خواب در فنجان خالی یک نمایش سمبلیک به شمار میآید. شاید در نگاه اول همه چیز عادی و معقول به نظر بیاید اما با نگاهی عمیقتر میتوان رابطهای پنهان میان نامگذاریها، اعداد و حتی فضا و محل رخداد اتفاقات یافت. نمایشنامهی خواب در فنجان خالی در یک بستر تاریخی اتفاق میافتد. شخصیتهای اصلی این داستان یک زن و شوهراند. فرامرزِ عکاس و مهتابِ پزشک از نوادگان یک خانواده قاجاری بزرگ به شمار میآیند.
داستان این نمایشنامه در دو لایه شکل گرفته است. برای درک بهتر ماجرا و احساسات هر یک از شخصیتها باید از گذشتهی شوم این خاندان اگاه بود. ماه لیلی و ماهرخ دو خواهر هستند. فرامرزخان نام همسر ماه لیلی است که ماهرخ عاشق اوست. عشق به همسر خواهرش در نهایت او را به دیوانگی و جنون میرساند و او باعث مرگ فرامزخان میشود. حال ماه لیلی یا عمهآقا بسیار پیر است وتنها بازماندهی این طایفه به شمار میآید. او در ابتدای داستان جان خود را از دست میدهد. اما در کمال ناباوری او مجددا زنده میشود. آنچه که در خوانش این نمایشنامه از اهمیت زیادی برخوردار است پیدا کردن مرزهای زمان بین حال و گذشته است زیرا تقدیر شوم اعضای این خانواده در حال تکرار شدن است. با زنده شدن عمهآقا او سِیر طبیعی زمان را برعکس طی میکند و جوانتر میشد.
مهتاب از بیتوجهیهای همسرش به ستوه آمده است. او خیلی اتفاقی دستنوشتههای ماهرخ را پیدا میکند و مانند او به جنون میرسد. حال گذشته دوباره تکرار میشود و شخصیت ها به گذشته میرسند. مهتاب در قامت ماهرخ و فرامرز به دلیل شخصیت خود به همان فرامزخان گذشته بدل میشود. چرخش شخصیتها و تبدیل شدن آنها به شخصی غیر، از شاخصترین ویژگیهای این نمایشنامه است.
این نمایشنامهای دربارهی تاریخ و تکرار چندبارهی آن است. نغمه ثمینی این اثر را بر پایهی تکرار و بازی زمان طراحی کرده است و از تکنیک فلش بک بهره نگرفته است. علاوه بر آن او برای جزئیات کوچکی نظیر تاریخ ازدواج مهتاب و فرامرز، یا تاریخ مرگ فرامرزخان از اعدادی بهره گرفته است که به مفاهیم گوناگونی اشاره دارد و برای گرفتن نکات آن باید به برخی نکات تاریخی واقف بود. نغمه ثمینی در این نمایشنامه با هوشمندی تمام به مردسالاری نیز طعنه زدهاست. منتقدان عمارت موروثی این خاندان را شبیه ایران دانستهاند که مردان آنها در پی آزادیاند ولی درخانه همچنان مردسالاری حاکم است.
نغمه ثمینی نویسنده و نمایشنامه نویس، روزنامهنگار و منتقد در 15 خرداد سال 1352در تهران متولد شد. ثمینی دانش آموختهی مقطع کارشناسی رشتهی ادبیات نمایشی و کارشناسی ارشد سینما از دانشگاه تهران بوده و مدرک دکترای خود را در رشته پژوهش هنر از دانشگاه تربیت مدرس اخذ کرده است. او اکنون به عنوان استادیار و یکی از اعضای هیئت علمی دانشکدهی هنرهای نمایشی دانشگاه تهران مشغول به کار است.
شروع فعالیتهای حرفهای نغمه ثمینی در سینما به سال 1384 باز میگردد. اولین فیلمنامهی او تحت عنوان «چوپان دروغگو» با کارگردانی سیروس حسن پور به نمایش درآمد. در سال 1385 او با نگارش فیلمنامهی «خون بازی» توانست سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را در بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر به خود اختصاص دهد.
نغمه ثمینی نویسندهای فعال و پرکار است و آثار او به یک رشته محدود نمیشود. او در حوزههای مختلفی نظیر نگارش فیلمنامه، نمایشنامه، آثار پژوهشی و ترجمه در فعالیت داشته است. اغلب آثار نغمه ثمینی به حوزه سینما اختصاص دارد. فیلمهای سینمایی «سه زن»، «سه جلسهی تراپی»، «طعم شیرین خیال» و «حیران» از آثار او در عرصهی فیلمنامه نویسی به شمار مییآید.
