تلفیقی از عشق به تاریخ، علاقه به کتابهای کامیک، احترام به جهان تالکین و مقادیر بسیاری خلاقیت
«جورج ریموند ریچارد مارتین» معروف به «جورج آر. آر. مارتین» رماننویس، فیلمنامهنویس و تهیهکنندهی شهیر آمریکایی است که سال ۱۹۴۸ در نیوجرسی متولد شده. والدین جورج، تمام داراییشان را در رکود بزرگ آمریکا از دست دادند و او از همان کودکی به خواندن و خیالپردازی پناه آورد. مارتین نوشتن را هم از همان سالها شروع کرد؛ او داستانهای هیولایی مینوشت و آنها را در برابر مبالغی ناچیز به دیگر بچههای محله میفروخت. در سالهای کودکی و بعدتر نوجوانی، کتابهای کامیک ابرقهرمانی علاقهی نویسنده را به خود جلب کردند. او بعدها هم اذعان کرده که «استن لی» و آثار «مارول کامیکس» بزرگترین منبع الهام ادبی او بودهاند. او در رشتهی روزنامهنگاری با گرایشی به تاریخ تحصیل کرد و پیش از جنگ ویتنام در همین رشته فارغالتحصیل شد. هنگامهی جنگ، مارتین بهعنوان معترض جنگ از اعزام به ویتنام سر باز زد و بهجایش دو سال در جهت مبارزه با فقر خدمات ملی انجام داد. داستاننویسی حرفهای جورج مارتین در بیستویک سالگی و با داستانهای کوتاه علمی-تخیلی آغاز شد و موفقیتهای بسیاری را هم برای او همراه داشت. مارتین که همواره خالق «ارباب حلقهها» یعنی «جی. آر. آر. تالکین» را ستایش میکرد، سال ۱۹۹۱ شروع به خلق مجموعهای فانتزی کرد که علاوه بر الهامهای پیدا و پنهان از جهان تالکین، ریشههایی در تاریخ نیز داشت. مجموعهای که نام جورج مارتین را برای همیشه جاودانه کرد: «آوای یخ و آتش».
مجموعهی آوای یخ و آتش و سریال محبوب بازی تاج و تخت
نخستین جلد از مجموعهی فانتزی-حماسی «آوای یخ و آتش»، «بازی تاج و تخت» نام دارد که در سال ۱۹۹۶ منتشر شد. رمانهای این مجموعه که با فاصلههای چندساله از هم منتشر شدند، با استقبال کمنظیری از سوی دوستداران ادبیات فانتزی و حماسی مواجه شد. اما شهرت مارتین و محبوبیت جهان خیالیاش پیش از انتشار کتاب پنجم «رقص با اژدهایان» ناگهان روند صعودی شگفتانگیزی پیدا کرد. سال ۲۰۱۱ شبکهی HBO شروع به پخش اقتباسی از این مجموعه کرد که همچون کتاب نخست «بازی تاج و تخت» نام دارد. این سریال بهسرعت مخاطبانش را در سراسر دنیا یافت و به یکی از پرمخاطبترین آثار تاریخ تلویزیون تبدیل شد. اثری که در فصول ابتدایی بیشتر به کتاب وفادار بود و هرچه جلوتر رفت، با جدا شدن آقای نویسنده از تیم فیلمنامهنویسی، تفاوتهایش با متن بیشتر شد. هرچند عدهی زیادی از هواداران بازی تاج و تخت، پایانبندی سریال را درخور فصول پیشش نمیدانستند، این سریال توانست هشت سال در رأس خبرهای مربوط به سینما و تلویزیون باقی بماند. تجربهی تماشای سریال، برای بسیاری تکرارناشدنی به نظر میرسد و دلایل بسیاری را میتوان برای آن برشمرد؛ شخصیتپردازی پیچیدهی مارتین که با بازیهای باورپذیر و واقعی هنرپیشههایش همراه شد، تلفیقی از فضای جنگ، مرگ، عشق، غم و سیاست با موسیقیهایی تکاندهنده از «رامین جوادی». همهچیز سریال قابل تحسین است و شاید پایانبندی نهچندان قدرتمند آن، یکی از دلایل بسیاری باشد که مخاطبان را سمت خواندن یا شنیدن کتاب بکشاند. با توجه به این که کتاب جزییات بسیاری دارد، سیر حوادث و تغییر شخصیتها در طول داستان منطقیتر و قابل فهمتر است. بخش مهمی از داستان، از زبان شخصیتها و گفتگوهای میان آنها روایت میشود که امکان انتقال تمامی آنها در سریال وجود نداشته است. این بار جورج آر. آر. مارتین خودش بر جهانی که خلق کرده، نقطهی پایانی خواهد گذاشت. علاوه بر این، توصیفهای او در جایجای کتاب و بیان جزئیاتی که در جهان تصویر مغفول میمانند، اهمیت مطالعهی کتاب را بیشتر هم میکنند.
