کتاب بازاریابی شفاهی نشر انتشارات سیته

کتاب «بازاریابی شفاهی» اثری از چهره‌ی شناخته‌شده‌ی دنیای بازاریابی، «اندی سرنوویتز» است. بازاریابی شفاهی برای هر نوع کالا یا خدمات کاربرد دارد. برای هر نوع هدف، پروژه، کارهای خیریه و هر کار دیگری که با مردم سروکار داشته باشید، باید با بازاریابی شفاهی آشنا شوید و اصول آن را بشناسید. در این کتاب می‌آموزید که چطور مشتریان خود را واقعا راضی و خوشحال کنید و به یک بازاریابی کلامی موفق تبدیل شوید. «سث گودین»، نویسنده‌‌ی کتاب «گسترش ویروسی ایده» (Ideavirus the Unleashing)، اثر حاضر را یکی از آثار برجسته و کاربردی در زمینه‌ی بازاریابی می‌داند. کتاب بازاریابی شفاهی با ترجمه «سنبل بهمن یار» در سال 92 در انتشارات «سیته» منتشر شده است.

درباره کتاب بازاریابی شفاهی

این کتاب را بخوانید. سپس بلافاصله چند تا از پیشنهادهای ساده‌ی آن را امتحان کنید. طی چند روز می‌بینید که مردم درباره‌ی شما حرف می‌زنند. بعد چند راهکار اساسی‌تر را آزمایش کنید. خواهید دید که مردم بیشتری درباره‌ی شما حرف می‌زنند. در زمان مناسب به فلسفه‌ی بازاریابی شفاهی فکر کنید. این قسمت از کار کمی پیچیده است و خیلی سریع اتفاق نمی‌افتد، اما بسیار مهم است. وقتی راهکارها و ایده‌های خودتان را ایجاد کردید، حالا همه درباره‌ی شما صحبت خواهند کرد و احترام و اعتبار بیشتری از سمت مشتریان دریافت می‌کنید.

بازاریابی شفاهی تئوری بسیار ساده‌ای دارد: مردم را قانع کنید درباره‌ی محصولات و خدمات شما حرف بزنند. اگر مردم کالای شما را دوست داشته باشند و به شما اعتماد کنند، شما را به دوستان‌شان هم معرفی می‌کنند. بازاریابی شفاهی درباره‌ی مردم واقعی است و این که چرا مردم واقعی می‌خواهند در مورد شما و کالایی که ارائه می‌کنید، حرف بزنند. بازاریابی شفاهی فقط متعلق به شرکت‌های بزرگ چند ملیتی با بودجه‌های کلان تبلیغاتی نیست. راهکارها و اطلاعات مفید و کاربردی این کتاب به همان اندازه برای فروشنده‌ی یک سوپرمارکت کاربرد دارد که برای یک شرکت بزرگ با سرمایه‌ی چندین میلیون دلاری.

کتاب بازاریابی شفاهی پر از ایده‌های کوچک و ارزان است که می‌توانید به سادگی از آن‌ها در کار بازاریابی و ارائه محصولات یا خدمات خود استفاده کنید. نویسنده سعی کرده تا جای ممکن از معرفی روش‌های پیچیده و زمان‌بر خودداری کند. زبان کتاب هم روان و ساده است و تمام اقشار جامعه فارغ از شغل یا تحصیلات می‌توانند از روش‌ها و راهکارهای آن استفاده کنند. این کتاب در ظاهر درباره‌ی یکی از تکنیک‌های بازاریابی است، ولی در واقع از یک فلسفه‌ی جدید در تجارت رونمایی می‌کند. این فلسفه‌ی جدید چیزی جز صداقت، قدردانی و خوشحال کردن مردم نیست.

مروری بر فصل‌های کتاب بازاریابی شفاهی

بخش اول: مفاهیم اساسی

فصل دوم: مسائل عمیق؛ شش ایده‌ی بزرگ

فصل سوم: بیانیه بازاریابی شفاهی

بخش دوم: چگونه انجامش دهم

فصل چهارم: پنج عنصر در عمل

فصل پنجم: سخن‌گویان؛ چه کسانی درباره شما با دوستان‌شان سخن خواهند گفت؟

فصل ششم: موضوعات بحث؛ آن‌ها درباره‌ی چه چیزی حرف خواهند زد؟

فصل هفتم: ابزارهای کمکی؛ چگونه می‌توانید به جابه‌جایی و گسترش پیام کمک کنید؟

فصل هشتم: شرکت جستن؛ چگونه می‌توان وارد گفت‌وگو شد؟

فصل نهم: دنبال کردن؛ مردم درباره‌ی شما چه می‌گویند؟

درباره اندی سرنوویتز

اندی سرنوویتز مدیر اجرایی و سخن‌گوی محبوب و اصلی شرکت پدال گاز (Pedal Gas) و همچنین رییس بازنشسته‌ی انجمن بازاریابی شفاهی و استاد دانشگاه در همین زمینه در دانشگاه نورث وسترن (Northwestern University) است. او مدتی هم در مدرسه‌ی عالی وارتون (Warton School) استاد رشته‌ی کارآفرینی بوده است.

