0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
سیزده

معرفی، خرید و دانلود کتاب سیزده

درباره سیزده
به ماشین‌های در ترافیک مانده نگاه می‌کنم، آنها می‌خواهند به سرکارهایشان بروند اما خبر ندارند که همین حالا هم سرکارند!! دود در شهر من موج می‌زند، این هم علاقه‌مندی دیگر از جانب خدا به هم وطنانم است. خواهرم از توی آینه‌ی جلوی ماشین سعی می‌کند با من بازی کند چرا او اینقدر زنده است؟ چون بچه است؟! من هم، هم سن او بوده‌ام معدلم مثل او بالا بود اما هیچ گاه اینقدر تازه نبودم. این شانس آفرینش افراد است. بعضی را خدا بیشتر دوست دارد و به همین خاطر دیگران هم بیشتر دوستشان دارند. خواهرم را همه دوست دارند و از همه مهمتر خودش هم خودش را دوست دارد. به نظرِ من، این افراد را خدا در بعد‌از‌ظهر بهاری هنگامیکه چای می‌نوشیده است، آفریده است. بعد از خَلقشان لابد هر دو لبخند به لب داشته‌اند، هم خدا و هم خواهرم. اما چرا این فینگیلی از کودکی مجبور بود شیمی درمانی کند؟! اگر خدا دوستش داشت هیچگاه همچین خیانتی به یک دختر بچه‌ی سه ساله نمی‌کرد. خیلی حرف است که دختر باشی اما مو نداشته باشی... از دست تو خدا! معلوم نیست چه کسی را دوست داری؟! خواهرم با من بازی می‌کند، به پشتم می‌زند و پشت صندلی‌ام قایم می‌شود و من دارم فکر می‌کنم چرا امروز هم باید به مدرسه بروم؟! اما او انگار خودش می‌خواهد برود. همان جوری که قایم شده است، می‌گوید: - اگه راست می‌گی من کجام؟! و من با خودم فکر می‌کنم و می‌پرسم تو اگه راست می‌گی بگو من کجام؟ زیر چشمی، پدرم را نگاه می‌کنم، این غریبه کیست؟ چرا پدر من شده است؟ چرا من را به زور می‌رساند؟ مگر من به زور او و مادرم به مدرسه‌ای که خاله‌ام انتخاب کرده است نرفته‌ام؟ تا کی این روزها تکرار می‌شود؟ امتحان‌ها یک ماه دیگر شروع می‌شوند؟ این سریال احمقانه‌ی تکراری چرا سیزِن آخر ندارد؟ همان موقع به آینه‌ی ماشین نگاه می‌کنم، من چرا کمی زیباتر نیستم تا مدل شوم تا بازیگر شوم؟ چرا چشمانم درشت‌تر نیستند؟ همین چند وقت پیش حاتمی‌کیا به مدرسه‌مان آمده بود تا یک پسربچه‌ای را برای بازی در فیلم جدیدش انتخاب کند. برای اولین بار خدارا شکر کردم که ردیف جلو می‌نشینم به خاطر قد متوسط‌ام. چه دنیای عجیبی؛ ابراهیم، اولین کلاسی که برای انتخاب بازیگر آمده، کلاس ماست که در طبقه‌ی آخر مدرسه قرار گرفته است و هیچ کس مثل من دوست ندارد بازیگر شود. به من نگاه می‌کند، می‌دانم تمام است و من را انتخاب می‌کند، لبخند مصنوعی می‌زنم و به علامت خجالت کشیدن سرم را پایین می‌اندازم. بالا که می‌آیم می‌بینم آن پسر احمق ته کلاس که مطمئن هستم خر‌خوانی‌اش به او اجازه نمی‌دهد بفهمد فیلم چیست؟حاتمی‌کیا کیست؟ چشم در چشم ابراهیم شده است.

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
گوینده هوشمند (AI)
راوی
حجم
1.۴۳ مگابایت
تعداد صفحات
256 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۰۸:۳۲:۰۰
نویسندهعلی میرصادقی
ناشرنشر بارسا
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۳۹۷/۱۲/۱۲
قیمت ارزی
4 دلار
قیمت چاپی
42,000 تومان
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
راوی
۱.۴۳ مگابایت
۲۵۶ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
4.4
از 5
براساس رأی 142 مخاطب
آموزنده 🦉 (2)
انگیزه‌بخش 🚀 (2)
5
ستاره
69 ٪
4
ستاره
16 ٪
3
ستاره
4 ٪
2
ستاره
2 ٪
1
ستاره
7 ٪
94 نفر این اثر را نقد کرده‌اند.
5

