کتاب صوتی خوشحالی بی‌دلیل مارسی شیموف یاسین قاسمی‌بجد

بخشی از کتاب

 سفر من به سوی خوشبختیِ بی‌دلیل از جاده‌ای خاکی در دامنه‌های هیمالیا آغاز شد. در پشت یک کامیون فرسوده، در کنار سی نفر دیگر، با دستمالی بر دهان برای گریز از گردوغبار، عازم روستایی دورافتاده بودم تا در پروژه‌ای انسان‌دوستانه شرکت کنم. خسته، دل‌زده و درمانده، وقتی راننده توقف کرد و بی‌مقدمه بارها را پایین ریخت، فهمیدم که باید باقی مسیر را پیاده، با چمدانی نود و یک پوندی طی کنم. در ناامیدی مطلق، زنی سالخورده و پابرهنه از دل جنگل بیرون آمد، لبخندی زد، چمدان سنگینم را بی‌هیچ زحمتی بر سر گذاشت و مرا تا بالای تپه همراهی کرد. آن شب، در کنار مردمی ساده، بی‌برق و بی‌آب جاری، اما سرشار از شادی و آرامش، خوابیدم. دو هفته با آن‌ها زندگی کردم؛ غذای ساده، خواب روی زمین، شستن تن در رودخانه و دوشیدن شیر تازه. در میانشان، حسی عمیق از خرسندی را تجربه کردم. نه از سر نداری‌شان بود، که دیده‌ بودم فقر می‌تواند هم‌چنان منبع رنج باشد. و نه از دارایی، که ثروت نیز نمی‌توانست شادی را تضمین کند. این شادی از درون می‌جوشید؛ نوعی شادی که وابسته به هیچ چیز بیرونی نبود و من آن را "شاد بودن بی‌دلیل" نامیدم. همان‌جا آرزو کردم که بدون ترک زندگی روزمره‌ام، بتوانم به چنین شادی دست پیدا کنم. چرا که هر انسانی، در نهایت، به‌دنبال همین شادی است. برخی از ما شاید خوشحال باشیم و بخواهیم آن را عمیق‌تر کنیم، برخی دیگر از نارضایتی رنج می‌بریم و در جستجوی نوری در تاریکی هستیم. حتی آن‌هایی که رویای آمریکایی را محقق کرده‌اند، ممکن است خلئی درون خود حس کنند که هیچ موفقیتی آن را پر نمی‌کند. این کتاب برای همین نوشته شده است: تا به هر کسی، در هر نقطه‌ای از مسیر، راهی برای دستیابی به شادی پایدار و واقعی نشان دهد.