کتاب استاد بازی نشر انتشارات البرز

استاد بازی داستانی درباره‌ی معادن الماس و پول‌های آمیخته باه خون و خیانت است. کشف الماس و کسب ثروت افسانه‌ای خواب و خوراک را از جوانک تهی‌دست جیمی مک گریگور می‌دزد و او در سن 18 سالگی با دست خالی و مقدار ناچیز پول راهی آفریقای جنوبی می‌گردد. داستان استاد بازی روایت‌گر سرگذشت 4 نسل از خانواده‌ی جیمی مک گریگور است که  با تجارت الماس یک امپراطوری افسانه‌ای می‌سازد. رمان استاد بازی یکی از جذاب‌ترین نوشته‌های سیدنی شلدون است که روابط انسان‌ها در برخورد با سختی‌ها و انتقام‌جویی‌های آنها را هنرمندانه به تصویر می‌کشد.

درباره‌ی کتاب استادِ بازی

داستان استادِ بازی با ماجرای نسل اول خاندان جیمی مک گریگور آغاز می‌گردد و در انتها سرنوشت نوادگان او را بیان می‌کند. جیمی مک گریگور فردی است که با سرمایه‌ای ناچیز و تنها به امید بهبود اوضاع خانواده‌اش راهی سرزمین الماس‌های درخشان، آفریقای جنوبی می‌شود. فصل اول کتاب تحت عنوان «جیمی سال‌های 1883 تا 1906» به سختی‌ها و مرارت‌های او در این راه اختصاص دارد. سفر او از لندن تا آفریقای جنوبی یک سال به طول می‌انجامد و او را با چالش‌های فراوانی روبه‌رو می‌کند. بخش قابل توجهی از کتاب به تلاش‌های نوه‌ی جیمی، «کیت» اختصاص دارد. او عاشق امپراطوری پدربزرگ خود است و همه‌ی تلاش خود را برای پیشرف شرکت به کار می‌گیرد. او زنی خودخواه و جاه طلب است که با مهارت بسیار همه را بازی می‌دهد و کار خود را پیش می‌برد. سیدنی شلدون از این رو نام کتاب خود را استادِ بازی نهاده است.  بخش‌های پایانی کتاب به زندگی فرزندان و نوه‌های کیت و سرگذشت او پرداخته است. نوادگان کیت رغبت چندانی برای پیشرفت و حفظ این امپراطوری ندارند.

کتاب استادِ بازی با دو عنوان «آرزوهای یک زن» و «زنی در قمار زندگی» نیز ترجمه و منتشر شده است. نشر البرز کتاب «استادِ بازی» را با ترجمه‌ی لیلا معتضد با  683 صفحه در سال 1382 منتشر کرده است.

بیوگرافی سیدنی شلدون

سیدنی شلدون پیش از آنکه با عنوان نویسنده نام خود را در سراسر جهان ماندگار کند، فیلم‌نامه نویس و نمایشنامه نویس بوده است. سیدنی شلدون در 11 فوریه سال 1917 در آمریکا به دنیا آمد. پدر و مادر سیدنی شلدون افرادی معمولی بودند و او در خانواده‌ای متوسط پرورش یافت. او در سال 1937 به هالیوود نقل مکان کرد و اولین کار خود را در استدیوی فیلم سازی یونیورسال تجربه کرد. شلدون ابتدا به نمایشنامه نویسی روی آورد سپس به نویسندگی طنز و فیلم علاقمند شد. او در بحبوحه‌ی جنگ جهانی دوم تصمیم گرفت تحصیلات خود را در دانشگاه نورثسترن را نیمه‌کاره رها کند. و به ارتش آمریکا بپیوندد. شلدون پس از جنگ مجددا به هالیوود بازگشت و کار قبلی خود را ادامه داد.

سیدنی شلدون نگارش در طول سال‌ها فعالیت خود در صنعت سینما دستاوردهای بزرگی کسب نمود و جایگاه خود را به عنوان نویسنده‌ای توانا تثبیت کرد. او نگارش کتاب را پس از سن 50 سالگی آغاز نمود. اولین اثری که از او منتشر شد «صورت برهنه» نام داشت. از او تاکنون 18 کتاب در قالب رمان و نمایش‌نامه منتشر شده است. هریک از آثار شلدون برای او اعتبار و شهرت بیشتری به ارمغان آورده است. سرانجام سیدنی شلدون پس از سال‌ها فعالیت ارزنده در حوزه سینما و ادبیات بر اثر بیماری ذات‌الریه در کالیفرنیا از دنیا رفت.

