گذر زمان و نزدیکی به پیری و نیستی انسان را با تناقضهای متعددی روبهرو میکند و تنها یکی از آنها میتواند جرقهای کوچک برای شعلهور شدن بحران هویت شود. هویت دغدغهی همیشگی بشر بوده است که عدم آن، انسان را به فنا محکوم میکند. میلان کوندرا در کتاب هویت قدرت سوءتفاهمها را به چالش میکشد و بحرانی هجیان انگیز از آن خلق میکند. از طرف دیگر عشق را مورد ستایش قرار میدهد و آن را پیوند دهندهی روحهای زخمی و احساسات انسانها میداند.
سوءتفاهم داستانی دربارهی بحران هویت انسان مدرن است که روح و روانش را به آشفتگی کشانده و از او یک انسان ناراضی ساخته است. میلان کوندرا در این کتاب انسانی را ترسیم کرده است که از بیهویتی مضطرب است و از ناکامیهای زندگی به عشق پناه میبرد و سرخوردگیهای خود را در سایهی عشقی پرافتخار که بیانگر هویت اوست، پنهان میکند. کوندرا ماجرای کتاب را بهگونهای پیش میبرد که یک چرخش و تغییر هویت اتفاق میافتد و به این ترتیب آسیب پذیری انسان در مقابل تغییر هویت اطرافیانش را به خوبی به نمایش میگذارد.
کتاب هویت میلان کوندرا پیچیدگیهای دیگر آثار او را ندارد و به نسبت کتاب سادهتری است. اما مثل دیگر کتابهای کوندرا میتوان ردپای فلسفه و مسائل روانشناختی را در آن مشاهده کرد. این کتاب خواندنی تراژدی غمانگیز هویت را در دنیای امروز است که در 52 فصل توصیف شده است. هر فایل صوتی این کتاب 5 فصل را دربرمیگیرد و میانگین زمان هر فایل حدود 30 دقیقه است. حجم کل کتاب صوتی هویت برابر با 311 مگابایت است.
داستان هویت حول محور دو شخصیت اصلی به نام شانتال و ژان مارک میچرخد. ماجرای هویت از یک جملهی به ظاهر سادهی شانتال آغاز میشود: «مردها دیگر برای دیدن من سر برنمیگردانند». این جمله آن قدر ژان مارک را تحت تاثیر قرار میدهد که او را با روی دیگر عشق آشنا میسازد. ژان مارک برای آنکه از افسردگی شانتال جلوگیری کند از زبان غریبه نامههای متعددی به شانتال مینویسد تا احساس جوانی و زیبایی را در او بیدار کند اما این نامهها هویت اصلی شانتال را زیر سوال میبرد. ژان مارک در جریان نامهنگاریها احساس میکند هرگز نتوانسته است شانتال را به خوبی بشناسد و از این موضوع به وحشت میافتد. ماجرای هویت از این پس بر مدار وحشت پیش میرود ونویسنده بجز عشق باقی مسائل شکننده و فانی را به چالش میکشد.
میلان کوندرا نویسندهی سرشناس اهل چک، در سال 1929 به دنیا آمد. او در خانوادهای با سطح مالی متوسط، اما تحصیل کرده و فرهیخته بزرگ شد. فرهنگ بالای زندگی آنها تاثیر قابل توجهی در شکلگیری شخصیت و سرنوشت او داشت. پدر میلان کوندرا نوازندهی پیانو بود. موسیقی از همان سالهای کودکی یک عضو جدایی ناپذیر زندگی او به شمار میآمد تا جائی که به او لقب «رماننویس موسیقیدوست» دادهاند.
میلان کوندرا در سال 1948 در رشتهی ادبیات انگلیسی و زیباییشناسی تحصیلات خود را ادامه داد و پس از مدتی به دانشکدهی سینما رفت . سیاست زندگی میلان کوندرا را دستخوش حوادث گوناگونی کرد. او در سن 17 سالگی به کمونیست پیوست اما به دلیل انتقادهای بیپروا از حکومت در سال 1950 از آن حزب اخراج شد. اولین مجموعه اشعار او تحت عنوان «انسان؛ بوستان پهناور» در سال 1953 منتشر شد. پس از آن تصمیم گرفت در همان دانشگاه به آموزش ادبیات بپردازد. او در سال 1968 در لیست سیاه سازمان امنیتی کشور قرار گرفت، از دانشکدهی سینما اخراج و ممنوعالکار شد. میلان کوندرا در سال 1975 به همراه همسرش به فرانسه مهاجرت کرد و پس از مدتی تابعیت این کشور به دست آورد. سیاستمداران چکسلواکی به دلیل انتقادات صریح و بیان عقاید سیاسی در آثار میلان کوندرا، تابعیت این کشور را از او گرفتند. میلان کوندرا اکنون 91 ساله است و در فرانسه زندگی میکند.
