کتاب انتخاب نشر انتشارات پوینده

خيلي از كتاب‌خوان‌هاي حرفه‌اي، خواندن يك رمان عاشقانه و تا حد زيادي عامه‌پسند را دور از ذهن می‌دانند. اما همان‌طور كه فيلم‌بين‌هاي حرفه‌اي هر از گاهي به ذهن‌شان يك استراحت مي‌دهند و فيلم‌هاي سرگرم‌كننده و عامه‌پسند تماشا مي‌كنند، شايد بد نباشد كتاب‌خوان‌ها هم هر چند وقت يك بار سراغ خواندن داستان‌هاي عاشقانه بروند. ضمن اینکه نمی‌توان به همه‌ي داستان‌هاي عاشقانه به ديد شك و ترديد نگاه كرد و مخاطب‌هاي آن‌ها را جزو كساني دانست كه فقط براي سرگرمي يا حتي گذران روز داستان مي‌خوانند. بعضي وقت‌ها خواندن اين كتاب‌ها مي‌تواند تجربه‌اي لذت‌بخش باشد. كتاب‌هايي كه داستان‌هاي‌شان خيلي وقت‌ها از دل زندگي روزمره‌ي آدم‌هاي دور و برمان بيرون مي‌آيد. درست مانند رمان انتخاب كه تجربه‌ي خواندنش مي‌تواند چيزي فراتر از خواندن يك رمان عاشقانه و عامه‌پسند باشد.

انتخاب؛ يك رمان عاشقانه

کتاب انتخاب يك داستان عاشقانه است که اولین بار در سال 2007 منتشر شد. شخصيت اول داستان مردي قوي، تقريبا ثروت‌مند، با موقعيت اجتماعي خوب به نام تراویس پارکر است. او هر چیزی را که یک مرد ممکن است در زندگي شخصي و اجتماعي‌اش بخواهد دارد. شغل خوب و نسبتا پردرآمدي دارد و در خانه‌اي در كاروليناي جنوبي زندگي مي‌كند. تراويس بيش‌تر اوقاتش را به قايق‌سواري، شنا و خوش‌گذراني با دوستانش مي‌گذراند و معتقد است كه رابطه‌ي جدي با يك زن فقط محدوديت برايش خواهد آورد و تقريبا هر كاري مي‌كند تا زير بار مسئوليت يك رابطه‌ي جدي و مشخص با يك زن نرود. اما زندگی روي ديگر سكه را به تراويس پاركر نشان مي‌دهد و زني به نام گبی هالند سر راه تراويس قرار می‌گیرد. او به خانه‌ي كناري تراویس اسباب‌كشي مي‌كند، همان‌جا ساكن می‌شود و كم‌كم وارد زندگي شخصي تراویس مي‌شود. اما داستان همين‌‌جا ختم نمي‌شود.

رمان انتخاب بيش‌تر از اين‌كه داستان پرماجراي جوانه زدن عشق و ازدواج و تشكيل يك خانواده باشد، داستان يادآوري روزهاي سخت، پرتلاطم و دردناكي است كه يك زوج عاشق‌پيشه در روند زندگي مشترك‌شان ممكن است با آن‌ روبه‌رو شوند. درواقع انتخاب بيش‌تر از اين‌كه يك رمان عاشقانه باشد، يك داستان درباره‌ي دشواري‌هاي  زنده نگه‌داشتن اميد و عشق است.

معرفی نیکولاس اسپارکس؛ داستان بنويس و خوش‌بخت باش

نیکولاس اسپارکس با نام كامل نیکلاس چارلز اسپارکس نويسنده‌ي پنجاه‌وچهار ساله‌ی‌ آمريكايي است. او در پاييز سال ۱۹۶۵ در آمریکا به ‌دنیا آمد و تا به امروز کتاب‌های پرفروش زیادی نوشته است. اسپارکس حدود ده سال داشت كه به همراه خانواده‌اش در کالیفرنیا ساکن شد. او در اين شهر بزرگ شد، به مدرسه رفت و در دانشگاه «نتردام» درس خواند و درنهايت در سال ۱۹۸۸ از دانشگاه فارغ‌التحصیل شد.

اسپارکس در يك خانواده‌ي كاتوليك بزرگ شد و اجدادش از مسیحیان آلمان، چک، انگلیس و ایرلند بودند. شايد به همين دليل است كه مسیحیت، عشق، تراژدی و ایمان از مهم‌ترین دغدغه‌های شخصيت‌هاي داستان‌هاي اسپارکس هستند. دغدغه‌هايي كه شخصيت‌هاي داستان‌هاي او را به سوي خوش‌بختي، رهايي، امید و گاه استيصال مي‌برد.

