کتاب راهنمای کمال‌گرایان برای کنار گذاشتن کنترل نشر انتشارات کتاب‌سرای نیک

تعریف جاافتادۀ کمال‌گرایی خیلی محدود است: کمال‌گرا کسی است که همیشه می‌خواهد همه‌چیز بی‌نقص باشد و اگر چیزی بی‌نقص نباشد، ناراحت می‌شود.

اما به این سادگی‌ها نیست.

وقتی کسی می‌گوید «من کمال‌گرا هستم»، منظورش این نیست که انتظار دارد خودش و دیگران و ابر و باد و مه و خورشید و فلک بی‌نقص باشند.

کمال‌گرایان آدم‌های باهوشی هستند که می‌دانند نمی‌شود همیشه همه‌چیز ایده‌آل باشد. اما مسئله‌شان این‌جاست که گاهی نمی‌دانند چرا با وجود این امتیاز هوشی، باز از نقص و ایراد داشتن عصبانی و ناامید می‌شوند. آن‌ها گاهی متوجه نمی‌شوند که چرا باید همیشه و هر لحظه در حال پیشرفت باشند. گاهی حتی به این سؤال می‌رسند که اصلاً برای چه هدفی تلاش می‌کنند. معمولاً برایشان این سؤال پیش می‌آید که چرا نمی‌توانند «مثل آدم‌های عادی» از استراحت کردن لذت ببرند. آن‌ها می‌خواهند بدانند که فارغ از دستاوردهایشان، کی هستند.

همۀ انسان‌ها گاهی دچار این کنجکاوی‌های وجودی و اساسی می‌شوند. اما کمال‌گرایان همیشه به این مسائل فکر می‌کنند.

من پنج نوع کمال‌گرا می‌شناسم؛ شما هم با شناخت این گروه‌ها، می‌توانید از موهبت‌هایتان بهتر استفاده کنید. این‌طوری انگیزۀ شدیدتان برای پیشرفت را هم بهتر می‌شناسید، دیگر وقت و اراده‌تان را صرف سرکوب کمال‌گرایی‌تان نمی‌کنید و می‌توانید این همه انرژیِ تازه‌آزادشده را برای بروز خود واقعی‌تان به کار بگیرید.

در نیمۀ اول این کتاب، کمال‌گرایی را تجزیه می‌کنیم تا بخش‌های مختلفش را بهتر بشناسیم. در فصل ۱ با پنج نوع کمال‌گرا آشنا می‌شوید. در فصل ۲ از شما می‌خواهم در مسیر «کمال‌گراییِ سازگار» قدم بردارید -این یکی از ابعاد مفید کمال‌گرایی است که محققان خیلی خوب می‌شناسند، اما در دنیای سلامت تجاری کمتر از آن صحبت می‌شود. در فصل ۳، کمال‌گرایی را از دیدگاه فمینیسم می‌بینیم. در فصل ۴، هم تفاوت کنترل و قدرت را می‌بینیم، هم لایه‌های کمال‌گرایی را می‌شکافیم تا به درک عمیقی از ماهیت کمال‌گرایی برسیم و بفهمیم این پدیده کِی سالم است و کِی نیست.

در نیمۀ دوم کتاب، می‌بینید که چطور ساختار کمال‌گرایی‌تان را عوض کنید تا به نفعتان کار کند، نه بر ضدتان. در فصل ۵ با بزرگ‌ترین اشتباه کمال‌گرایان آشنا می‌شوید و در فصل ۶ یاد می‌گیرید به‌جای آن اشتباه، چه کار کنید. در فصل ۷، ده تغییر دیدگاه اساسی می‌بینید که در مسیر رسیدن به سالم‌ترین ذهنیت ممکن هدایتتان می‌کنند. و در فصل هشتم، با راهبردی رفتاری آشنا می‌شوید که هر نوع کمال‌گرا می‌تواند برای تثبیت پیشرفت و رشد بلندمدت استفاده کند. در فصل آخر، به سؤالی جواب می‌دهیم که همۀ کمال‌گرایان باید با آن روبه‌رو شوند: «می‌دونم حالا آزاد شدم که هر کاری می‌خوام بکنم، اما چرا هنوز حس می‌کنم گیر افتادم؟»

سرانجام، با این کتاب یاد می‌گیرید چطور بزرگ‌ترین تبادل زندگی‌تان را انجام دهید: تعویض کنترل سطحی با قدرت واقعی.