جنایت موضوعی است که هرگاه دستمایهی داستان قرار گرفته است تصویری عجیب ساخته است. کتاب مهمان نیمهشب اثر هدر گودنکاف یکی از همین تصاویر هیجانانگیز است. این کتاب اولینبار با نام the overnight guest در سال ۲۰۲۲ در آمریکا منتشر شد و توانست به فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورکتایمز راه پیدا کند.
داستان کتاب داستان خانهای اسرارآمیز است. خانهای که شاهد قتل بوده است. شخصیت اصلی داستان ویلی لارک است که خودش یک نویسندهی داستانهای جنایی است. او خانهای در مزرعهای دورافتاده را برای خودش کرایه کرده است تا کتاب جدیدش را بنویسد. سکوت کامل، آتشی دوستداشتنی و گرم و فضایی عالی برای یک نویسنده. او در خانهای است که چند دهه قبل دو نفر در آن به قتل رسیدهاند و یک دختربچه بدون هیچ ردی ناپدید شده است. بیرون خانه طوفانی از برف رخداده است و هوا بسیار سرد است. با شدتگرفتن طوفان ویلی متوجه میشود که به این سادگی نمیتواند از خانه خارج شود. حالا او میان دیوارهای این خانه و اسرارش گرفتار شده است. چندی بعد او بچهای را در میان برفها پیدا میکند و او را به داخل میاورد تا از گرمای خانه استفاده کند؛ اما چیزهای عجیبی در حال اتفاقافتادن هستند. به نظر میرسد کسی حاضر است برای پیداکردن این خانه دست به هر کاری بزند.
کتاب مشهور هدر گودنکاف در ایران هم طرفداران خودش را دارد و به فارسی هم برگردانده شده است. مترجم کتاب علی قانع است و نشر نون آن را چاپ کرده است. نسخه الکترونیک این کتاب هم برای طرفداران خواندن کتاب روی گوشی و تبلت و... منتشر شده است. اگر شما هم از این دسته افراد هستید میتوانید این کتاب را در همین صفحه از دستهبندی داستان و رمان دانلود کنید و بخوانید.
Heather Gudenkauf نویسندهی آمریکایی اهل ایالت داکوتای جنوبی است. او با همسر و فرزندانش در لوا زندگی میکند و خودش میگوید عاشق زندگی خانوادگی است و تفریحاتش کتابخواندن و دویدن هستند. او چند کتاب مختلف نوشته است که در دنیا شناخته شده هستند. کتاب دیگری از او که در ایران ترجمه و منتشر شده و در فیدیبو موجود است کتاب تکههای گمشده نام دارد.
کتاب مهمان نیمهشب یک تریلر هیجانانگیز است که نفس را در سینهی خواننده حبس میکند. گودنکاف تلاش کرده است با تصویرسازیهای مهیج داستان را به شکلی بنویسد که بتوانید خودتان را همراه ویلی لارک در مزرعهی دورافتادهاش تصور کنید و همراه او ترس و وحشت را تجربه کنید. این کتاب برای کسانی که از ژانر دلهره لذت میبرند یک اثر هیجانانگیز است.
پسر هفدهسالهاش با او غریبه شده بود. پسر نازنین او همیشه یک رگه وحشی داشت که این روزها بدتر هم شده بود. از این بابت اطمینان داشت که این عادی نیست. بروک زمانی به دنیا آمد که آنها فقط هجده سال داشتند و بهسختی میدانستند چگونه از خودشان مراقبت کنند، چه برسد به مراقبت از یک نوزاد.
دِب میدانست که رَندی خیلی به بروک سخت میگرفت؛ گاهی خیلی زیادی و بیش از اندازه. وقتی پسرشان کوچک بود، فقط یک نگاه سختگیرانه و جدی لازم بود تا بروک به راه بیاید، اما از آن روزها مدت زیادی گذشته بود. اکنون به نظر میرسید فقط توسری زدن به او کارساز است. دِب اعتراف میکرد که در طول این سالها، رَندی یکی دو بار از حد عبور کرده بود؛ کبودیها، لبهای ترکخورده، بینی خونی و آثار کتکخوردن روی بدنش، گویای همه چیز بود. اما بعد، رَندی همیشه سختگیری خود را توجیه میکرد، زندگی آسان نبود و بهمحض اینکه بروک متوجه این موضوع شد، دیگر اوضاع بهتر از قبل به نظر میرسید.
ولی رَندی اخیراً از آنها خیلی فاصله میگرفت، همیشه سرش شلوغ بود. او نهتنها در کارهای مزرعه به والدینش کمک میکرد، بلکه در حال نوسازی یک مزرعه قدیمی دیگر با نیم دوجین ساختمانهای فرسوده برای خودش نیز بود.
