0
امکان مطالعه در اپلیکیشن فیدیبو
دانلود
قصۀ من قصۀ تو
٪40

معرفی، خرید و دانلود کتاب قصۀ من قصۀ تو

نویسنده:
سمیه زهدی
درباره قصۀ من قصۀ تو

قصۀ من قصۀ تو، قصۀ آرزو و اریک است. خانواده آرزو به دلیل بیماری مادرش به رودهن، شهری در اطراف تهران، نقل مکان کرده‌اند تا مدتی در آنجا بمانند. اگرچه آرزو از این تغییر خوشحال است، نگرانی‌هایی هم دارد. او دختری اجتماعی است و نمی‌داند با دوری دوستان و فامیل قرار است چطور کنار بیاید. اما از همان روز اول با خانواده‌ای در همسایگی‌شان دوست می‌شوند و روابط خوبی بین‌شان شکل می‌گیرد. در همین رفت‌وآمدها و شب‌نشینی‌هاست که اریک، پسر این خانواده‌ی ارمنی، به آرزو علاقه‌مند می‌شود و قصه‌ی آن‌ها آغاز می‌شود.

این رمان عاشقانه را سمیه زهدی نوشته است و انتشارات کتاب کیمیا در سال 1384 نسخه چاپی آن را به چاپ رسانده‌ است. شیوه روایت این داستان اول شخص است.

چرا باید کتاب قصۀ من قصۀ تو را بخوانیم؟

اگر از طرفداران رمان‌های ایرانی باشید از مطالعه‌ی این کتاب لذت خواهید برد. داستان گیرای این رمان شما را تا انتها با خود همراه می‌کند. خواندن رمان باعث می‌شود برای مدتی از دغدغه‌های روزمره فاصله بگیریم و وارد دنیای قصه‌ها شویم و همراه شخصیت‌های داستان زندگی کنیم. در قصۀ من قصۀ تو با آرزو و اریک و خانواده‌هایشان و ماجراهای آن‌ها همراه می‌شویم و کنارشان زندگی می‌کنیم.

این کتاب در دسته‌ی داستان و رمان اپلیکیشن فیدیبو قرار دارد.

در بخشی از کتاب قصۀ من قصۀ تو می‌خوانیم

صبح روز بعد با صدای مادر بیدار شدم و پس از تعویض لباس از روی نردۀ کنار پله‌ها سر خوردم و به طبقه پایین رفتم. مادر با ترس فریاد زد: مواظب باش. مقابل او تعظیم کردم و گفتم: سلام، صبح بخير.

-علیک سالم. نزدیک ظهر است.

-از وقتی این جا آمده‌ایم احساس می‌کنم انرژی‌ام چند برابر شده است.

-خدا بخیر کند. خندیدم و حرفی نزدم و او ادامه داد: حداقل از انرژی‌ات به طور مثبت استفاده کن. پرسیدم: چه طور؟ دستمالی به دستم داد و گفت: طبقه سوم تو را صدا می‌کند.

-اما من که صدایش را نمی‌شنوم.

-چند پله برو بالاتر حتماً می شنوی. از صبح صدایت می‌کند ولی تو خواب بودی. خندیدم و بعد از صرف صبحانه به طبقه سوم رفتم. کارمان تا عصر طول کشید. بعد از این که همه جا را مرتب کردیم برای ناهار به آشپزخانه رفتیم و مثل روز پیش نیمرو خوردیم و چای درست کردیم. رو به مادر :گفتم فردا و پس فردا هم تعطیل است. به نظر شما کجا برویم؟ مادر گفت: به این زودی از این جا خسته شدی؟

 -خسته نشدم اما این جا با همه زیبایی‌هایش عیب بزرگی دارد و آن دوری از اقوام است.

-حق با توست به خاطر فاصلۀ زیاد رفت‌و‎‌‎‌آمدمان کم‌تر می شود.

-مجبورم بگردم و در این اطراف چند تا دوست و آشنا پیدا کنم .مادر خندید و گفت: از تو هیچ چیز بعید نیست. لیوان چایم را در سینی گذاشتم و  گفتم: چه طور است به حیاط برویم و بدمینتون بازی کنیم. مادر گفت: من که اصلاً استعداد این بازی را ندارم.

-حالا برویم چند بار که بازی کنید، یاد می‌گیرید.

پیشنهادهایی برای دوستداران کتاب قصۀ من قصۀ تو

اگر از مطالعه‌ی این کتاب لذت برده‌اید، رمان‌هایی زیر را نیز به شما پیشنهاد می‌کنیم:

کتاب پستچی از چیستا یثربی

دسته‌ها:

شناسنامه

فرمت محتوا
epub
حجم
3.۲۸ مگابایت
تعداد صفحات
592 صفحه
زمان تقریبی مطالعه
۱۹:۴۴:۰۰
نویسندهسمیه زهدی
ناشرانتشارات کتاب‌سرای نیک
زبان
فارسی
تاریخ انتشار
۱۴۰۱/۰۳/۱۱
قیمت ارزی
5.۵ دلار
مطالعه و دانلود فایل
فقط در فیدیبو
epub
۳.۲۸ مگابایت
۵۹۲ صفحه

نقد و امتیاز من

بقیه را از نظرت باخبر کن:
دیگران نقد کردند
2
از 5
براساس رأی 1 مخاطب
5
ستاره
0 ٪
4
ستاره
0 ٪
3
ستاره
0 ٪
2
ستاره
100 ٪
1
ستاره
0 ٪
2
(1)
62,500
٪40
37,500
تومان
%30
تخفیف با کد «HIFIDIBO» در اولین خریدتان از فیدیبو

گذاشتن این عنوان در...

قفسه‌های من
نشان‌شده‌ها
مطالعه‌شده‌ها
قصۀ من قصۀ تو
٪40
قصۀ من قصۀ تو
سمیه زهدی
انتشارات کتاب‌سرای نیک
2
(1)
62,500
٪40
37,500
تومان