نیکولاس اسپارکس نويسنده شدنش را مديون مادرش است. او نوزده ساله بود و مانند همه‌ي جوان‌هاي تمام دنيا در اين سن و سال سردرگم از آينده،‌ فقط به اين در و آن در مي‌زد تا راهي براي ثبات شخصيت و افكارش پيدا كند. اسپارکس مي‌گويد: «در يك تابستان گرم در حالي كه بعد از يك مشاجره‌ي طولاني با مادرم به اتاقم رفته بودم و تن عرق‌كرده و خسته‌ام را روي تخت انداخته بودم، مادرم وارد اتاق شد و گفت تو به چيزي بيش‌تر از يك زندگي روزمره نياز داري. پيشنهاد مي‌كنم يك چيزي بنويسي. اصلا چه‌طور است يك كتاب بنويسي.» و اولين جرقه‌هاي نويسندگي در ذهن خالي از ايده‌ي اسپاكس زده شد.

او اولين رمانش به نام «گذشته» را در سال 1985 نوشت. چهار سال بعد از آن دومين رمانش به نام «قتل سلطنتي» را نوشت. رمان‌هايي كه ترجيح داد هيچ‌وقت منتشرشان نكند. بعد از گذراندن دوره‌ي كالج، اسپاكس تلاش كرد براي ادامه‌ي تحصيل در رشته‌ي حقوق وارد دانشگاه شود، اما در امتحانات ورودي قبول نشد و بعد از چند سال تجربه‌ي كارهاي مختلف دوباره به نويسندگي بازگشت.

آثار ادبی نیکولاس اسپارکس

اسپاكس بيست‌وپنج سال داشت كه برای دومین بار نويسندگي را شروع كرد. او به‌عنوان دستيار نويسنده كارش را در نويسندگي كتاب «بيلي ميلز» دونده‌ي برنده‌ي مدال المپيك، شروع كرد. بعد از آن اسپاكس نويسندگي را به‌عنوان شغل حرفه‌اي‌اش انتخاب كرد. رمان‌هاي او در آمريكا پرفروش ‌شدند و مترجم‌ها در كشورهاي ديگر آن‌ها را به زبان‌هاي مختلف ترجمه مي‌كردند. كم‌كم نام او به‌عنوان يك نويسنده‌ي عامه‌پسند سر زبان‌ها افتاد.

«مرا نگاه كن»، «جان عزيزم»، «باورم كن»، «در اولين نگاه»، «پيامي در بطري»، «پيغام اقيانوس»، «فرشته‌ي نگهبان»، «آخرين آواز»، «معجزه‌ي عشق»، «مسير خاطره‌انگيز»، «در پيج و خم جاده»، «سفري به طول زندگي»، «با هر نفس»، «عروسي»، «نجات» و چندين رمان ديگر از شناخته‌شده‌ترين كتاب‌هاي او است. نیکلاس اسپارکس تا به حال هجده داستان نوشته و فيلم‌نامه‌هاي زيادي از روي آن‌ها اقتباس شده است. فیلم‌هايي كه تقريبا همگي‌شان بسيار پرفروش بودند و مورد استقبال تماشاگران قرار گرفتند.

يك دفترچه‌ يادداشت پرفروش

يكي از پرطرفدارترين فيلم‌هايي كه از داستان‌هاي اسپاكس اقتباس شد «دفترچه‌ي خاطرات» نام دارد. فيلمي كه سال 2004 به كارگرداني «نيك كاساوتيس» و بازي «ریچل مک‌آدامز» و «رایان گاسلینگ» ساخته شد. فيلم يك درام عاشقانه است كه در روزگار قبل و بعد از جنگ دوم جهاني را نشان مي‌دهد. الی (ریچل مک‌آدامز) برای گذراندن تعطیلات تابستانی به همراه پدر و مادرش به دهكده‌اي مي‌رود و در همان‌جا با نوآ (رایان گاسلینگ) آشنا مي‌شود. اما مادر الي به اين عشق و عاشقي بهايي نمي‌دهد و بعد از پايان تعطيلات دست دخترش را مي‌گيرد و به شهرشان بازمي‌گردد. نوآ شروع به نوشتن نامه براي الي می‌کند، اما مادر الي نامه‌ها را مخفي مي‌كند و آن‌ها را به الي نمي‌دهد و عشق آن‌ها رفته رفته كمرنگ مي‌شود. هفت سال بعد، الي با پسر ثروتمندي آشنا مي‌شود. اما ديدن عكس نوآ در روزنامه، او را به ياد عشق قديمي‌اش مي‌اندازد و حالا الي بايد بين منفعت و عشق يكي را انتخاب كند.