میلان کوندرا نویسندهای بیپروا با نگاهی عمیق نسبت به کوچکترین مسائل زندگی است. او در شخصیت پردازی وسواس بسیاری دارد و جزئیات زیادی را برای هر یک در نظر میگیرد. داستانهای او قهرمان ندارد و از جنس مردم عادی است. آثار او در دستهی کتابهای فلسفی و روانشناختی طبقهبندی میشود.
آثار میلان کوندرا را میتوان به سه دوره تقسیم کرد. بخش اول متعلق به زمانی است که او در زادگاه خود به نویسندگی پرداخته است و شامل رمانهای «شوخی»، «عشقهای مضحک»، «میهمانی خداحافظی» و «زندگی جای دیگری است» میشود، دورهی دوم را میتوان مرتبط با زمانی دانست که او به فرانسه مهاجرت کرد اما به زبان چکی مینوشته است که رمانهای «کتاب خنده و فراموشی»، «بار هستی» و «جاودانگی» در این دوره به نگارش درآمدند. سومین بخش زمانی است که او نویسندگی را به زبان فرانسه آغاز کرد و حاصل آن کتابهای «آهستگی»، «هویت»، «جهالت» و «جشن بیمعنایی» است.
میلان کوندرا جوایز متعدد قارهی اروپا را از آن خود نمود. او، جایزهی ایالت اتریش را در سال 1987 و جایزهی بینالمللی هردر را در سال 2000 دریافت کرد. او چندین بار نامزد دریافت جایزهی نوبل ادبیات شد اما تا امروز موفق به دریافت این جایزه نشده است
کتابهای میلان کوندرا از شهرت زیادی برخوردار است و مترجمین مختلفی آثار او را به زبان فارسی برگرداندهاند. «پرویز همایونپور» یکی از افرادی است که این رمان را به به فارسی ترجمه کرده است و در اختیار فارسیزبانان قرار داده است. انتشارات آوانامه کتاب هویت را با ترجمهی رویا آزادفر عرضه کرده و در اختیار علاقهمندان قرارداده است.
کتاب هویت در دستهی کتابهای رمانهای فلسفی و روانشناختی قرار دارد. کتاب هویت مناسب برای گروه سنی بزرگسال است. خوانش کتاب صوتی هویت را میلاد فتوحی بهعهده داشته است.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 311.۸۶ مگابایت |
مدت زمان | ۰۵:۳۹:۵۵ |
نویسنده | میلان کوندرا |
مترجم | رویا آزادفر |
راوی | میلادفتوحی |
راوی دوم | میلاد فتوحی |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۳۹۷/۱۲/۱۱ |
قیمت ارزی | 9 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
رمانی عاشقانه و نیمه فلسفی که در اوج سادگی، درکش سخت و پیچیده میشه بعضی وقتا. به نظرم میشد به جزئیات ظاهری شخصیتها بیشتر پرداخت چون تا آخر داستان من هیچ تصوری از شکل ظاهری شخصیتها تصویری تو ذهنم نداشتم. حتما بعد از مطالعه، تحلیل و نقدش رو بخونید. صحبت از عشق و سوتفاهمایی هست که کم کم جرقه مشکلات اساسی رو میزنن. راوی هم خوبه بد نیست ایشون کاملا به شکل راوی خوانش کردن و نمایشی اجرا نکردن. به هر حال پیشنهاد میکنم بخونید خالی از لطف نیست. امیدوارم کمکی به انتخاب شما کرده باشم.
حیف این کتاب زیبا که انقدر بد و مونو تون خونده شده بود به نظر یه قسمت هایی هم سانسور شده بود یا هنگام خوندان واژه ها جایگزین شده بود
قشنگ ترین کتابی که امسال خوندم. اگه به روان انسان ها و افکار درونشون علاقه مندید میتونه تجربهی بی نظیری باشه
درخت امکانات یعنی زندگی بدان گونه ک خود را ب انسان نشان میدهد. توصیف صریح و مفید ذهنیات آدمیزاد در زندگی
کتاب جالبیه. ولی ترجمه زیاد روان نیست و خوانش کتاب هم بسیار بد بود.
پیچیده و ساده مثل افکار آدم. لذت بخش.
من این کتاب رو خوندم و لذت بردم.
خوب نیست گنگ و نامفهومه
خیلی خوب نبود
خوبه