سبک، آثار و افتخارات سیدنی شلدون

فضای اغلب رمان‌های سیدنی شلدون رازآلود و پر ابهام است. سبک مورد علاقه‌ی او جنایی و معمایی است و به واسطه‌ی معماهای پیچیده و پرکشش مخاطب را تا انتها با خود همراه می‌سازد. اطلاعات عمومی شلدون یکی از ویژگی‌های برجسته‌ی او به شمار می‌آید. او با تکیه بر این قابلیت، فضا و جغرافیای بی‌نظیری برای آثار خود خلق کرده است. کار سیدنی شلدون طراحی یک پازل جذاب است که با سرنخ‌هایی هوشمندانه در طول داستان مخاطب را به سمت پیش‌بینی انتهای داستان هدایت می‌کند. او گاهی نیز شلدون با پایان بندی کتاب‌هایش موجب حیرت طرفدارانش می‌شود. این چیزی است که از این هنرمند بزرگ و برجسته انتظار می‌رود. او در خلق شخصیت بسیار دست و دلباز است و جزئیات هریک از آنها را  را با ظرافت و وسواس بسیار طراحی می‌کند. زنان در نوشته‌های سیدنی شلدون جایگاه ویژه‌ای دارند و اغلب قهرمان‌های قصه‌هایش را زنان زیبا و باهوش تشکیل می‌دهند.

سیدنی شلدون در هر دو عرصه‌ی سینما و ادبیات عملکردی شاخص داشته است. او در سال 1947 برای نگارش فیلم‌نامه‌ی فیلم «مرد مجرد و دختر جوان» مفتخر به دریافت جایزه‌ی اسکار شد. از دیگر آثار برجسته‌ی او در عرصه‌ی سینما و تلویزیون، نمایشنامه‌ی تلویزیونی «سرخ موی برادوی» است. او برای این نمایش جایزه‌ی معتبر تونی را در سال 1959 از آن خود نمود.

سیدنی شلدون برای اولین کتاب خود با نام «صورت برهنه» جایزه‌ی ادگار آلن پو را دریافت نمود. دومین کتاب او رمان «آن سوی نیمه شب» توانست توجه مخاطبان و منقدین را به خود جلب نماید. این رمان عنوان پرفروش‌ترین رمان سال را به خود اختصاص داد. از دیگر آثار سیدنی شلدون می‌توان به کتاب‌های «خط خون»، «خشم فرشتگان» و «خاطرات نیمه شب» اشاره کرد.

در بخشی از کتاب استادِ بازی می‌خوانیم

در سال ۱۹۲۸ هنگامی که تونی چهارساله بود. کیت او را به کودکستان فرستاد. او پسربچه خوشگل و موقری بود، با چشمان خاکستری رنگ و چانه پیش آمده مادرش. به او موسیقی یاد می‌دادند، و هنگامی که پنج ساله بود به کلاس رقص می‌رفت. پاره‌ای از بهترین اوقاتی که کیت و پسرش باهم گذراندند درخانه تپه سدر در دارک هاربر بود. کیت یک کشتی تفریحی خرید، یک کشتی موتوری به طول بیست و چهارمتر که آن را کورسر نامید. و او و توتی در آن در امتداد ساحل مین گردش می‌کردند. تونی عاشق کشتی سواری بود. اما کار و مشغله بود که بیشترین لذت را به کیت می‌بخشید.

در شرکتی که جیمی مک گریگور شالوده‌اش را ريخته بود، رمز و رازی وجود داشت. شرکت زنده بود و توان و نیروی کیت را تحلیل می‌برد. شرکت معشوق او بود. اینطور نبود که دریک روز زمستانی بمیرد و او را تنها بگذارد. برای ابد زنده می‌ماند. و کیت هم زنده می‌ماند تا از این بابت مطمئن شود. و روزی آن را به پسرش واگذار کند.

تنها چیزی که خاطر کیت را آشفته می‌ساخت. وضعیت زادگاهش بود. او خیلی به آفریقای جنوبی اهمیت می‌داد. مشکلات نژادی در آنجا رو به افزایش بود. و او بسیارنگران بود. در آنجا دو جناح سیاسی وجود داشت. فرکرامپتها یعنی تنگ نظران، که طرفداران تبعیض نژادی بودند - و فرلیگت ها یعنی روشنفکران که می‌خواستند وضعیت سیاه پوست‌ها را بهبود بخشند. نخست وزیر جیمز هرتزوگ(۲۲۴)و جان اسموتس ائتلاف تشکیل داده بودند و قدرتشان را به هم افزوده بودند تا لایحه تازه زمین تصویب شود. سیاه پوست‌ها از صورت اسامی صاحبان زمین حذف شدند و دیگر قادر نبودند رأی بدهند یا مالک زمین باشند. میلیون‌ها نفر که به اقلیت‌های مختلف تعلق داشتند بر اثر قانون جدید دچار مشکلات فراوان شدند. مناطقی که دیگر در آن‌ها مواد معدنی وجود نداشت یا مراکز صنعتی یا بندر نبودند به رنگین پوست‌ها سیاه پوست‌ها و هندی‌ها واگذار شد. کیت با چند تن از مقامات بلندپایه دولتی در آفریقای جنوبی جلسه‌ای ترتیب داد. او به آن‌ها گفت: «اين یک بمب ساعتی است که سر موعدش منفجر خواهد شد. شما سعی می‌کنید هشت میلیون نفر را در اسارت نگه دارید.