کتاب در باب طبیعت انسان نوشته آرتور شوپنهاور، فیلسوف آلمانی، مجموعهای از مقالات است که به بررسی ماهیت انسان، اخلاق، حقوق و سیاست میپردازد. این کتاب بعد از مرگ شوپنهاور در سال ۱۸۶۴ منتشر شد. شوپنهاور در این کتاب، انسان را موجودی ذاتاً شرور و خودخواه میداند. او معتقد است که انسان همواره در تلاش برای ارضای خواستههای خود است، حتی اگر این خواستهها باعث آسیب رساندن به دیگران شود. شوپنهاور همچنین معتقد است که اخلاق و قوانین بشری، تنها تلاشهایی برای کنترل این طبیعت شرور انسان هستند.
شوپنهاور در کتاب در باب طبیعت انسان، به موضوعات مختلفی از جمله عشق، هنر، مذهب، سیاست و جامعه میپردازد. او در این کتاب، دیدگاههای فلسفی خود را در مورد این موضوعات بیان میکند. این کتاب یکی از آثار مهم فلسفه غرب است و تأثیر زیادی بر اندیشههای فیلسوفان و نویسندگان بعدی داشته است. کتاب در باب طبیعت انسان برای علاقهمندان به فلسفه، روانشناسی و جامعهشناسی یک مطالعه ارزشمند است. این کتاب دیدگاههای آموزندهای در مورد ماهیت انسان و جهان ارائه میدهد.
شوپنهاور یک فیلسوف پیچیده است و اندیشههای او ممکن است برای خوانندگان تازهکار دشوار باشد.
برای خواندن کتابهای تاریخ فلسفه غرب به فیدیبو سر بزنید.
آشنایی با آرتور شوپنهاور نویسنده کتاب
آرتور شوپنهاور، فیلسوف آلمانی، یکی از بزرگترین فلاسفهٔ اروپا و فیلسوف پرنفوذ تاریخ در حوزهٔ اخلاق، هنر، ادبیات معاصر و روانشناسی جدید است. او را به عنوان بدبینترین فیلسوف غرب میشناسند.
شوپنهاور در سال ۱۷۸۸ در شهر دانتسیگ لهستان به دنیا آمد. او در دانشگاه گوتینگن و برلین تحصیل کرد و در سال ۱۸۱۹ به عنوان استادیار فلسفه به دانشگاه برلین منصوب شد. اما به دلیل مخالفت با فلسفهٔ هگل، پس از مدت کوتاهی از دانشگاه برکنار شد.
مهمترین اثر شوپنهاور کتاب جهان همچون اراده و تصور است که در سال ۱۸۱۹ منتشر شد. این کتاب دیدگاههای فلسفی شوپنهاور در مورد ماهیت جهان، انسان و اخلاق را بیان میکند.
شوپنهاور در کتاب جهان همچون اراده و تصور، جهان را به عنوان یک سلسله مراتب از ارادهها میداند. او معتقد است که ارادهٔ زندگی، نیرویی بنیادین است که جهان را به حرکت در میآورد. این ارادهٔ زندگی، منبع رنج و درد انسان است.
شوپنهاور همچنین معتقد است که هنر و زیبایی، تنها راههایی هستند که انسان میتواند از شر این رنج و درد رهایی یابد.
اندیشههای شوپنهاور تأثیر زیادی بر فیلسوفان و نویسندگان بعدی داشته است. از جمله افرادی که از اندیشههای شوپنهاور تأثیر پذیرفتهاند میتوان به زیگموند فروید، لودویگ ویتگنشتاین، اروین د. یالوم، آلبرت اینشتین و کارل گوستاو یونگ اشاره کرد.
کتاب در باب طبیعت انسان نوشته آرتور شوپنهاور، فیلسوف آلمانی، یکی از آثار مهم فلسفه غرب است. این کتاب دیدگاههای فلسفی شوپنهاور در مورد ماهیت انسان و جهان را بیان میکند که برای خوانندگان آثار فلسفی غرب، آموزنده و جذاب است.
