کتاب فهرست کتاب نشر انتشارات کتاب کوله‌پشتی

نقد و بررسی کتاب فهرست کتاب

کتاب فهرست کتاب اثر سارا نیشا آدامز، در دلِ داستانی دلچسب و فراموش‌نشدنی، شاهد تولدِ دوستی‌ای غیرقابل‌باور هستیم. این داستان حول محورِ لیستی از محبوب‌ترین کتاب‌ها می‌چرخد که به طور اتفاقی پیدا می‌شود و زمینه‌سازِ رابطه‌ای دوستانه میان یک نوجوانِ کتابدار و مردی می‌شود که هر دو از روزمرگیِ زندگی خود خسته شده‌اند. فهرستِ مورد نظر شامل عناوینِ زیر است: همسر مسافر زمان،کشتن مرغ مینا، ربکا، بادبادک‌باز، زندگی پی، غرور و تعصب زنان کوچک، دلبند و پسر مناسب است. این اثرِ جذاب که نامزد دریافت جایزه بهترین داستان گودریدز نیز شده است، روایتگرِ داستانی دلنشین و خواندنی است که بی‌شک در خاطر خواننده نقش خواهد بست. اگر اهلِ غرق شدن در دنیای کتاب‌ها هستید و هنگام مطالعه، گویی از دنیای واقعی جدا می‌شوید، حتماً حسِ نابِ یافتنِ فهرستی از بهترین کتاب‌های دنیا را که تا به حال نامشان را نشنیده‌اید، درک می‌کنید. تصور کنید این اتفاق در زمانی رخ دهد که در روزمرگیِ زندگی خود گرفتار شده‌اید؛ بدون شک، لذتی دوچندان خواهد داشت. رمان پرمخاطب فهرست کتاب داستانِ یافتنِ چنین فهرستی را روایت می‌کند و از دلِ آن، دوستی‌ای عمیق میان دو فرد با شخصیت‌های کاملاً متفاوت شکل می‌گیرد. آلیشا، دختری باهوش اما مضطرب، تابستان خود را در کتابخانه‌ای محلی مشغول به کار می‌گذراند. اما روالِ خسته‌کننده‌ی کار و مشکلاتِ شخصی، زندگی او را به باتلاقی از کسالت و ناامیدی تبدیل کرده‌اند. در یکی از روزها، آلیشا در حالی که کتاب کشتن مرغ مینا را جلد می‌کرد، با فهرستی کهنه و مچاله شده در پشت جلد آن روبه‌رو می‌شود. این فهرست، شامل نامِ تعدادی کتابِ نفیس است و جرقه‌ای از امید را در دلِ آلیشا روشن می‌کند. او تصمیم می‌گیرد تا با خواندنِ این کتاب‌ها، از دنیایِ غم‌بارِ خود فاصله بگیرد و به دنیایِ رنگارنگِ ادبیات پناه ببرد. اما آلیشا هرگز تصور نمی‌کرد که این تصمیمِ ساده، به آغازِ یک ماجراجوییِ غیرقابل‌ِپیش‌بینی و دوستی‌ای عمیق با فردی خاص تبدیل شود. اگر شما هم به خواندن داستان و رمان خارجی حوزه درام  علاقه دارید حتما به دسته‌بندی داستان و رمان درام خارجی فیدیبو سر بزنید.

سارا نیشا آدامز، خالق فهرست کتاب، سفری به دنیای ادبیات

سارا نیشا آدامز، نویسنده و ویراستاری است که در حال حاضر در شهر لندن زندگی می‌کند. او اصالتاً هندی انگلیسی دارد و در هرتفوردشایر انگلستان متولد شده است. فهرست کتاب، اولین رمانِ او، تا حدی از پدربزرگش الهام گرفته شده است. پدربزرگِ سارا نیشا در منطقه‌ی ومبلی لندن زندگی می‌کرد و از طریقِ عشقِ مشترکشان به کتاب‌ها، با نوه‌اش ارتباطی عمیق برقرار می‌کرد. این رمان که به سرعت به محبوبیت رسید، نشان‌دهنده‌ی پیوندِ عمیقِ سارا نیشا با دنیایِ کتاب‌ها و قدرتِ آنها در ایجادِ ارتباط میان انسان‌ها است.