مهمان نیمهشب از آن دسته کتابهایی است که خواب را از سرتان میپراند و باعث میشود احساس کنید ته دلتان کمی ترسیدهاید. اگر از این کتاب لذت بردهاید کتابهای دیگری هم هستند که میتوانید به سراغشان بروید:
· خانهای که در آن مرده بودم اثر یگو هیگاشینو انتشارات قطره
· در یک جنگل تاریک تاریک اثر روث ور انتشارات نون
· کودک ۴۴ اثر تام راب اسمیت انتشارات مروارید
فرمت محتوا | epub |
حجم | 2.۲۹ مگابایت |
تعداد صفحات | 304 صفحه |
زمان تقریبی مطالعه | ۱۰:۰۸:۰۰ |
نویسنده | هدر گودنکاف |
مترجم | علی قانع |
ناشر | نشر نون |
زبان | فارسی |
تاریخ انتشار | ۱۴۰۱/۰۹/۱۴ |
قیمت ارزی | 5.۵ دلار |
مطالعه و دانلود فایل | فقط در فیدیبو |
خوب بود هیجان انگیز بود البته یه جا خوندم که ترسناکه ، اما ترسناک نبود ولی هیجان زیادی داشت البته یه جاهاییش قابل حدس بود اما غافلگیری هم داشت در کل کتاب دلچسبی بود من دوسش داشتم و در عرض یکروز خوندمش یه تشکر هم از نشر نون داشتم بابت دوتا مطلب یکی اینکه بر خلاف اکثر انتشاراتی ها سریع نسخه ایبوک کتابهای تازه چاپ رو ارائه میکنه ، بهترینهای هیجانی معمایی هم معمولاً نشر نون هست و مطلب بعدی اینکه قیمت نسخه الکترونیک کتابهاش ( اگه چشمش نرنیم 😇😇) معمولا مناسب هست و قیمت ثابت ۳۵ تومن هست ، بعضی انتشاراتی ها واقعا قیمتهای کتاب ایبوکشون رو گرون میذارن آفرین نشر نون همینجوری به راهی که در پیش گرفتی ادامه بده ، دعای خیر ما عاشقان کتاب بدرقه راهت😇😇
نسخه چاپی این کتاب رو اخیرا مطالعه کردم. کتاب ترکیبی از سه داستانه که در یک نقطه بهم میرسن. داستان اول مثل تمام کتاب های برفی😅، در یک طوفان شدید، یک نویسنده کتاب های جنایی، مهمان ناخوانده داره. داستان دوم در زمان گذشته رخ میده و روایت یک جنایته. و داستان سوم هم داستانی مشابه کتاب اتاق هستش. وقتی داستان ها بهم میرسن، اولش عجیب به نظر میاد یا حتی ممکنه بگید این داستان ها یک در میلیون هم امکان نداره به یه نقطه برسن اما در ادامه دلیل تک تکشون بیان میشه و حالا منطقی به نظر برسه. داستان کشش خوبی داشت و پیشنهاد میشه.
بنده پیشنهاد میکنم وقتی نه با زبان انگلیسی آشنایی دارید و نه با زبان فارسی، شغل مترجمی رو انتخاب نکنید. جملهبندیها و دیالوگها که بد نوشته شده بود هیچ، مترجم حتی معنای اصطلاحات خیلی ابتدایی مثل I&#۳۹;m afraid so یا person of interest رو هم نمیدونه و «میترسم که» و «فرد مورد علاقه» ترجمه کرده، چندین مورد مشابه دیگه هم تو متن بود که واقعا تاسف برانگیزه. اما داستان خیلی جذابه. با وجود اینکه مترجم تمام تلاشش رو کرده که کتاب، کتاب خوبی از آب در نیاد بازهم هیجان داستان برتری داره به ترجمه افتضاح کتاب.
من خوشم نیومد. تکراری بود. کند بود. از صفحه ی اول معلوم بود قضیه چیه. بعد هم صحنه های دیگری فیزیکی آدمها خیلی احمقانه بود. همه دست و پا چلفتی و خنگ بودن چرا اینقدر. ترجمه رو هم که دیگه نگو. افتضاح بود. این انتشاراتی ها مدیر و ویراستار ندارند؟چطور ممکنه این چرندیات چاپ بشه.
سه داستان به طور موازی حکایت می شود و در نهایت بهم می پیوندند. یک جنایی نویس گیر افتاده در کولاک برف جنایتی هولناک و کشتار افراد یک خانواده زنی که در زیرزمین خانه ای زندانی است.
دلم به حال رندی خیلی سوخت و حالت ناراحتی برام اومد خواستم گریه کنم چه بدی هایی در حقش کردن کتکش زدن همه بلاهایی رو سرش ایجاد کردن سخت گیری های زیادی براش کردن بیچاره رندی اوف اوف😢😥😰😨🥺😱😣😫😩😓😭
جدا کتاب قشنگی بود. فقط من یکم با ترجمه شده راحت نبودم. و شاید اوایل کتاب یکم سخت پیش میرفت ولی ارزش خوندن داشن بنظرم.
من نسخه چاپی رو دارم و از داستان وایلی اصلا خوشم نیومد همه ش یهو باد تندی میگیره یهو باد فروکش میکنه دقیقا جایی که باید چیزی رو ببینه
با توجه به نظر دوستان برای خوندن ترغیب شدم. به نظرم منطق چندانی پشت اتفاقات قصه نبود. داستان های بهتری در این ژ انر وجود داره.
عالی و غیر قابل حدس بود.فراز و نشیب خوبی داشت.ترجمه روان بود. پیشنهاد میکنم