کتاب سوگ نشر بیدگل

کتاب سوگ نوشته مایکل چلبی فیلسوف آمریکایی است. چلبی با تکیه بر اصول روانشناسی و بهره‌گیری از علوم اجتماعی توانسته ارتباطی جذاب بین نظریات فیلسوفان گذشته و همچنین نظریات امروزی در مورد سوگ ایجاد کند. این کتاب شگفت‌انگیز و حکیمانه با چشم روشن و استدلال دقیق به خواننده کمک می‌کند تا با موضوع سوگ به عنوان بخشی از زمان گذر از یک موضوع نگاه کند. در واقع این موضوع که بسیاری از فلاسفه تاکنون به موضوع سوگ نپرداخته‌اند دستاویز نگارش کتاب مذکور شده است. سوگ، این کتاب که در دسته نظریه‌ها و مکاتب فلسفی جای می‌گیرد، توسط نصرالله مرادیانی ترجمه و توسط انتشارات بیدگل روانه بازار شده است.

درباره نویسنده

مایکل چلبی نویسنده و فیلسوف معروف آمریکایی است که در سال ۱۹۷۲متولد شد. وی استاد دانشگاه ادینبورگ است و در این دانشگاه به تدریس فلسفه و ادیان می‌پردازد. وی پس از آنکه مدرک خود را دریافت کرد به مدت سه سال به عنوان استادیار در کالج بروکلین واقع در دانشگاه نیویورک سیتی مشغول به کار شد. پس از آن چلبی به عنوان استاد فلسفه و مدیریت مرکز اخلاق در دانشگاه پلی تکنیک کالیفرنیا فعالیت کرد و سرانجام در سال ۲۰۲۰ به دانشگاه ادینبورگ پیوست. یکی دیگر از افتخارات وی تاسیس انجمن بین المللی فلسفه و مرگ در سال ۲۰۱۲ بوده است. بیشتر تالیف‌های او در باره با موضوعات اخلاقی، مرگ و غم اندوه پس از آن است. بسیاری از نوشته ‌‌های او در پرتیراژترین مجلات علمی منتشر شده است. یکی دیگر از کتاب‌های او درک اخلاقیات کانت است که طرفداران زیادی در سراسر دنیا دارد.

چرا باید کتاب سوگ را بخوانیم؟

سوگ احساسی قوی در طی زندگی انسان است. همه ما انسانها با از دست دادن چیزهای مختلف به سوگ می‌نشینیم. اما فهم سوگ به لحاظ احساسی موضوعی پیچیده و دشوار است و درک آن آسان نیست. یکی از اهداف کتاب سوگ نشان دادن همین موضوع است. اینکه بر خلاف تصور فلاسفه نیز به سوگ پرداخته اند. در واقع بسیاری از فلاسفه چه غربی و چه شرقی همواره با سوگ خصومت داشتند و این موضوع را مبتنی بر جهل می‌دانندو چلبی در این کتاب با بیان صریح و شفاف به این موضوع پرداخته و در تلاش است تا به افراد بفهماند سوگ برای انسان مفید است و نه تنها نباید بابت آن شرمنده بود بلکه باید از سوگ استقبال نیز به عمل آورد. مطالعه این کتاب را به همه پژوهشگران حوزه فلسفه توصیه می‌کنیم.

در بخشی از کتاب سوگ می‌خوانیم

چهار سال قبل، لوییس با شاعر آمریکایی، جوی دیویدمن ازدواج کرده بود. علاقه‌اش به دیویدمن زمینه‌های فکری هم داشت: دیوید من برای اشعارش چندین و چند بار جایزه برده بود و نیز تفسیر عالمانه‌ای بر ده فرمان به رشته تحریر درآورده بود، کتابی که مقدمه‌اش را لوییس نوشته بود که جوی ((هم دختر من است، هم مادرم، هم شاگردم هم معلمم، مطیع من و خسرو من…رفیق مورد اعتمادم، دوستم، هم قطارم و همرزمم.)) چند ماه بیشتر از ازدواجشان نگذشته بود که پای جوی شکست و در فرآیند درمانش کشف شد که به بیماری سرطان مبتلا شده است.تشخیص بیماری جوی ظاهرا فقط به کار تسریع و تشدید علاقه و محبت لوییس آمد. حد فاصل بین سال‌های ۱۹۵۷ و ۱۹۵۹ُ دوره‌ای که سرطان جوی رو به بهبودی رفت و در نهایت دوباره اوضاعش وخیم‌تر شد. به ظاهر بهترین و پرنشاط‌ترین سال‌های زندگی بزرگسالی لوییس بود.

برای علاقمندان به کتاب سوگ

اگر شما نیز از علاقمندان به کتاب سوگ هستید، مطالعه کتاب‌های زیر را به شما توصیه می‌کنیم.

· مغلطه، جمی وایت

· این کتاب به بررسی اصول درست اندیشیدن و تمایز بین اطلاعات غلط و صحیح می‌پردازد.

· غروب بت‌ها، فردریش نیچه

· بهترین و پخته‌ترین کتاب نیچه که آخرین کتابی است که وی قبل از مرگ نوشته است.

·  اسطوره سیزیف، آلبر کامو

· آلبر کامو در این کتاب به یکی از بزرگترین مشکلات جامعه بشری یعنی احساس پوچی پرداخته است.