جهت مشاهده سایر آثار سارا نیشا آدامز کلیک کنید.

چرا کتاب فهرست کتاب را بخوانیم

در فهرست کتاب، سارا نیشا آدامز با ظرافتی مثال‌زدنی، داستانی سرگرم‌کننده و پرکشش را روایت می‌کند که در عین حال، لایه‌های عمیق‌ترِ انسانی را نیز به تصویر می‌کشد. ماجراجویی‌های آلیشا، شخصیت اصلی داستان، در دنیای کتاب‌ها و دوستیِ غیرمنتظره‌ای که با موکش پیدا می‌کند، خواننده را تا انتهای داستان مجذوب خود می‌کند. آلیشا و موکش، دو شخصیت اصلی داستان، به قدری واقعی و ملموس هستند که گویی می‌توانیم آنها را از نزدیک بشناسیم و با غم‌ها و شادی‌هایشان همدلی کنیم. هر دوی آنها درگیرِ چالش‌های زندگیِ خود هستند و به دنبال راهی برای رهایی از کسالت و روزمرگی می‌گردند. فهرست کتاب عشقی عمیق به کتاب و قدرتِ بی بدیل آنها را به تصویر می‌کشد. کتاب‌ها در این داستان، حکمِ نجات‌دهنده را دارند و به آلیشا و موکش کمک می‌کنند تا زندگیِ خود را از نو بسازند. در قلبِ این رمان، شاهدِ شکل‌گیریِ دوستی‌ای عمیق و تاثیرگذار میان آلیشا و موکش هستیم. این دوستی که در ابتدا غیرمنتظره به نظر می‌رسد، به مرور عمیق‌تر می‌شود و به هر دوی آنها در مواجهه با مشکلاتِ زندگی کمک می‌کند. فهرست کتاب داستانی است که می‌تواند طیف گسترده‌ای از خوانندگان را به خود جذب کند. چه عاشقانِ کتاب باشید و چه به دنبالِ داستانی دلچسب و سرگرم‌کننده هستید، از خواندنِ این رمان لذت خواهید برد. فهرست کتاب به موضوعاتِ مهمی مانند تنهایی، خانواده، امید و رستگاری نیز می‌پردازد و می‌تواند درسی ارزشمند به خواننده بدهد. اگر به دنبالِ کتابی هستید که شما را به دنیایِ خود بکشاند، تا انتهای داستان با خود همراه کند و در عین حال، مفاهیمی عمیق را به شما منتقل کند، فهرست کتاب را به شما پیشنهاد می‌کنیم.

در بخشی از کتاب فهرست کتاب می‌خوانیم

در‌ها جدیدند و اتوماتیک باز و بسته می‌شوند. چه شیک! آخرین باری که اِیدِن اینجا بود این‌طور نبودند. اولین چیزی که توجهش را جلب می‌کند قفسه‌های نیمه‌خالی کتاب‌هاست؛ کم‌سن‌وسال‌تر و کوچک‌تر که بود قفسه‌های کتاب انگار تمامی نداشتند، پُر بودند از کتاب‌ها در شکل‌ها و اندازه‌های مختلف. حتی در نوجوانی، وقتی در طول تعطیلات تابستانی اینجا کار می‌کرد، این مکان برایش پناهگاه بود و با اینکه هرگز این را نزد دوستانش اعتراف نکرده بود، عاشق این بود که میان قفسه‌های کتاب‌های مرجع گم‌و‌گور شود. شاید حالا دارد فقط از پشت عینک خوش‌خیالی به گذشته نگاه می‌کند و سرزمین ‌عجایب سحرآمیزی از کتاب‌ها را در خیالش مجسم می‌کند که هرگز وجود خارجی نداشته است. اما حالا در بیست‌ودوسالگی، دیگر پسرکی نوجوان نیست و مردی است که دوباره از اینجا سر در‌آورده است. در جست‌وجوی جایی برای پنهان‌شدن؛ پنهان‌شدن از دنیا، از دوستانش، از خانواده‌اش.