مجموعهی صوتی آوای یخ و آتش
نشر صوتی آوانامه با همکاری «نشر موج» تولید نسخهی صوتی مجموعهی کامل «آوای یخ و آتش» اثر «جورج آر. آر. مارتین» را با ترجمهی «رکسانا شیرزادی» در برنامهی خود قرار داده است. در نسخهی صوتی اثر همچون کتابهای متنی، هر جلد از کتابهای اصلی به دو جلد تقسیم شده است. بنابراین، نسخهی هفت جلدی مارتین، در قالب چهارده کتاب مجزا منتشر خواهد شد. جلد پنجم «بازی تاج و تخت» کتاب «توفان تیغها ۱» است که مجموعهای دو جلدی از حماسهی آوای آتش و یخ است. در این فصل، ثورن اسملوود قصد حمله میکند. سیصد نفر در برابر سی هزار نفر. همچون سپری که از قلمرو انسانها محافظت میکنند. اگر زیادی منتظر بمانند این فرصت از دست میرود و دیگر برنمیگردد. اما نه اسملوود نه ویترز فرمانده نبودند. لرد مورمنت، فرمانده بود و او هم منتظر گشتیهای دیگرش. منتظر جارمن باکول و افرادی که از نردبان غولها بالا رفته بودند. منتظر کورین نصفهدست و جان اسنو بود که برای گشتزنی به گذرگاه اسکرلینگ رفته بودند. اما باکول و نصفهدست تاخیر داشتند. شاید کشته شده باشند. پس از «توفان تیغها» نوبت به «جشنی برای کلاغان» میرسد. سپس «رقص برای اژدهایان». دو کتاب آخر این مجموعه هنوز منتشر نشدهاند. اما به گفتهی مارتین «بادهای زمستانی» به زودی منتشر خواهد شد و پایانبخش این مجموعه هم «رؤیای بهار» خواهد بود که امید است جورج مارتین آن را مدتی پس از انتشار بادهای زمستانی، به چاپ بسپرد.
گروه گویندگان مجموعهی صوتی آوای یخ و آتش
مهبد قناعتپیشه، آرمان سلطانزاده، شیما درخشش، محسن بهرامی، محسن زرآبادیپور، حسن همایی، بهرام ابراهیمی، سارا فیض، سحر بیرانوند، معصومه عزیزمحمدی، مهدی صفری، مریم پاکذات، آنالی طاهریان، سلمان ظاهری، مهیار ستاری، حمید یزدانی، تایماز رضوانی، حامد فعال، احسان چریکی، فرهاد اتقیایی، محمدرضا قلمبر، ارشیا شریعتی، پژمان رمضانی، فریاد موسویان، ماهتینار احمدی، مهدی خلیلی، آزاده رادمهر، ایمان رئیسی، مهدی جمالی، محمد ولیان، نازنین شکرابی، سعید لر مرزبالی، شهره روحی، هوتن شاطریپور، مریم محبوب، پروین دشتی، ابوالفضل شاهبهرامی، سبحان اکرامی، رفیعه پوستی، سارا فیض، محمد تنهایی، محمد رضاعلی، نواب نصیری، کمیل سلیمانپور، مهرانه امروانی، اشکان فتولی، احمد لشینی، مهدی فضلی، شیوا کرمی، احمدرضا علیزاده و دهها گویندهی دیگر.