دونفر این کتاب رو دانلود کنن هزینه یه کتاب رو کسب میکنید فیدیبو.حالا فرضا ۲۰۰نفر دانلود کنن از خود نویسنده هم درامدت بیشتر میشه نه شما اینو نوشتین نه وقت گذاشتین ن با کاغذ چاپ میکنی

4

من همیشه عدد سیزده رو خیلی دوست داشتم، و بخاطر همین اسمش شروع کردم به خوندن این کتاب، اوایلش که زندگی و افکار یه نوجوانه، از وسطاش یه داستان تخیلی شر‌وع میشه و یه سری درسهای انگیزشی داده میشه لابه لای اون داستان. از بعد انگیزشی بخوام بگم برای من چندان مفید نبود نکاتی که گفته خوب هستن اما برای من تکراری بود احتمالا برای بعضیها و بخصوص نوجوان ها مفید باشه، ولی داستان تخیلیش قشنگ بود و هرچی که به اخر کتاب نزدیکتر میشین جذابیتشم بیشتر میشه و اخرش هم خوب و با احساس تموم میشه، همین حس و حال خوبی که داستان رو فرا گرفته می تونه تو بخاطر سپردن نکات انگیزشیش هم کمک کنه.

5

کتاب عجیبی بود روز سیزدهم فروردین که روز تولدم هم هست این کتاب را از فیدیبو خریدم و شروع به خواندن کردم و بدون اینکه عمدی در کار باشه خواندنش درست سیزده روز طول کشید واقعا همه اینها یک نشانه نیست؟!

5

اولش خیلی ابتدایی و به زبان صریح و ساده شروع شد گویی انگار دارم یه کتاب داستان بچه میخونم! ولی به طرز عجیبی از اواسطش موضوع کاملا تغییر کرد و فوق العاده کاربردی و جذاب بود .به نظرم موضوعاتی که برای همه مهم و باید خوانده بشه .

5

این کتاب فقط براى درس خوندن نیست به نظرم هر سنى میشه ازش تو زندگى استفاده کرد انگار با سلولهام همه واژه ها رو لمس کردم ?? ممنون اقاى میرصادفى

5

من کتاب های انگیزشی رو دوست ندارم ولی این یکی چون یک رمان انگیزشی بود بخاطر دنبال کردن ماجرای داستان آدمو جذب میکرد ب نظرم از بین کتابای آقای میرصادقی این یکی یه سرو گردن بالا تر بود دوست خوبی که الان تازه اولای کتابی بهت پیشنهاد میکنم درباره کتاب زود قضاوت نکنی و ادامه بدی چون داستان اصلی از نیمه دوم کتاب شروع میشه

5

من این کتاب رو توی فکر کنم ۱۰ یا ۹ سالگیم خوندم ولی هنوز که هنوزه تو سن ۱۲ ، ۱۳ سالگی کلمات و جملاتش میاد تو ذهنم این کتاب اونقدر عمیقه که من واقعا انگار جای اون پسر میدیدم اون جهانو اون شهر رو اون درخت رو اون پیرمرد رو حتی اون بانک رو با جزئیات یادم میاد انگار تو کتاب زندگی کنی واقعا پیشنهاد میکنم

5

مطالعه ی کتاب خصوصا برای افراد اهمال گر کار سختیه تا وقتی که به روتین زندگی تبدیل بشه پس پیشنهاد می کنم تا آخربخونید. ی کتاب روانشناسی هست که در قالب داستان نگارش شده که این خلاقیت نویسنده رو میرسونه. کتابیه که مطمئنن توی هر سن و سالی که باشیم میتونه آموزه های زیادی برامون داشته باشه.

5

اول که شروع به خوندن این کتاب کردم فک کردم این کتاب بدرد منی که دانش آموز نیستم نمیخوره ولی گفتم بذار بیشتر بخونم شاید نظرم عوض شد و واقعا هم همینطور شد بنظرم درس درست زندگی کردن بود این کتاب فقط من با پایانش خیلی حال نکردم ولی همین هم نشون دهنده حقایق زندگی بود

5

خیلی قشنگه... بیشتر جاهاش حرف دل من نوجوونه... کتابی که ارزش خوندن و هدیه دادن داره مخصوصن برای نوجوون ها😊

نمایش 84 نقد دیگر
4.4
(147)
سرگرم‌کننده 🧩 (2)
21,000
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
سیزده
سیزده
علی میرصادقی
نشر بارسا
4.4
(147)
سرگرم‌کننده 🧩 (2)
21,000
تومان

از همین نویسنده مطالعه کنید

مشاهده بیشتر