از در که وارد می‌شود، کتابدار لحظه‌ای سر بلند می‌کند و لبخند می‌زند. سکوت به اِیدِن خوشامد می‌گوید. این مکان هرگز در خاطرات او ساکت و بی‌سر‌و‌صدا نبوده است. بدیهی است که اینجا کتابخانه است... پس طبیعی است که همیشه ساکت باشد. درعین‌حال جنب‌و‌جوشی دارد؛ همهمۀ جابه‌جاشدن آدم‌ها، زمزمۀ بچه‌ها با مادر‌هایشان، افرادی که صفحه‌ها را ورق می‌زنند، صندلی‌ها را جابه‌جا می‌کنند، این‌طرف و آن‌طرف وول می‌خورند، سرفه و فین‌فین می‌کنند. اما امروز تقریباً هیچ صدایی نمی‌آید. یک نفر مشغول تایپ‌کردن متنی در تلفنش است. کتابدار تق‌تق‌کنان روی صفحه‌کلید قدیمی کامپیوتر می‌کوبد. فقط همین. اخیراً در تابلوهای اعلانات منطقه پوستر‌هایی دربارۀ نجات‌دادن کتابخانه‌های برِنت به چشمش خورده است: در تِسکو، در باشگاه. حتی نزدیک ایستگاه مترو که بازارچۀ فروش کیک و باشگاه‌ بافتنی را در کتابخانه تبلیغ می‌کنند، آگهی‌های تحصن‌ و دادخواست‌ برای نجات کتابخانه‌ها را دیده است. اما هرگز به فکرش نرسیده که کتابخانۀ هَرو رُد نیازی به نجات‌دادن داشته باشد. در ذهن او، این کتابخانه پرطرفدار و محبوب است؛ اما حالا که اینجاست، قلبش شروع به لرزیدن می‌کند... شاید کتابخانۀ هَرو رُد کتابخانۀ بعدی باشد.

بی‌هدف میان قفسه‌های داستان، بخش رمان‌های جنایی، پرسه می‌زند و انگشتانش را روی عطف کتاب‌ها می‌کشد. روی کتاب خروش سیاهاب، نوشتۀ آتیکا لاک می‌ماند. قبلاً آن را خوانده است، سال‌ها پیش. شاید حتی بیشتر از یک بار. به دنبال راهی برای گریز شروع به ورق‌زدن کتاب می‌کند، خاطرات هجوم می‌آورند... شهر هیوستون در کتاب آتیکا لاک شهری زنده است؛ شهری پرجنب‌و‌جوش، مرموز و پُر از تضاد و تناقض. او امروز به فضایی آشنا نیاز دارد. نیاز دارد دوباره قدم در دنیایی بگذارد که با وجودِ تمام هراس‌ها و پیچ‌وتاب‌خوردن‌ها، بداند سرانجامش چه می‌شود.

او نیاز دارد بداند چیزها چطور به سرانجام می‌رسند.

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب فهرست کتاب

اگر شما هم به خواندن رمان و داستان‌های خارجی علاقه دارید پیشنهاد می‌کنیم حتما کتاب‌های زیر را که در فیدیبو در دسترس هستند، مطالعه کنید.

از دو که حرف می زنم از چه حرف می زنم نویسنده هاروکی موراکامی انتشارات چشمه

بریت ماری اینجا بود نویسنده فردریک بکمن انتشارات نون

سوکورو تازاکی بی رنگ و سال های زیارتش نویسنده هاروکی موراکامی انتشارات چشمه