«اصل شرافت رابطهٔ تنگاتنگی با آزادی بشری دارد؛ و در واقع سوءاستفادهای از این آزادی است. انسان بهجای استفاده از آزادیاش برای اجرای قانون اخلاقی، قدرت خود برای تحمل داوطلبانهٔ احساس درد، و غلبه بر تأثیر آنی، را بهکار میگیرد تا ارادهٔ خود را نشان دهد، حال هدفی که او اراده را معطوفش ساخته هرچه میخواهد باشد. از آنجا که او بدین وسیله نشان میدهد، برخلاف حیوانات پستتر، اندیشههایی دارد که از آسایش جسمش و هر آنچه به این آسایش مربوط میشود فراتر میروند، اتفاقی که میافتد این است که اصل شرافت اغلب با فضیلت اشتباه گرفته میشود. طوری به اینها نگاه میشود که گویی دوقلو هستند. اما این اشتباه است؛ چون گرچه اصل شرافت چیزی است که انسان را از حیوانات پستتر متمایز میسازد، ولی در خودش چیزی نیست که او را به فوق آنها ترفیع بدهد. این اصل نیز وقتی یک غایت و هدف در نظر گرفته شود، مثل هر هدف نفسانی دیگر، وهمی تاریک است. و وقتی همچون یک وسیله یا بهنحوی علّی از آن استفاده شود، میتواند مولّد خیر باشد. اما حتی این خیر نیز خیری بیهوده و عبث است. این سوءاستفاده از آزادی است، و کاربرد آن بهعنوان اسلحهای برای غلبه بر دنیای احساسات است، که انسان را بینهایت هولناکتر از حیوانات پستتر میسازد؛ زیرا حیوانات صرفاً کاری را میکنند که غریزهٔ آنی از آنها بخواهد؛ درحالیکه انسان براساس فکر عمل میکند، و افکارش میتوانند پیش از ارضا شدن او موجب ویرانی عمومی شوند.
وضعیت دیگری وجود دارد که موجب پیش آمدن این تصور میشود که شرافت و فضیلت مرتبطاند. کسی که میتواند کاری را که دلش میخواهد انجام دهد نشان میدهد اگر کاری که میخواهد انجام دهد عملی فضیلتمندانه هم باشد باز میتواند آن را انجام دهد. اما اینکه آن دسته از اعمال ما که خودمان مجبوریم با تحقیر به آنها نگاه کنیم با نگاه تحقیرآمیز دیگران نیز روبهرو میشوند ما بیش از هرچیز دیگری که من در اینجا اشاره کردم به برقراری این ارتباط کمک میکند. لذا اتفاقی که اغلب میافتد این است که شخصی که از یک نوع تحقیر نمیترسد دوست ندارد نوع دیگری از آن را متحمل شود. اما وقتی که از ما بخواهند میان تأیید شخصی خودمان و سرزنش جهان یکی را انتخاب کنیم، یعنی چیزی که در شرایط پیچیده و اشتباهی ممکن است رخ دهد، آنوقت چه بر سر اصل شرافت میآید؟
در بخش دوم نمایشنامهٔ هنری چهارم شکسپیر، پردهٔ چهارم، صحنهٔ اول، میتوانیم دو مثال بارز اصل شرافت را مشاهده کنیم. یک دزد دریایی میخواهد اسیر خود را بکشد و برخلاف دیگران سَربَهای او را قبول نکند؛ چون حین گرفتن او یک چشمش را از دست داده و عقیده دارد که اگر اجازه دهد انتقامش را بخرند و یک تاجر بهنظر برسد، شرافت خودش و اجدادش لکهدار میشود. در مقابل، زندانی که دوک سافوک است، ترجیح میدهد سرش را قطع کنند تا اینکه بخواهد آن را در برابر رذلی چون این دزد دریایی خم کند و از او طلب بخشش کند.»
اگر از خواندن کتاب در باب طبیعت انسان لذت بردید، پیشنهاد میکنیم که از خواندن کتابهای زیر غافل نشوید.
فرمت محتوا | epub |
حجم | 1.۰۵ کیلوبایت |
تعداد صفحات | 96 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۰۳:۱۲:۰۰ |
نویسنده | آرتور شوپنهاور |
مترجم | رضا ولییاری |
ناشر | نشر مرکز |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۲/۰۹/۰۴ |
قیمت ارزی | 4 دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |