کتاب بندها نشر چشمه

دختر بارون

۱۴۰۳-۰۳-۲۴

5

"بندها" کتاب ترسناکیه چون بی‌پرده و کاملا واقعی به پیچیدگی‌های انسان و عواقب تصمیماتش می‌پردازه. واقعا عشق برای ازدواج کافیه؟ چی می‌شه اگه یه روز نقابمون زمین بیوفته و دیگه کنار همسرمون احساس خوشبختی نکنیم یا حتی کمتر، ذره‌ای شاد نباشیم؟ تنها فرصت زندگی رو با رنج تظاهر سپری می‌کنیم یا خودمون رو اولویت‌ قرار می‌دیم، بندهای دست‌و‌پا‌گیر رو می‌بریم و آماده پرداخت هزینه می‌شیم؟ اصلا مگه می‌شه برای همچنین چیزی آماده شد؟ ما پر از اشتباهات محاسباتی‌ای هستیم که گاهی با پشتوانه محکمی هم همراه هستن... استارنونه با وجود این که از ساختار، قالب یا هر متر و معیاری که انسان رو محدود کنه دل خوشی نداره عواقب شکستن بدون "سنجش" اون‌ها رو هم خیلی خوب به تصویرکشیده؛ اون‌ قدر خوب که درد و غم در تمام طول داستان با شماست. به نظرم نویسنده به تمام کسایی که به‌ خاطر سنت، وظيفه یا هر دلیل غیرعقلانی دیگه ازدواج می‌کنن و حتی بدتر، بچه‌دار هم می‌شن تلگر می‌زنه که ته این اتفاق تباهیه...چه تا آخر عمر تحمل کنی و ادامه بدی چه بخوای عشق/هیجان رو جایی خارج از دایره خانواده‌ت پیدا کنی؛ نتیجه اولی دلمردگی و پوسیدگیه نتیجه دومی هم چیزی از زلزله کم نداره! جان‌کاهه و به معنای واقعی همه چیز رو زیر‌و‌رو می‌کنه، ویرانی‌ای که با هیچ تلاشی "کاملا" آباد نمی‌شه و از اونجایی که ما خواه ناخواه شباهت‌هایی با‌ پدر‌و‌مادرمون داریم، زخمی که ازش به جا می‌مونه ممکنه باری بشه رو دوش نسل‌های آینده! همون‌طور که گفتم بندها برای کسایی که ازدواج یا هر رابطه‌ای رو دست‌کم می‌گیرن یه کشیده محکمه تا از خواب بیدار بشن. پس به همه توصیه می‌کنم...این کتاب شاید تلخ اما پر از حقیقته.

کتاب با خشم زنی که شوهرش او و دو فرزندش را به خاطر زنی جوانتر ترک کرده، شروع می شود،کاملا متقاعد کننده. اما در ادامه، داستان از دو منظر مختلف دیگر نیز روایت می شود،. شوهر، آلدو، و در نهایت از دیدگاه فرزندانشان که اینک خود میانسال تلقی می شوند، در یک بازه زمانی چند دهه ای که مرتب جلو و عقب می شود. در کتاب «بندها» هیچ‌کس حرف آخر را نمی‌زند ، و حقایق مختلف هر یک با درک راوی آن از مسئله پیش روی ما قرار می‌گیرند.

از نظر من میخواهید راحت زندگی کنید اصلا دست به ازدواج نزنید خوب مجردی چشه مگه همه هجوم میبرن سمت متاهلی و متعهدی و ازدواج ؟ ازدواج مگه چی توش داره ؟ این همه مردم براش سرو دست میشکنن شاید بگی برای اینکه تنها نمونم برم خونه شوهر یا از دست والدینم فرار کنم برم خونه خونه شوهر ولی به وقتش میبینید کار درستی نکرده اید الان اونایی که متاهل هستند دوست دارن برگردن به زندگی مجردیشون ولی خوب شدنی نیست .اونجوری که مجردی زندگیه راحتی هستش متاهلی راحت نیست ‌.اوکی ؟

خیلی به این موضوع فکر میکنم که آدم با شخصی که دوستش داره ازدواج کنه بعد یه مدت به هرحال از اون عشق کم میشه اون زمان باید جدا بشی بری جایی که دلت میگه یا بمونی و خانواده تشکیل بده و خودت را صرف خانواده کنی تا در زمان پیری، بچه هام به این فکر نرسن که خانه رویایی من بفروشن فقط میدونم همه چیزهای خوب باهم اتفاق نمی افتن ما باید خودمون انتخاب کنم که کدوم اتفاق را می خوایم و کدوم باید حذف بشه

داستان جالبی بود. خیلی ساده ولی در نهایت پیچیده. طوفانی شروع شد و آخرش را گذاشت برای منِ خواننده که بقیه را تصور کنم ، به سلیقه خودم. علاوه بر اینکه من می خواهم دوباره از اول بخوانم. بار دوم همه آنچه را خوانده بودم ، حالا در کنار هم می گذارم و شاید این بار داستان را جور دیگری ادامه دادم.

داستانی بود که تهش به چیز خاصی محدود نشد. آزاد بود. بخش آخر (یاداشت مترجم) کتاب دید جدیدی داد. یه تفسیری بود از نظر خود نویسنده که دیدم رو به داستان عوض کرد. در واقع ثمره خوندن این کتاب برام پی بردن به داستان و ماجراها نبود. آشنا شدن با قالب ‌و مفهوم و زاویه دیدهای مختلف بود. قشنگ بود

امیرحسین تقی زاده

۱۴۰۳-۰۶-۰۳

5

خوش خوانی کتاب بسیار نکته مثبتی بود ، این ماجرای خیانت هم زیبا بیان شده بود. نیاز به نگه داشتن و نیاز به رها کردن ، دیگیری آلدو بود. اون هم خانواده خودش؛ زنش ، بچه هایش را میخواست و هم عشق اش را. این موضوع بود که به کتاب جان میداد. این کتاب هزاران بار ارزش خواندن دارد.

این کتاب فوق العاده است هر چی بیشتر جلو میره جذاب تر میشه اینقدر هم غر نزنید چرا نمونه نداره بهتون اطمینان میدم خواندن نمونه این کتاب هیچ کمک درستی در تصمیم گیری بهتون نمیکنه توصیه میکنم حتما بخونید

سیما جم

۱۴۰۳-۰۱-۲۱

5

ترجمه روان و عالی👌🏻👌🏻 داستان کاملا جذاب و گیرا. روایت‌ها عالی👌🏻 راوی داستان تغییر میکنه و این کتاب رو جذاب تر کرده... یک داستان تکراری اما با زاویه دیدی جالب و قابل تأمل در خوندن این کتاب شک نکنید

به نظرم ارزش خوندن داره. موضوع جالبی داره و به شکل تازه ای هم تونسته به موضوع بپردازه. این که اتفاقات داستان رو از نگاه هر شخصیت به طور جداگانه میخونی، واقعا برای من جذاب بود. به نظرم ترجمه‌ی خوبی هم داشت.