کتاب زندگی به روش 20 ، 80 نشر انتشارات کتاب‌سرای نیک

آیا دانستن این موضوع که می‌توانید با تلاش و هزینه کم‌تر، به بهترین‌های زندگی دست یابید برای‌تان جالب نیست؟ آیا می‌خواهید به جای یک هفته کار طولانی و خسته‌کننده، تنها با دو روز کار به نتایج بهتری دست یابید؟ آیا می‌خواهید با استفاده از روشی که همیشه می‌تواند مؤثر واقع شود، راه‌حل‌هایی ساده برای مشکلات خود بیابید؟ آیا برای‌تان جالب نیست که بتوانید این روش را نه تنها در مورد موفقیت در امور مالی زندگی بلکه در زمینه مسائل مهم‌تری مثلاً در مورد افرادی که به آنها علاقه‌مندید و همچنین برای شادی و رضایت‌خاطرتان در زندگی به‌ کار گیرید؟ البته که برای‌تان جالب است. و شما می‌توانید با استفاده از اصل ۲۰ /۸۰ زندگی‌تان را دگرگون کنید. روش ۲۰ /۸۰ به ‌رغم ایجاد تغییراتی واقعی در نگرش‌ و طرز عمل شما، ساده‌تر از آن چیزی است که انتظار دارید. چه‌ طور چنین چیزی ممکن است؟ اگر طریقه عملکرد دنیا را درک کنیم ـ حتی اگر کاملاً بر خلاف انتظار ما باشد ـ می‌توانیم مطابق با آن زندگی کنیم و با تلاش و زحمت کم‌تری به آنچه که بیشتر علاقه داریم دست یابیم. با تلاش کم‌تر می‌توان به موفقیت و لذت بیشتری دست یافت. این کتاب درباره عمل و فعالیت است، ولی عمل و فعالیتی کم‌تر این کتابی بسیار عملی و در عین‌ حال غیرمتعارف است، به این دلیل که در آن به‌ جای کار و تلاش بیشتر بر فعالیت کم‌تر تأکید شده است. همان ‌طور که بارها به همه ما ثابت شده است، ایجاد تغییرات و پیشرفت‌های واقعی در زندگی ممکن نیست مگر از طریق انجام متفاوت کارها. این درست است ـ ولی روش ۲۰ /۸۰ همچنین به ما نشان می‌دهد که چه‌ طور در مجموع کم‌تر تلاش کنیم. ما اغلب کارهایی را انجام می‌دهیم که موجب شادی ما می‌شوند، ولی از آن جا که این تنها بخش کوچکی از کارهای ما را تشکیل می‌دهد، می‌توانیم در مجموع کارهای کم‌تری انجام دهیم و با این حال زندگی خود را تغییر دهیم. با استفاده از این روش بیشتر فکر می‌کنیم، تعدادی از کارها را بیشتر از همیشه ولی بهتر و فشرده‌تر انجام می‌دهیم، ولی در مجموع تلاش کم‌تری انجام می‌دهیم. چه‌ طور روش ۲۰ /۸۰ به ذهنم خطور کرد؟ می‌توانم بدون هیچ تردیدی از روش ۲۰ /۸۰ تعریف و تمجید کنم و بدون هیچ تعللی از اعجاز این روش بگویم، چون من اختراع‌اش نکرده‌ام. روش ۲۰ /۸۰ بر اساس اصلی علمی به نام اصل ۲۰ /۸۰ قرار دارد که تأثیر آن در زمینه‌های کار و اقتصاد ثابت شده است. این اصل می‌گوید ۸۰ در صد نتایج تنها از ۲۰ در صد دلایل یا تلاش‌ها ناشی می‌شوند. کتاب قبلی من یعنی اصل ۲۰/ ۸۰، در زمینه استفاده از این اصل برای افزایش بازدهی شرکت‌ها نوشته شده بود. همچنین در بخش کوتاهی از آن به کاربرد اصل ۲۰ /۸۰ در زندگی خصوصی برای افزایش شادی و موفقیت اشاره کرده‌ بودم. کاربرد این اصل در زمینه افراد، بحث و اختلاف‌نظر بسیاری برانگیخت. برخی از منتقدان معتقد بودند که این اصل تنها در زمینه مشاغل کاربرد دارد و به‌ هیچ‌ وجه در زندگی خصوصی قابل‌ استفاده نیست. ولی