل انگلستان در قرن بیستم است. این نویسنده که ما او را با نام مستعارش جورج اورول George orwell میشناسیم متولد سال 1903هندوستان است که آن زمان مستعمرهی انگلیس بود.
او در کودکی همراه خانوادهاش به انگلستان رفت و آنجا ساکن شد و در 17 سالگی به پلیس سلطنتی هند پیوست و سالها در این نیرو خدمت کرد. سالهای خدمت در پلیس برمه بعدها دستمایهی نگارش رمان «روزهای برمه» از این نویسنده شد. او نتوانست در نیروی پلیس دوام بیاورد و درنتیجه استعفا داد. اورول پسازآن مدتها در لندن و پاریس زندگی کرد و البته با فقر دستوپنجه نرم کرد. او در دههی سی به اسپانیا رفت و در این کشور برای مبارزه با فاشیسم جنگید. او در این جنگ جراحات مختلفی برداشت و بعضی از این جراحات تا پایان عمر با او باقی ماند. اورول کتاب درود بر کاتالونیا را بر اساس این دوران از زندگیاش نوشت.
اوج کار اورول نگارش رمانهای «1984» و «قلعه حیوانات » بود که مهمترین داستانهای پاد آرمانشهر قرن بیستماند. این دو کتاب به زبانهای زیادی برگردانده شدهاند و میلیونها نسخه از آنها در سراسر جهان فروختهشده است.
جورج اورول عمر کوتاهی داشت و در 46 سالگی درگذشت. او به خواست خودش تابوتی نداشت و جسدش سوزانده شد.
آثار جورج اورول در ایران طرفداران بسیار زیادی دارد. بیشتر رمانهای او چندین و چند بار به فارسی برگردانده شدهاند. دختر کشیش نیز مانند بقیهی آثار او با چند ترجمهی مختلف در بازار موجود است. انتشارات پر ترجمهی «مهشید مرادی البرزی» از این کتاب را در بازار عرضه کرده و نشر سمت نو نیز ترجمهی نفیسه توکلی را چاپ کرده است. ترجمهی مهدی افشار از این کتاب نیز در بازار کتاب ایران موجود است.
انتشارات آوا نامه کتاب دختر کشیش را با ترجمهی بهناز پیاده عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرار داده است.
رمان دختر کشیش دریچهای بهسوی قرنهای نوزدهم و بیستم است. اورول نویسندهای نیست که بهسادگی از محیط اطرافش بگذرد و از بازگو کردن دغدغههایش چشمپوشی کند. او از فقر، از بیعدالتی، از شستوشوی مغزی انسانها و از همهی چیزهایی مینویسد که بشر با آن درگیر شده و زندگیاش در سایهی آن روبه نابسامانی رفته است. در دختر کشیش اورول از فقر و جهل مینویسد، از اعتقادات نخنما و پوشیده و از تعصبات نابه جا. کتاب اورول جز آنکه روایت تلخی از روزهای پل التهاب قرن بیستم است، برای وجدانهای بیدار دریچهای تازه است که بدانند، بفهمند و عبرت بگیرند. این کتاب را باید خواند و با دقت به آنچه اورول میگوید گوش داد، چرا که تاریخ تکرار میشود و انسان همواره میتواند دوباره به دام خودش بیفتد.
کتاب دختر کشیش در دستهی کتابهای داستان انگلیسی قرار دارد.
کتاب دختر کشیش مناسب برای گروه سنی بزرگسال است.
خوانش کتاب صوتی دختر کشیش را سارا فیض به عهده داشته است.
کتاب دختر کشیش جزو کتابهای حجیم و بلند با موضوع داستان انگلیسی است. این کتاب برای افرادی که وقت بیشتری برای مطالعه دارند و میخواهند در زمینهی داستان انگلیسی زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص دهند انتخاب مناسبی است.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب دختر کشیش اثر جورج اورول بود. خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی داستان انگلیسی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 750.۴۷ مگابایت |
مدت زمان | ۱۳:۳۲:۳۹ |
نویسنده | جورج اورول |
مترجم | بهناز پیاده |
راوی | سارا فیض |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۸/۰۹/۲۳ |
قیمت ارزی | 10 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
نسبت به کتابهای قلعه حیوانات و ۱۹۸۴ با متن داستان به لحاظ احساسی و عاطفی ارتباط عمیقتری پیدا کردم، شاید چون قهرمان داستان یک دختر بود که نویسنده از دنیای درونیش، با مهارت و جزئی نگاری، پرده برداشته بود. دوروتی، دختر کشیش بخش، در خانه پدری با کار و احساسات متناقضی دست به گریبان بود. از یک طرف با پیشرفت علم و تجدد گرایی و تحول در کلیسا، مخالف بود و از طرف دیگه عقاید مذهبی خشک پدری که زندگیش رو با خساست و قمار بازی در سهامها، هم آمیخته بود، زندگی رو براش سخت و غیرقابل تحمل کرده بود. دوروتی در طی سالها، وظایف بیشماری جهت ترغیب معنوی و مادی اهالی روستایی که درش زندگی میکرد برعهده گرفته بود. تربیت مذهبی شدید و بدون انعطافی که روی دوروتی پیاده شده بود به همراه خرافاتی که باهاش دست و پنجه نرم میکرد، در سن ۲۸ سالگی، باعث شد تمرکز پیشین بر روی مراسمها و مناسبتها کلیسا رو نداشته باشه. در ابتدا با فرو کردن سنجاق در دستش سعی میکرد حواسش رو نسبت به اجرای آیینهای مذهبی کلیسا جمع کنه، فکر غیبت و بدگویی از دیگران رو از خودش دور کنه، از اینکه از کسی بیزار باشه، احساس گناه کنه و... تا اینکه به یکباره هر آنچه زندگی کرده بود رو فراموش کرد و قدم به دنیایی ناشناخته گذاشت که براش بدنامی، فقر، خیابان خوابی، گرسنگی و... رو به ارمغان آورد. تا جایی که به کمک اقوام پدرش، برای مدت قابل توجهی، معلم یک مدرسه درجه چهار شد که بچهها رو شبیه قلک پول میدیدند. دوروتی بخاطر سبک اشراف زادگی بقایای خانواده پدریش، از آموزش نسبتا خوبی برخوردار شده بود. جورج اورول، بسیاری از ریزهکاریها، در مورد حرفه معلمی، مدارس و معلمهای درجه چهار، چگونگی برخورد با دانش آموزان، چگونگی بهره کشی و یا مجبور کردن معلمان به پیروی از اصول خشک آموزشی بدون تنوع، انتظارات غیر معقول و یا غیر واقع بینانه والدین، سطح نازل آموزشی و... رو مطرح کرده. تفاوت بین سبک کلیسای انگلستان و کلیساهای دیگه، باعث شده بود، والدین بچهها، حتی نسبت به نحوهی تربیت دوروتی، عقاید به مراتب خشکتری داشته باشند. به قدری این قسمت قابل تامل هست که میتوونه به تنهایی، موضوع داستانی باشه. به طور مثال دوروتی سعی میکنه با مقوا و خمیر، ساخت نقشه اروپا رو به بچهها یاد بده، یا به جای یاد دادن چند اصطلاح فرانسوی، واقعا قواعد زبان فرانسه رو به اونها آموزش بده، یا بجای مجبور کردن دانش آموزان به رونویسیهای طولانی، اونها رو علاقمند به خواندن آثار شکسپیر کنه. اما عدم تمایل خانوادهها به اطلاع دخترانشون از زندگی حضرت مریم، یا داستانهای شکسپیر که او را کافر و اهل تئاتر میدانستند، باعث ایجاد مشکلات و احساس تنفر فراوان برای دوروتی میشه. مجددا مجبور میشه بچهها رو به آموزش خشک و همراه با تنبیهی برگردانه که در اون جملات رو طوطیوار و بدون درک حفظ میکردند و رونویسیهای طاقت فرسای طولانی داشتند.ماجرای عاشقانه، احساسی و عاطفی تقریبا در زندگی دوروتی، بخاطر نحوه بزرگ شدنش و اختلالاتی که از بچگی باهاشون دست و پنجه نرم کرده، وجود نداره و نویسنده سعی میکنه، نحوه زندگی دوروتی رو به عنوان انتخاب سبکی از زندگی معرفی کنه. در مجموع کتاب خوبی بود.