سرنوویتز با 18 سال تجربه در زمینه‌ی بازاریابی متقابل (Marketing Interactive) سال‌هاست که مشغول کمک به شرکت‌ها برای انجام بهتر و فعال‌تر بازاریابی شده است. همچنین به بسیاری از بزرگ‌ترین شرکت‌های تجاری و هزاران کارآفرین و شرکت‌های کوچک، فنون بازاریابی شفاهی را آموزش می‌دهد.

در بخشی از کتاب بازاریابی شفاهی می‌خوانیم

کلام اغلب بیش از آن که به کالا یا چیزهای جانبی آن محدود شود، احساسات ما را بازگو می‌کند. گرایش ما بیشتر به سمت در میان گذاشتن احساساتی است که ما را به عنوان یک فرد متمایز می‌سازد، تا این که درباره‌ی نحوه‌ی عملکرد یک تجارت یا حرفه باشد.

احساساتی که ما را به سخن گفتن وا می‌دارد، پیچیده نیست.

- ما می‌خواهیم هوشمند جلوه کنیم. بسیاری از مردم از اين که در زمینه‌ی موضوع مورد علاقه‌شان متخصص و صاحب‌نظر باشند، لذت می‌برند. زمانی که به دیگران توصیه می‌کنیم چه چیزی را بخرند، در واقع داریم معلومات‌مان را به رخ می‌کشیم. بعضی اشخاص این کار را به‌خوبی انجام می‌دهند و همه از آن‌ها توصیه می‌خواهند. ما دوست داریم وقتی که در حال خرید چیزی هستیم، با این افراد صحبت کنیم و آن‌ها هم دوست دارند که نظر خودشان را به ما بگویند.

و حالا با وبلاگ‌ها و جوامع مجازی، این نوع ارتباط کلامی به سطح بالاتری رسیده است. مردم در اینترنت صفحاتی درست می‌کنند که در آن‌ها معلومات خود را نشان دهند و با دیگران قسمت کنند.

کاری کنید که هوش و دانش این افراد بیشتر نمایان شود. اطلاعات بیشتر و جزئیات تکنیکی و بولتن‌های خبری شرکت را در اختیارشان قرار دهید؛ هر چه بيشتر، بهتر. با این کار آن‌ها عاشق شما و یا شرکت‌تان خواهند شد.

ما می‌خواهیم به دیگران کمک کنیم. میل به هوشمند دیده شدن، اغلب باانگیزه‌ی والاترِ کمک به دیگران همراه است. برخی از مردم آن قدر در مورد دانسته‌های‌شان اشتیاق نشان می‌دهند که دوست دارند دیگران را هم در این لذت شریک کنند. آن‌ها از این که مردم، نام تجاری درستی را انتخاب نکرده‌اند و یا کالای پست‌تری را خریده‌اند، ناراحت می‌شوند.

این‌ها همان افرادی هستند که وقتی شما در فروشگاهی مشغول خرید هستید، نزد شما می‌آیند و به شما خرید کالاهایی را توصیه می‌کنند که به عقیده‌شان، در دنیا بهترین هستند. این موضوع گاه آزاردهنده است، درست است؛ ولی این امر ناشی از اشتیاق آن‌ها برای کمک به شماست.

- ما می‌خواهیم احساس اهمیت کنیم. برخی از مردم حرف می‌زنند، چون دوست دارند مورد پرسش قرار بگیرند. آن‌ها از این که در امری صاحب نظر باشند، لذت می‌برند. هر چه مردم بیشتر از آن‌ها نظر بپرسند، آن‌ها احساس اهمیت بیشتری خواهند کرد. صاحب‌نظر شناخته شدن احساس خوبی است.

سعی کنید این قبیل مشتریان را شناسایی کنید و با این کار آن‌ها را در موقعیت بالاتری نسبت به سایر مشتریان قرار دهید. آن‌ها را در حلقه خودی‌ها وارد کنید و نظرشان را جویا شوید.