بسیاری از خوانندگان این کتاب معتقد بودند که این اصل تحولات بزرگی در زندگی‌شان ایجاد کرده است. اصل ۲۰ /۸۰ به بیست ‌و ‌دو زبان ترجمه‌شده و میلیون‌ها جلد از آن به فروش رفته است. این کتاب با این که در زمینه کاری نوشته شده بود، توسط انتشارات حرفه‌ای به چاپ رسید و در کتابفروشی‌ها در قسمت کتاب‌های مربوط به مشاغل قرار گرفت، توانست در جایگاه کتاب‌های خودسازی هم قرار گیرد. به نظر می‌رسد این اصل آ‌‌ن‌ قدر مؤثر واقع شد که میان خوانندگان دهان به دهان پیچید، به طوری که بسیاری از افراد خواندن آن را به یکدیگر توصیه می‌کردند. هفت سال بعد سیل فزاینده نامه‌‌ها از سراسر دنیا به سویم سرازیر شد. تنها در تعداد کمی از آنها به مسائل کاری اشاره شده بود. بسیاری از نویسندگان این نامه‌ها گفته‌ بودند که نظریه کلی این کتاب در افزایش شادی و کارایی آنها در همه زمینه‌های زندگی مؤثر بوده است: این کتاب آنها را قادر ساخته بود بر روابط و مسائلی تمرکز کنند که در زندگی‌شان از اهمیتی واقعی برخوردار بود، موفق شده ‌بودند بیش از پیش احساس آزادی کنند، کارشان را رونق بخشند و از مسابقه جاه‌طلبی دنیای مدرن فرار کنند. در نامه‌هاشان گفته ‌بودند که استفاده از این اصل آنها را از احساس عذاب وجدانی که باعث اتلاف وقت‌ و انجام کارهای بی‌اهمیت می‌شد، رها کرده است. اصل ۲۰ /۸۰ موجب شده بود این افراد بتوانند دوباره با خود و آنچه که واقعاً در زندگی می‌خواستند ارتباط برقرار کنند. این موضوع در مورد خود من هم صدق می‌کند. اصل ۲۰ /۸۰ به من کمک کرد بتوانم آنچه را که در زندگی واقعاً برایم اهمیت داشت درک کنم. در سال ۱۹۹۰ کارم را که مشاوره در زمینه مدیریت بود رها کردم و دوباره زندگی واقعی را از سر گرفتم. می‌دانستم که باید برای گذران زندگی کار کنم، ولی تصمیم گرفتم زندگی‌ام تعیین‌کننده کارم باشد نه بر عکس. از آن زمان تا به حال به طور گسترده‌ای روی پروژه‌های مختلف کار کرده‌ام ـ نوشتن کتاب و « کارهای توأم با تنبلی »، یعنی در واقع خلق کارهای جدید نه انجام کارهای دشوار ـ و همه این کارها را در صورتی انجام داده‌ام که بتوانند شور و هیجانی در من ایجاد کنند. بجز شغل یک ‌ساله‌ای که در آفریقای جنوبی داشتم، از زمانی که چنین تصمیمی گرفتم « کار درست و ثابتی » نداشته‌ام و سعی کرده‌ام بیشتر وقتم را به خانواده، دوستان و لذت بردن از زندگی اختصاص دهم. خانه‌هایی در لندن، کیپ‌تاون و آفتابی‌ترین قسمت اسپانیا دارم و از اقامت در هر یک از آنها ـ به مدت چند ماه و با بهترین دوستانم ـ لذت می‌برم. با این حال هنوز به سن بازنشستگی نرسیده‌ام. بیش از هر زمان دیگری در آرامش زندگی می‌کنم و از همه ساعاتی که خداوند در اختیارم گذاشته لذت می‌برم. کاملاً معتقدم که هر کسی می‌تواند با کار و تلاش کم‌تر و تحقق علایق و خواسته‌های خود از زندگی بهتری بهره‌مند شود. ایجاد تعادل مجدد در زندگی نه تنها شادی و سلامتی بیشتری را به دنبال خواهد داشت، بلکه با هر برداشتی که از موفقیت داشته باشید به موفقیت‌های بیشتری نیز منجر خواهد شد.