موافقم که این کتاب با آثار دیگر جورج ارول متفاوت است اما به نوبه ی خود پیامهایی آگاهانه برای خواننده زیرک داشت از جمله عذاب وجدانی که ادیان بر بشر وارد میکنند ویا زندگی فقیرانه که درآن تمامی حواس انسان معطوف به زنده ماندن میشود وفقر و گرسنگی دیگر جایی برای تعالی و رشد انسان و روحش نمیگذارد ویا زیر سوال بردن سیستم آموزشی که حتی در زمان ما و جامعه ی ماهم چیزی جز ظاهر سازی و ادای یک سیستم آموزشی نیست ویا حتی پیام انتهای کتاب که گویاست وبیان میکند که ایمان داشتن بخدا و خرافه برای نیک بودن کافی نیست وحتی یک انسان بی ایمان هم میتواند نیک رفتار باشد ونه برای خدا که برای انسانیت بکوشد
از این کتاب نباید انتظار یک داستان مهیج یا یک موضوع خیلی جالب مثل 1984 را داشت. کتاب، داستانی بیشتر توصیفی با بیان جزئیات بسیار دارد. ولی یک روایت خیلی خوب هم راجع به زندگی روزمره اقشار مختلف مردم انگلستان ارائه می دهد. طرز فکر مردم آن زمان،نحوه نگرش آنها به آموزش و آنچه که احتمالا در مدارس آن دوره می گذشته نیز از مطالب دیگری است که کتاب به آن پرداخته شده است. از طرفی داستان یک هدف کلی را هم دنبال می کند که خواننده را به این نتیجه برساند که هدف در زندگی چه می تواند باشد و اینکه دنیا در نظر هر فرد بسته به حال او چگونه به نظر می رسد.
من قسمت دوم بخش دوم رو دارم گوش میدم داستان کتاب واقعا گیراست بخصوص که موضع اون جهانشموله ولی گویندگی واقعا مناسب این کتاب نبود. صدای گوینده برای راوی بودن قشنگه ولی برای ایفای نقش اصلا تغییر صداها خوب نیست دختر کشیش یه دخترسی سالست ولی صدایی که براش صداسازی کردن صدای یه دختر بچه رو تداعی میکنه. جاهایی هم که صدای مردو پسر و پیرزن حرف میزنه واقعا بده...این قسمت هم که درست شبیه نمایشنامه شده که نقل قوله. واقعیتش نتونستم بقیه ر گوش کنم به نطرمیا باید یه بازخوانی بشه یا متنی بخونم
کتاب خیلی خوبی بود. شاید به خوبی آثار معروف جورج اورول نباشه، ولی از شنیدنش لذت بردم. داستان خیلی شیرین شروع میشه، وسطای داستان یه جاهایی کمی سرد میشه و دوباره جون میگیره. آخر داستان یه کم مثل فیلمای ایرانی همه چی یهویی جفت و جور شد. نمیدونم یه حسی بهم میگه دست سانسورچی تو کاره! بخش انتهایی کتاب بسیار جذاب، پر از نکته و محتوا و بسیار قابل تامل بود. ترجمه روان و عالی. راوی بسیار عالی و حرفهای.
سلام به تمام دوستان .به نظر من نویسنده موضاعات حاشیه ایه رو بی نهایت کش میده و هر چیزی رو چند سطر توصیف میکنه،همین هم حوصله رو سر میبره. ولی واقعا روای عالی بود .لذت بردم .اگر ایشون نبودن شاید از وسطاش ادامه نمیدادم .ولی خیلی جالب اینکه ،مثل این بود برام که دارم فیلم میبینم .اصلا احساس کتاب رو نداشتم .ایشون جای چند شخصیت تغییر صدا میدادن.بدون هیچ حرف و صدای اضافی.من پنج ستاره رو به ایشون اهدا کردم .عالی بودن.آفرین
این گتاب قبل از کتاب های معروف ارول نوشته شده و طبیعتا چون ما قبل تر ان کتاب ها رو مطالعه کردیم انتظار بیشتری در ذهن داریم و کند پیش رفتن داسنان مورد رضایتمان نیست، بااین همه نقد ایمان و مسیحیت و دینداری کورکورانه بسیار عالی هستند . راوی فوق العاده مسلط
خانم راوی فقط صدای خانم ها و پسر بچه ها رو میتونه خوب تقلید کنه نه مردان بالغ و سن بالا رو !!! اگه برای شخصیت های مرد، گوینده ی مرد میبود خیلی قشنگ تر میشد و بیشتر میشد باهاش ارتباط بگیری ولی درحال حاضر وقتی از یک مرد سن بالا صدای پسر بچه در میاد جالب نیست.
کتاب رو نسخه کاغذیش رو خوندم. این کتاب شاید روایت حال بسیاری از ماها باشه و داستان گیرا و جذابی داره. بعد از قلعه حیوانات و ۱۹۸۴ شاید یکی از بهترین آثار جرج اورول باشه
زیباا بود از شنیدنش لذت بردم برای اوقات فراغت خوبه و همچنین راوی خیلی عالیی داشت و صدای دل نشینی داشتن اسپویل :ث صد البته انتظار شدم مشخص بشه چطور فراموشی گرفته و چطور خونه نرفت اون شب واقعا ذهنم درگیرشش بود