درباره‌ي ناشر

انتشارات پوینده سال‌ها قبل فعاليتش را با مديريت «علی دهقان‌شاد» در تهران شروع كرد. اين انتشارات در حوزه‌ي ادبيات، فلسفه و روانشناسی حضور پررنگي در بازار نشر ايران دارد. پوينده در تمام اين سال‌ها تلاش كرده تا با ترجمه‌ي كتاب‌هايي از نويسنده‌هاي مطرح جهان، فرهنگ كتاب‌خواني را در ايران و بين مخاطب‌هاي فارسي‌زبان ارتقا دهد.

مترجمِ شاعر داستان‌هاي عاشقانه

«ناهید کبیری‌» يكي از مترجم‌هايي كه به‌طور مستمر با اين نشر كار مي‌كند. او شاعر و مترجم ايراني است كه علاوه بر ترجمه كتاب‌هايي در حوزه‌ي شعر و داستان به قلم خود منتشر كرده است. او فارغ‌التحصيل رشته‌ي علوم اجتماعی در مقطع لیسانس از دانشگاه تهران است. «كبيري» بعد از فارغ‌التحصيلي دوره‌های بازیگری تئاتر و گریم را در ایالت جورجیای آمریکا گذراند. «ناهيد كبيري» علاوه بر مجموعه اشعارش، رمان و داستان کوتاه هم منتشر كرده است. داستان‌های او بيش‌تر به زبان ساده و عامه‌پسند است و  طبع شاعرانه‌اش در نثر و محتواي داستان‌ها خودش را نشان مي‌دهد. هدف اصلی شخصیت‌های کتاب‌هاي او رسیدن به عشق و آزادی است. هدفي لزوما آن‌ها را به سوي رهايي نمي‌برد و براي شخصيت‌ها چالش‌هاي پرماجرايي را به‌ وجود مي‌آورد. «كبيري» بیش‌تر داستان‌هايش را از زاویه دید اول شخص و به شكل تک‌گویی درونی مي‌نويسد. «لحظه‌ها در باد»، «آرزوهای پاییزی»، «غروبی‌ها»، «در ستایش خورشید»، «دلخوشی‌های پراکنده»، «طرحی بر سنگ، شرحی بر سار»، «پنجره‌ای کافی است تا آفتاب شود» و «کلمه کلمه به سوی تو» تعداد از كتاب‌هاي اين مترجم شاعر است.

علاقه‌مندان به كتاب انتخاب مي‌توانند نسخه‌ي الكترونيك (pdf) این اثر با ترجمه‌‌‌ی «ناهید کبیری‌» را در سايت فيديبو خرید و دانلود كنند.

در بخشی از کتاب انتخاب می‌خوانیم

البته همه چیز نمی‌توانست همیشه دلخواه باشد. گاهی اوقات زندگی مثل یک قمار بود. او در سن سی و دو سالگی فهمیده بود که هرکس سهمی از شکست‌ها و حادثه‌ها دارد. او با این همه توانسته بود خودش را تا آن لحظه خوب حفظ کند. چرا که بعضی از شکست‌ها و حادثه‌ها می‌توانستند ضربه‌هائی جدی‌تر از لطمه‌های بدنی به انسان بزنند.

البته زندگی را نمی‌شد پیش‌بینی کرد. به این سادگی‌ها نبود. مثلا بعضی از هم‌کلاسی‌هایش سال‌ها بعد در تصادفات رانندگی مرده بودند. بعضی‌ها بعد از ازدواج طلاق گرفته بودند. بعضی‌ها دچار اعتیاد یا الکل شده بودند یا سرنوشت، آن‌ها را از این شهر کوچک دور کرده بود. و تنها خاطره‌هائی از دوران کودکی در ذهن آن‌ها برجای گذاشته بود...

او فکر کرد دنسا چقدر کوچک است... هریک از آن‌ها، با آن زندگی‌های متفاوت دوران نوجوانی‌شان با آن جوش‌هائی که پوست صورت‌شان را پر می‌کرد، با آن رابطه‌ها و مشکلاتی که با دخترها داشتند، با آن حرص و جوش‌ها که از دست پدرها و مادرهاشان می‌خوردند، هر کدام به چهار دانشگاه در رشته‌های مختلف و ایالت‌های مختلف راه پیدا کردند، درس خواندند و عاقبت یکی پس از دیگری به همین شهر کوچک بیوفورت بازگشتند.