از نغمه ثمینی تاکنون چندین نمایشنامه به چاپ رسیده است. نمایشنامههای «خواب در فنجان خالی»، «اسبهاى آسمان خاكستر مىبارند »، «زبان تمشکهای وحشی» و «خانه» از آثار او در این زمینه هستند. نمایشنامهی «خواب در فنجان خالی» با کارگردانی کیومرث مرادی در تالار قشقائی تئاتر شهر به اجرا درآمد. پانتهآ و پیام فروتن نقش اصلی این نمایشنامه را بر عهده داشتند.
انتشارات نی کتاب خواب در فنجان خالی را در سال 1390 منتشر کرده است و در اختیار علاقهمندان به تئاتر و نمایشنامهخوانی قرار داده است.
کتاب خواب در فنجان خالی در دستهی کتابهای نمایشنامهی فارسی قرار دارد. این کتاب برای گروه سنی بزرگسال مناسب است. تعداد صفحات نسخهی چاپی کتاب 118 صفحه است که با مطالعهی روزانه 20 دقیقه میتوانید این کتاب را در 5 روز بخوانید.
کتاب خواب در فنجان خالی حجم اندکی دارد و برای افرادی که وقت کافی برای خواندن کتابهای طولانی را ندارند و قصد دارند کتابی مختصر با موضوع نمایشنامهی فارسی را بخوانند مفید خواهد بود.
مدتی گذشته است. جسد آقاعمه را میان ملحفه پیچیدهاند و گرداگرد او شمع روشن کردهاند. مهتاب و فرامرز هر دو سیاه پوشیدهاند و پشت میزگرد نهارخوری نشستهاند. به نظر میرسد که مهتاب همچنان گیج و آشفته است. اما فرامرز حس و حال خوشی دارد. فرامرز از روی کاغذی که درد دست دارد میخواند.
فرامرز: گواهی فوت؟
مهتاب: خودم نوشتم. می دم فردا صبح یکی از دکترای بخشمون امضا کنه.
فرامرز: می شه همین امشب زنگ بزنی به یکیشون و...
مهتاب:(گیج) نه! بذار فقط یک شب دیگه توی خونهش بمونه...
فرامرز: (خوددار) خب... بعدی...(از روی کاغذ میخواند) خرید قبر؟
مهتاب: چند ساله اون جا مثل یک چاله گرسنه منتظره آقاعمه رو ببلعه.
فرامرز:(پوزخندی میزند.) حیف که این جسد زیاد خوش خوراک نیست.
مهتاب:(نمیخندد.) بعدی...
فرامرز: (از روی کاغذ میخواند.) خرمای نارگیلی، خرما با گردو، خرمای دارچینی, حلوا سه نوع با مغز پسته و بادام و گردو... شیرینی تلخ و شکلات سیاه؟
مهتاب: همه رو خودم درست میکنم. دونه به دونه... شمع و نوارهای مشکی و گلهای داوودی سفید... حلوا توی سینی نقره ناصرالدین شاهی. چای توی استکانهای کمر باریک پایه آب طلا، خرما توی ظرفهای دست دلبر فیروزهای، قهوه... این از همه مهم تره؛ تلخِ تلخ...
توی فنجون های قهوه خوری شاه عباسی.
فرامرز (سرخوش) منوی غذای این جشن ارواح، تموم نشد؟ (به آقاعمه اشاره می کند.) میترسم اون قدر بهش خوش بگذره که از خیر مردن بگذره و برگرده.
مهتاب:(جدی و عزادار) اون عمه پدربزرگ ماست. پیرترین بازمانده خانواده کاشف میرزایی باید براش سنگ تموم بذاریم.
فرامرز: هر کاری بخوای می تونی بکنی... ولی لااقل بد نیست گاهی هم یه لبخندی خرج اراجیف من کنی.
مهتاب: (عصبی) لبخند؟... مسخره ست! اگه تو واقعا این قدر حالت خوشه که نمیتونی اشک و آه من رو تحمل کنی» بهتره پاشی بری دفتر روزنامهت. میون همون رفقای هميشه سرحالت. من خودم تنهایی همه کارها رو انجام میدم.
فرامرز: تو چرا یکهو دیوونه میشی؟... ببینم، نکنه جدی جدی فکر میکنی عزاداری؟... هان؟!
مهتاب جواب نمیدهد. روی برمیگرداند تا اشکهایش دیده نشود. بلند میشود و برای رد گم کردن دو سه شمع باقیمانده بالای سر جسد را روشن می کند.
آنچه در بالا خواندید بررسی و نقد کتاب خواب در فنجان خالی اثر نغمه ثمینی بود. خرید و دانلود این اثر در همین صفحه امکانپذیر است. برای مطالعهی دیگر کتابها در زمینهی نمایشنامهی فارسی میتوانید به قسمت دستهبندی کتابها مراجعه و کتابهای این موضوع را یکجا مشاهده کنید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 619.۷۱ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 118 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۵۶:۰۰ |
نویسنده | نغمه ثمینی |
ناشر |