فرمت محتوا | mp۳ |
حجم | 1.۱۴ مگابایت |
مدت زمان | ۲۰:۴۲:۰۰ |
نویسنده | جورج آر آر مارتین |
مترجم | رکسانا شیرزادی |
راوی | مهبد قناعتپیشه |
راوی دوم | آرمان سلطان زاده |
ناشر | آوانامه |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۳/۰۵/۲۸ |
قیمت ارزی | 8 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
با توجّه به چهار جلد قبل که اغلب بینظیر و عالی بودند، انتظاراتم از آوانامه بالا و در حدّ ایدهآل بود (و همچنان هست!). به نظرم آوانامه باید به خودش افتخار کنه و همچنین قدردانِ مخاطبان جدّی و پیگیری مثل ما باشه که موشکافانه به صداها و موسیقیها گوش میدیم و اونقدر بر جانمون نشستهاند و دوستشون داریم که با صراحت تحسین و یا نقدشون میکنیم. نقد بسیار جدّی من بر این جلد، آزاردهنده بودن (سوهانِ روح بودن) خوانش ترانهها به اون سبک و ادای آواز در آوردن گویندههاست. از بدشانسی، هر چه جلوتر میریم تعداد این ترانهها بیشتر هم میشه و مخاطب رو زجر میده. پیشنهادم اینه که اگر احساس میکنید ترانهها در فارسی، خوشقافیه و آهنگین در نمیان، پس لزومی نداره با اون سبک بخوانیدشون! رک مینویسم: من چهار جلد قبلی را بیشتر دوست داشتم و ممکن است بارها بشنوم امّا این یکی را هرگز. تصوّرش را بکنید که این یک ضررِ احساسی و همچنین مادی به مخاطبانیست که اینقدر دوستتان داشتهاند. نقد مهمّ بعدیام اینست که بگذارید گیمآوترونز، گیمآوترونز باقی بماند و در صحنههای نتیجهگیری احساسی و اوج داستان، موسیقیمتنِ سریال" وِستوُرلد" را نگنجانید. خوشایند نیست. نکتهی بعدی در انتخاب صدای ایگریت است؛ ایگریت باید کمی وحشیتر و صدایش مطابق شخصیتش بدون عشوهگری و ناز و کمی با تندخویی و رهاشدگی باشد. صدای کتلین، همچنین سندور کلگان، تیریون و سِر داوُس جدّا بینقص و عالیست. فراتر از عالی، ایدهآل. در مجموع به تیم خوب آوانامه دستمریزاد میگم. امّا لطفا به نقدها ترتیباثر دهید.
خیلی رو مخهاینهمهصبر کردن برای فصل جدید حتی نسخه ویدیویی اش هم شرکتش اینهمه فاصله نمیداد بین فصل ها 😡😡😡 اونقدر طول میدین فصل بعدی رو اپلود کنید اصن ادم یادش میره بخش قبل کحا تموم شد . خیلی مسخره اس این کار .
مشکل اینجاس که خیلی سخته صبر کرد تا فصل بعدی بیاد بشدت لذت بخشه ولی منم با کامنتا موافقم که ای کاش شعرها به فارسی به اون شکل خونده نشه اذیت کنندس واقعا
عجیب با میکس آهنگ و صداپیشه ها حال میکنم، وقتی اینها را با داستان خفن (بعد از دیدن سریال) و با آهنگسازی بی نظیر رامین جوادی ترکیب میکنی، اثر مافوق شاهکار میشود...🔥🌹 دست مریزاد🙏🙌
فوق العاده ممنون که با تموم محدودیت ها سعی کردین محتوای بدون سانسور تولید کنید. عالی بود و منتظر جلد بعدی هستیم
قرار بوده این اشعار و شعر ها دلربا باشه و قشنگ ! چه اصراری بوده شعر هایی که به انگلیسی قشنگ هستن رو به صورت اواز بخونن ؟ دکلمه میکردید حداقل -_-
حداقل تاریخ انتشار فصل بعد رو بزارید چقدر صبر کنیم؟ ولی واقعا ممنون از ترجمه خوبتون
عالی بود، مثل چهار جلد قبلی. تو رو خدا جلد 6 رو زودتر بذارید.
مثل همیشه عالی و مثل همیشه در انتظار جلد بعدی ...
دست مریزاد به این تیم قوی👏👏👏